دلمان را به مدیریتهای بحران که سالها است کنگره خورده و لنگر انداختهاند و برخی هم آنقدر بی اعتنا حرکت میکردند تا در لحظات بحران سیل در یکی از استانهای شمالی عازم فرنگستان شوند! خوش نکنیم که آینده کلانشهری جون اصفهان با معضلات بسیاری ازجمله ترکخوردن گنبد مسجد سید و در حاشیه میراثفرهنگی فاقد متولی میتواند تأسفبارتر از امروز باشد.
دلمان را به مدیریتهای بحران که سالها است کنگره خورده و لنگر انداختهاند و برخی هم آنقدر بی اعتنا حرکت میکردند تا در لحظات بحران سیل در یکی از استانهای شمالی عازم فرنگستان شوند! خوش نکنیم که آینده کلانشهری جون اصفهان با معضلات بسیاری ازجمله ترکخوردن گنبد مسجد سید و در حاشیه میراثفرهنگی فاقد متولی میتواند تأسفبارتر از امروز باشد. نگاهی به تاریخچه تأسیس این پست در وزارت سرزمین همراه با هزینههای هنگفتی که با خود دارد بیندازیم و برانداز نماییم طی چند دهه تازه که از عمر آن میگذرد نهتنها نتوانسته اندکی از چالشهای پیاپی بکاهد؛ بلکه هر روز به عمق سیاهچاله معضلات افزوده شده است! که اگر مبنای تفکر در همه دستگاهها جزیرهای و روزشمار است و کمتر به آینده و پیامدهای آن نگاه دقیق و عمیق میبشود مدیریت شهری وقتی که با افتوسایل حملونقل عمومی برخورد میکند سوی قبرستان اسقاطی شرکت واحد نمیرود و گروهی را مأمور نمیکند تا با رنگ و لعابدادن و بزککردن این ابزارهای پیر و فرسوده موقتا چالشهای پیش رو را حلوفصل و احتمالا به بحرانی برای آلودهتر کردن هوا تبدیل کنند! اگرچه مقدار آن در این ایام چندین دفعه مرز قرمز را سپری کرده است! اما از تکرار مکرر این اتفاقات عبرت نمیگیرند تا قبل از چالش تازه در فکر چارهاندیشی باشند و بجای برگزاری انواع مراسم گوناگون که اکثرا مشتریهای خاص و محدود خود را دارد، زیرساختها را بهروزرسانی کنند همچون شهردار تحمیلی پایتخت نباشند که از سر ناچاری و بجای پناهبردن به دانشبنیانها دستبهدامن چشمبادامیها شده است! که دیگر هیچ نقطه از سرزمین فضا ظرفیت پذیرفتن اینهمه آلودگی را از هر نظر ندارد و سرزمین ناچار است کاری را که امروز میتواند با قیمت ارز حاضر سامان بدهد به فردا محول نکند تا قیمتها بخصوص در دامنه ارز نجومی و سختی تحریمها مضاعف بشود و مشکلات حاشیهای نیز افزایش یابد. اگرچه هم چنان میتوان از دانشبنیانها پشتیبانی فکری و از قسمت خصوصی معجزه تشکیل گرفت بهشرط این که چوبهای نیمسوخته اقتصادی چون بورس و بانک لای چرخشان گذاشته نشود! که دقت به اینگونه راهکارها میتواند قسمتی از مشکلات را حل کند و کمبودها را به نحو مطلوب به سامان رساند؛ به این علت نیازی نیست شهرداران شالوکلاه چین و ماچین و پرهزینه کنند تا بهگفتن نماینده ایران در اجلاس «کمربند و جاده» شرکت نمایند تا در حاشیه مذاکراتی هم برای عقد قراردادهایی به قیمت یک میلیارد و چهل میلیون دلار منعقد بشود درحالیکه امکان پذیر همین شرکتهای داخلی با وجود جوانان پرشور دانشبنیان بتوانند نیازهای مدیران شهری را بهصورت یکپارچه و از طریق سازمان شهرداریهای وزارت سرزمین ارزانتر و مناسبتر تهیه نمایند. آنچه در این ابرقرارداد آمده است خرید هزار دستگاه اتوبوس دو کابین ۱۸ متری گازسوز، هزار دستگاه اتوبوس ۱۲ متری برقی، دههزار دستگاه ون برقی و یکصد هزار دستگاه موتورسیکلت برقی موردنیاز است. حالآنکه