تلویزیون بیانیه داد؛ اما نه کسی دید، نه آنان که دیدند باور کردند/ رسانه ملی کجای معادلات داخلی است

تلویزیون بیانیه داد؛ اما نه فردی دید، نه آنان که دیدند باور کردند/ رسانه ملی کجای معادلات داخلی است

[ad_1]

حسین قره: هفته قبل میهمان برنامه ای در شبکه افق او گفت: ««چرا ابطحی و آذری جهرمی را به تلویزیون دعوت می‌کنید؟… به ما می‌گویند این‌قدر می‌گویند صداوسیما فقط حزب اللهی ها را می‌آورد… بگن. این مملکت مال حزب اللهی‌ها است.»

این حرف های میهمان آن برنامه جنجال آفرید اما نه همزمان با پخش آن از تلویزیون بلکه یکی دو روز سپس هنگامی که در شبکه های اجتماعی ویدئو آن وایرال شد. یعنی رسانه های دیگر به نوشته این برنامه پرداختند آن هم نه برای اهمیت میهمان یا برنامه یا آدم های فرد دیگر که به این برنامه دعوت شده بودند، بلکه بخاطر مطرح قضیه ای که زیاد حاشیه برانگیز می بود. این که یک نفری اشکار بشود و کل یک مملکت و تاریخ و فرهنگ را بار بزند و بگوید برای یک جریان کوچک است.

فقط همین تکه از حرف های های این خانم جنجال ساز شد نه آن برنامه ی یکساعته. حتی هنگامی آقایان ابطحی و آذری جهرمی و یا به قول این میهمان، رائفی پور هم به تلویزیون رفتند و سخن زدند، باز هم فردی خبردار نشد و خبر اتفاق و سخن های حرف های شده را نشنید. حتی عده ای از مردم کوچه و بازار سپس از آن که این مهیمان او گفت، ابطحی میهمان برنامه ای در تلویزیون بوده است فهمیدند که ایشان سپس از سال ها دوری از رسانه ملی زمان یافته تا آن هم در رابطه موضوعی خاص در تلویزیون دیده بشود، وگرنه در همه این سال‌ها سپس از آن که محمدعلی ابطحی را با لباس زندان در پیشگاه دادگاه سال ۸۸ حاضر شد، دیگر در برنامه ای وجود نداشت و دعوت نشد مگر در مستندهای سفارشی که ابطحی را بخشی از جریان دوم خرداد می دانست و اهل فتنه و…

محمدجواد آذری جهرمی که هم روزگاری جوان ترین وزیر سرزمین می بود و در تلویزیون اندک تریبونی داشت، سپس از آخر دولت سیزدهم دیگر خبری و اثری از او نبوده است.

دیدن مناظره پولی اما بدون فیلترهای صداوسیما

اگر دو طیف برنامه های تلویزیونی یعنی سریال های تکراری و برنامه های ورزشی نبودند، صداوسیما همین آمارهای مخاطب را هم نداشت. تلویزیونی که سال های پیش یکی از ارکانش برنامه های گفتگو محور می بود – اگرچه در همان برنامه ها هم طیف های تعداد بسیاری حذف بودند و نامی و نشانی از آنان نبوده است- امروز دیگر اندک میهمانانی دعوت می شوند و اندک دعوت شدگانی می پذیرند که در برنامه ها حاضر شوند. در آن سال ها مخاطب می توانست با اغماض بخشی از انعکاس خودش را در تلویزیون ببیند؛ اما با دستور کار آقایان پیمان جبلی و وحید جلیلی همان هم از گردونه وجود در برنامه های تلویزیونی حذف شد.

این یک حقیقت است که مردم حاضرند پول اینترنت بدهند و او گفت وگو های پر تنش و چالش برانگیز را از برنامه های او گفت وگومحور شبکه های داخلی ببینند که در آن میهمانان از هر طیف وجود دارند و سخن نزدیک به سخن خود را می یابند، اما مناظره های رایگان تلویزیون را نبینند. تعداد مخاطبان برنامه های او گفت و گو محور غیر تلویزیون کاملا اشکار و قابل قیاس با تلویزیون است.

 

بیانیه را چه فردی باور کرد

در ماجرای میهمانی که ایران را برای حزب اللهی ها دانست، با بالا گرفتن سختی اجتماعی که عکس العمل تند مردم را در پی داشت، روابط عمومی سازمان صداوسیما بیانیه‌ ای به این شرح داد که سخنان میهمانان برنامه های زنده الزاما نظر سازمان نیست.

در متن بیانیه آمده می بود: در پی بازتاب‌های گوناگون و گسترده حوالی نظرات یکی از کارشناسان یکی از برنامه‌های زنده سیما، روابط عمومی رسانه ملی به منظور تنویر افکار عمومی، مجددا اظهار می‌کند در برنامه‌های زنده صداوسیما؛ که جزء لاینفک برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی است، مهمانان بعضا سخنان و نظرات شخصی خود را حتی خارج از نوشته و محورهای تعیین شده برای برنامه اظهار می‌دارند که بدیهی است اظهارات آنان الزاماً موضع رسمی رسانه ملی نیست.

