درست ده سال پیش بود که دولت یازدهم نوید آغاز زنده کردن دریاچه ارومیه را رسانهای کرد درحالیکه قبل از آن با حفر هزاران حلقه چاه و ایجاد سدها و بزرگراه بر روی آن و از اینسو کشت و کارهایی بیضابطه در کوهها و درههای مسیر زایندهرود از سرچشمه تا پشت سد مراسم ختم مشترک و خاکسپاری این دریاچه و تالاب گاوخونی قبلا برگزار شده بود و امروز این دو اکوسیستم بااهمیت و استراتژیک در صورتی به حالت اولیه خود برمیگردند که موانع ایجادشده پیش پای آنها بهطور کل برطرف شود.
درست ده سال پیش بود که دولت یازدهم نوید آغاز زنده کردن دریاچه ارومیه را رسانهای کرد درحالیکه قبل از آن با حفر هزاران حلقه چاه و ایجاد سدها و بزرگراه بر روی آن و از اینسو کشت و کارهایی بیضابطه در کوهها و درههای مسیر زایندهرود از سرچشمه تا پشت سد مراسم ختم مشترک و خاکسپاری این دریاچه و تالاب گاوخونی قبلا برگزار شده بود و امروز این دو اکوسیستم بااهمیت و استراتژیک در صورتی به حالت اولیه خود برمیگردند که موانع ایجادشده پیش پای آنها بهطور کل برطرف شود. اگرچه هیچیک از دولتهای پنجم، ششم، هفتم، هشتم، نهم، دهم، یازدهم، دوازدهم و حتی سیزدهم همچنان نپذیرند که به جای هزینه کردن هزاران میلیارد ریال و ارز بیهوده، موقعیتهای این دو مکان را تا حدودی که امکان دارد به حالت اول و بر اساس اکوسیستم تبیین شده آنها برگردانند نه اینکه آزمونوخطاهای ناموفق همچنان ادامه داشته باشد که چالشهای به وجود آمده و غیرقابل تغییر هم یکی از علل مهم فرونشستهاست و میتوانند از طریق تغذیه مصنوعی آبخوانها و تزریق آب به آنها به حالت اولیه خود اعاده شوند که اینهم بهنوعی تجربه جهانی بهحساب میآید و نام علمی آن Artificial.Recharge است. در این رابطه، علی بیت الهی، عضو هیئتعلمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، گفته است: «اغراق نیست اگر بگویم پدیده فرونشست زمین بهطور توسعه یابندهای در حال پیشروی است. بر کسی پوشیده نیست که پدیده فرونشست زمین بهطور عمده به دلیل پایین رفتن سطح آبهای زیرزمینی در دشتهای کشور اتفاق میافتد و علت اینکه سطح آبهای زیرزمینی پایین میرود نیز این است که میزان تغذیه سفرههای آبهای زیرزمینی نسبت به میزان استحصال و بهرهبرداری بهمراتب کمتر است و اصطلاحاً میگوییم بیلان آبهای زیرزمینی منفی شده است. تجربیات جهانی نشان میدهد اگر اقداماتی صورت بگیرد تا کاهش سطح آب زیرزمینی متوقف شود یا با اجرای طرحهای کارشناسی شده و برنامهریزی مناسب، میزان آب سفرههای زیرزمینی به همان حالت قبلی بازگردد، آنوقت پدیده فرونشست زمین کنترل خواهد شد. این تجربهای است که در چند ناحیه از کشورهای مختلف انجامشده و نتیجهبخش بوده تا جایی که در برخی از این نواحی که نرخ فرونشست حدود ۱۲ سانتیمتر در سال بوده حالا به صفر رسیده است، بنابراین برای حل این معضل، باید رویکرد اصلیمان این باشد تا جلوی افت سطح آب را در لایههای زیرین زمین بگیریم. باید فشار بر آبخوانها کمتر شود، بنابراین میتوانیم مسیرها و مکانهایی را شناسایی کنیم که در آن با ملاحظات فنی و تخصصی و در مواقعی که به آب سطحی نیازی نیست یا در فصلی که روانآبهای سطحی بهصورت سیلاب جاری میشوند، بخشی از آنها را در چاهها یا گودالهایی به تله بیندازیم و آرامآرام تلاش کنیم این آبهای هدایتشده به لایههای زیرسطحی نفوذ کنند. طرح احیای منابع آب در سطوح زیرین زمین علاوه بر اینکه افزایش حجم آب زیرزمینی و برطرف کردن بیلان منفی را به دنبال دارد، قطعاً میتوان این استدلال را درباره آن داشت که یکی از بهترین واکنشهای مثبت ما در مقابل فرونشست خواهد بود. بهاینترتیب جدول تغذیه مصنوعی در چندین دشت میتواند خبر بسیار مثبت و خوبی ارزیابی شود که اجرای آن قطع به یقین در کاهش خطر فرونشست مؤثر خواهد بود.» محمود یزدانی، کارشناس آب، در تأیید مطالبی پیرامون آن که ریشه علمی دارد اینگونه گفته «هنگامیکه بارش اتفاق میافتد، بخشی از آن جذب زمین میشود، بخش دیگری هم جذب گیاهان و درختان و باقیمانده آن به روانآبهای سطحی تبدیل میشود که اگر کنترل نشود، خطراتی را به دنبال خواهد داشت. سرانه بارندگی در جهان ۸۰۰ میلیمتر است که ۴۸۵ میلیمتر آن تبخیر میشود، یعنی اگر آبی در فضای باز قرار گیرد، به خاطر زاویه تابش خورشید، عمده آن تبخیر خواهد شد. در ایران نیز ۲۴۰ میلیمتر بارندگی سالانه داریم که ۱۸۰ میلیمتر آن تبخیر میشود، یعنی ۷۵درصد بارندگیهایمان به دلیل اقلیم گرم و خشک تبخیر میشود. بر اساس آمارهای منتشرشده، صنعت کشاورزی سهم ۹۰درصدی مصرف آب کشور را دارد. همانطور که مجلس با ابلاغ الگوی کشت برای بهینه مصرف کردن آب کشاورزی قدم برداشته است، باید وزارت جهاد کشاورزی نیز پایکار بیاید که در کنار طرح تزریق مصنوعی منابع آبی به سفرههای زیرزمینی، میزان برداشت آب نیز مدیریت شود. متأسفانه در سالهای متمادی از منابع آب زیرزمینی استفاده بیرویه شده و هر کس به هر میزانی که میخواسته از این منابع برداشت کرده و کمتر کسی به فکر بازگشت آب به سفرههای زیرزمینی بوده است، به همین دلیل به این نقطه رسیدهایم که باید آب به این سفرهها تزریق کنیم تا دوباره احیا شود.» باید توجه داشت که اول چاه را کنده و بعد مناره را در آن جای داد زیرا برداشت از انشعابات غیرمجاز و تزریق یک میلیارد مترمکعب به منابع زیرزمینی باهم منافات دارند زیرا در حال حاضر حدود ۴۰۰ هزار حلقه چاه در کشور وجود دارد که اکثر آنها فاقد پروانه بوده و تا زمانی که با این انشعابات و ابزارهای برداشت غیرمجاز بهطورجدی برخورد نشود، تزریق آب هم چون گذشته آزمونوخطاهایی ناموفق خواهد بود تا بار دیگر تجربه تلخ و کلان دریاچه شور ارومیه در دیگر نقاط کشور تکرار شود.
ادامه دارد