چند واحد تولیدی در شهرستانهای گلپایگان، زرینشهر و استانهای آذربایجان غربی، شرقی، اراک و این چنین شهرهای دیگر تعطیل، نیمهتعطیل و یا با ظرفیت پایینتر از توان مشغول به کار می باشند تا چراغی که به منزل رواست بهسوی چین و ماچین برود! و احتمالا در بین راه با توقفهایی چون فاینانس خطآهن برقی اصفهان و جاده تهران شمال روبه رو گردد و چند سالی متوقف بشود تا در میانه راه قرارداد به شرکت و سرزمین فرد دیگر بسته بشود؛ چون تا این مدت گروهی هم چنان خودشان را باور ندارند؟! برقیکردن حملونقل شهری یکی از آرزوهای دیرینه مردم است و یقیناً فقط تهران نیست؛ بلکه کلانشهرهای دیگر ازجمله مشهد، تبریز، اصفهان و شیراز هم با آیندهای دلواپسکننده از آلودگیهای مفرط روبرو می باشند. از دیگر مزایای برقیسازی ناوگان حملونقل شهری با تحول نوع انرژی در سیستم ماشین، موتورسیکلت و لوکوموتیوها، افت آلایندگی و بار هزینههای یارانهای است تا عرصه صادرات سوختهای فصلی فراهم بشود و اینگونه تشکیل اشتغال و ارزآوری نماید. سید محمدمهدی میرزایی قمی، مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوا، در خصوص تأثیر برقیسازی ناوگان حملونقل در افت آلودگی هوا میگوید: «هماکنون، ۲۶ میلیون خودروی برقی در دنیا در حال تردد است. ۲/۷ میلیون ایستگاه شارژ برقی نیز در نقاط گوناگون دنیا حاضر است. این گزارش رشد خودروهای برقی را ۲۶ درصد نسبت به سال قبل و ۵۵ درصد رشد ایستگاههای شارژ را مشخص می کند. علت این که دنیا به سراغ «برقیسازی ناوگان» رفته، افت آلودگی هواست، چراکه این روش یکی از اصولیترین راهکارهای افت آلایندهها است. اکنون ده سال است که نوشته برقیسازی در سرزمین نقل شده اما به جایی که باید نرسیده است. نمیتوان متصور می بود برقیسازی اگر در مقیاس کوچک اجرایی بشود، اثری نخواهد داشت. تنها منفعت برقیسازی ناوگان حملونقل هوای پاک نیست، بلکه در کنار پشتیبانی به رفعکردن معضل آلودگی هوا به صرفهجویی در مصرف منبع های هم پشتیبانی خواهد کرد. برای مثال با جایگزینی هر دستگاه تاکسی بنزینی فرسوده با تاکسی برقی، نزدیک به ۷ هزار لیتر و با جایگزینی هر دستگاه تاکسی دوگانهسوز فرسوده با تاکسی برقی، نزدیک به ۷۰ میلیون تومان صرفهجویی در مصرف سوخت را به جستوجو دارد. بهاینترتیب در طول ۱۲ سال عمر سودمند هر دستگاه تاکسی فرسوده بنزینی که به تاکسی برقی تبدیل میبشود، نزدیک به ۳ میلیارد تومان و هر دستگاه تاکسی فرسوده دوگانهسوز که به تاکسی برقی تبدیل میبشود، ۸۴۰ میلیون تومان صرفهجویی میبشود.» عبدالمطهر محمدخانی، سخنگوی شهرداری تهران هم ضمن قبول بر حل این معضل حرف های است: «در این راستا باید به ازمایش ها کشورهایی که در کنترل معضل آلودگی هوا اثرگذار بودند مراجعه کنیم. برای مثالً شهری همانند پکن که از بزرگترین پایتختهای دنیاست در اواخر دهه ۹۰ میلادی یکی از آلودهترین شهرهای جهان محسوب میشد، اما با ورود به هزاره تازه و اتخاذ تدابیری امروزه باوجوداینکه جمعیت زیاد بیشتری از تهران دارد، کیفیت هوای مناسبتری دارد.» قطعا همانندهای ناب ایرانی در این جایگاه میتواند مؤثر باشد که ازجمله آنها «من از بیگانگان هیچ زمان ننالم/ که با من هرچه کرد آن آشنا کرد» چون این غفلتها است که اکثرا علتمصیبتهای ناخواسته خواهد شد و بالطبع بخشیده نخواهند شد. ادامه دارد