بیانیه سازمان سپس از آن پخش شد که شبکه افق بعد از اوج گرفتن بازتاب ها، سخنرانی سردار سرلشگر سلیمانی را پخش کرد که محتوای آن همبستگی اجتماعی می بود و اصرار داشت، جامعه خانواده ماست. بخشی از آن سخنرانی از این قرار می بود که : «در جامعه مدام بگوییم او بی‌حجاب و این باحجاب است یا اصلاح‌طلب و اصولگراست، این چپ است و آن راست است بعد چه فردی می‌ماند؟ اینها همه مردم ما می باشند. آیا همه بچه‌های شما متدین‌اند؟ آیا همه همانند هم می باشند؟ نه. اما پدر، همه اینها را جذب می‌کند و جامعه هم خانواده شما است. این که بگوییم من هستم و بچه‌های حزب‌اللهی خودم، این که نمی‌بشود نگه داری انقلاب. این که نمی‌بشود اثرگذاری در جامعه.»

آخرین و جدیدترین اخبار سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، کارگری ، ورزشی، حوادث و سلامتی ، استان اصفهان و ایران را در وب سایت اصفهانیا دنبال کنید

حال سوال این است؛ آیا بیانیه سازمان را همه آنان که فیلم میهمان برنامه را دیده بودند، خواندند. از آن مهم تر آنان که خواندند، باور کردند که اظهارات میهمانان موضع رسمی رسانه ملی نیست؟

اصلا هنگامی میهمانی در برنامه ای نظر می دهد مگر نظر رسمی دستگاه انتشار کردن دهنده را اظهار می کند، قطعا نه! اگر سازمان انتشار کردن دهنده(صداوسیما) پیش از آن چندین دفعه اثبات کرده باشد که موضع ملی دارد ، نیاز به بیانیه و جان من و جان او ندارد. اگر مشی سازمان، ملی باشد و همه نظرها در تضارب باشند و همه جریان ها برای همه موضوعات در سازمان جایگاهی داشته باشند که دیگر نیازی به توضیح و هزینه کردن از شهدا نیست. متاسفانه چند سال قبل و در دوره تازه مدیریت، سازمان چنان درها را بسته است که دیگر اقبالی از سوی مخاطبان ندارد. درهای سازمان تنها برای اقلیتی باز و برای تعداد بسیاری از نظرهای حاضر در سرزمین بسته و مهر و موم شده است. این که یک در صد میهمانان از جریان ناموافق جریان حاکم بر صداوسیما همراه شوند و در محدوده ای خاص حرفشان را بزنند و سپس آن چنان محو شوند که انگار آن جریان وجود ندارد که بنای گفتگوی اجتماعی نیست.

چند برنامه گفتگو محور با همین رویکرد اغاز شد در نیمه راه به فرجام نرسید؟ و به عبارتی تبدیل برگشت مخاطب نشد. چرا که سپس از مدتی مدعوین و میهمانان به سمت تفکر خاصی حرکت کردند که با خواست عمومی همراه نبوده است.

میهمانان موثر و انتخابات نزدیک

آن برنامه و آن میهمان فقط در یک صورت می تواند درست باشد، تبلیغات زودهنگام انتخاباتی مجلس. اگر آن میهمان بخشی از تشکلی باشد که یقیناً هست – همان طایفه ای که به جستوجو خالص سازی می باشند- با این برنامه نامشان بر سر زبان افتاده است، اگرچه نمی توانند از طبقه متوسط رای بگیرند، اما می توانند از جریان متبوع خود رای خوبی را جمع کنند. فقط تکنیک انتخاباتی می توانست درست بودن برنامه را توجیه کند. اکنون اگر این یک تکنیک رسانه ای برای انتخابات باشد، قطعا میهمانان با سخنان غریب و جنجال برانگیز تعداد بسیاری بر صحفه تلویزیون ظاهر می شوند، افرادی که احتیاط ملی ندارند و حاضرند این شکاف و این گسل اجتماعی را تا مرز زلزله های وحشتناک دو قطبی سیاسی اجتماعی ببرند اما کماکان بر کرسی های نامتوازن و نامتقارن قوت و نهادی انتخابی حداقلی بنشینند.

منصوره معصومی اصل یقیناً در آن چند دقیقه که وایرال شد، زیاد متناقض سخن بگویید کرد، مشکل را هم رسانه می دانست که زمان را به ابطحی ها داده و هم ثروت که زمان را به رائفی پورها داده است.

او حرفی را زد که همه می دانستند، حرفی که حاصل مراوده با مدیران تلویزیون است، هنگامی که او گفت «به صدا و سیما اعتراض می‌کنیم، مسئولان صدا و سیما می‌گویند که از آنها انتقاد می‌بشود که تلویزیون شده برای حزب اللهی‌ها. بگن،‌ این مملکت مال حزب اللهی‌ها است…». مدیران سازمان می دانند که زمان ها برابر توزیع نشده است و اگر مجال گفتگو و او گفت و گو باشد این خانم و جریان متبوعش قادر به پاسخگویی نیستند، برای همین کوچکترین روزنه ها را هم می خواهند گل بگیرند و ببندند. آنها از تبیین این را فهمیده اند، فقط ما سخن بزنیم چرا که مملکت مال ماست.

۵۷۵۷

[ad_2]

منبع