منتظر غافلگیری جدید باشید!

چشم به راه غافلگیری تازه باشید! » اصفهانیا


در تشکیل فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی به کمتر اثری می‌توان برخورد کرد که شمایل و نام شخصیت‌هایش در حافظه مردم جاخوش کرده باشد و در بین او گفت‌وگوهای صمیمانه به موردی پرتکرار برای گفتن منظور دقیق حرفی که به بین آمده است تبدیل بشود. این که یک سریال نمایشی بتواند اسامی شخصیت‌هایش همچون «مالک»، «سمیرا»، «شفاعت» و «طلوعی» را به‌گفتن نمادی از منفعت طلبی و بی‌اخلاقی حاکم بر جامعه، در بین سخن بگویید‌های عادی و روزمره مردم بگنجاند (چندین دفعه دیده و شنیده‌ایم که این روزها برای تشریح منفعت طلبی و اغواگری‌های یک زن و برای اجتناب از پرگویی‌هایی که امکان پذیر او گفت و گو را به بیراهه نیز بکشاند، تنها در یک کلمه او را همانند به سمیرا در سریال زخم کاری توصیف می‌کنند) نشان از موفقیتی تحسین‌برانگیز می‌دهد که با اهمیت ترین عامل آن را می‌توان در تیزهوشیِ فیلمسازی دانست که با رصد کردن اوضاع و احوال جامعه امروز، نسبت به بی‌اخلاقی‌های ترویج یافته در آن عکس العمل نشان داده و بازتاب نمایشی‌اش (هر چند اگر به شکلی اغراق شده تصویرسازی شده باشد) مورد دقت مردم قرار گرفته است.
محمدحسین مهدویان با تشکیل سریال زخم کاری، این بار مسیری خلاف زیاد تر آثار تولیدی این سال‌ها را پیموده و بدون این که تلاشی برای ترسیم یک کاراکتر مثبت و متکی بر اصول اخلاقی داشته باشد، جهانی را پیش روی مخاطب قرار داده که زیاد تر بازیگران مهم آن را انسان‌هایی راه اندازی خواهند داد که در مسابقه طمعکاری، بی‌رحمی و شهوت‌رانی می‌کوشند با سبقت گرفتن از یکدیگر، راه را برای دست‌یابی به منافع زیاد تر برای خود باز کرده و خوب می‌دانند که در این مسیر هر چه مقدار دست‌هایشان به خون بیشتری آلوده بشود، جایگاه مستحکم‌تری در بین رقیب ها برای خود اشکار خواهند کرد.
فصل دوم از سریال زخم کاری با مخفی کردن کاراکتر محبوب و مهم خود (مالک) و به بین آوردن شخصیت‌های جدیدی که تا پیش از این احتمالا نام و نشانی هم از آن‌ها دیده نمی‌شد، خودش را در حال نوعی پوست اندازی قرار داده تا تاثیرات غیرقابل‌کنترل و ادامه‌دارِ فساد اخلاقی و جاه‌طلبی مالی را به نسل‌های بعدی، همچون امری اجتناب ناپذیر تصویرسازی کرده و موفق به خلق فضایی شده که در آن حتی معصوم‌ترین و بی‌اعتناترین شخصیت‌ها به بازی منفعت طلبانه اطرافیان هم به شکلی گریزناپذیر در معرض صدمه‌های جانی و مالی قرار می‌گیرند.
فروپاشی ذهنی و روانی میثم در کنار صدمه‌های روحی که به کاراکترِ همدلی‌برانگیز شیدا داخل شده است تنها مثالهای کوچک از زیست در جهانی است که در آن رفاه و منفعت مالی تنها می‌تواند در ازای زخم‌های کاریِ روحی و جسمی به متن زندگی راه اشکار کند. گویی که حرص و ولع رسیدن به قوت و ثروت جدا از این که مرزهای بی‌اخلاقی را در وجود ما جابه‌جا می‌کند، اولین یا با اهمیت ترین آسیبش را به هسته مرکزی خانواده است که داخل می‌کند.

ادامه مطلب
کتاب‌های تازه «جلال رفیع» رونمایی می‌بشود » اصفهانیا

بازی سمیرا در ربط به ظاهر عاشقانه‌اش با طلوعی، نزدیک شدن کیمیا به میثم (که بعد از ربط با مالک، یک بازی خطرناک و دراماتیک خانوادگی از پدر به سمت پسر را گسترش می‌دهد) از بین رفتن شفاعت و بحرانی که بعد از مرگش در بین خانواده او شکل می‌گیرد، همه حکایت از فروپاشی چارچوب‌های خانواده‌هایی دارند که اعضایش در توجیه همه حرکت و اعمال خود، رسیدن به رفاه زیاد تر همان خانواده را بهانه می‌آوردند.
اما احتمالا تکه دوازدهم سریال زخم کاری را بتوان با اهمیت ترین عرصه برای خودنمایی استعدادی دانست که پیش از این نیز با سریال «سقوط» بارقه‌هایی از نبوغ بازیگری‌اش را به معرض نمایش گذاشته می بود. الناز ملک با اتکا به فرصتی که پیچیدگی‌های نقش برای او فراهم کرده موفق می‌بشود سویه‌ای دیگر از توانمندیهایش را به اجرا گذاشته و با چشمانی نافذ و زبان بدنی که خبر از درونیات کاراکتر می‌دهد، تماشاگر را برای تماشای یک کشمکش دراماتیک بین سیما و طلوعی آماده می‌کند.
به نظر می‌رسد پوست اندازی سریال زخم کاری و معارفه چهره‌های جدیدی که بازیگران این جاه‌طلبی‌های پیچیده می باشند، تماشاگر را برای روبرو شدن با قصه‌های غافلگیرکننده بعدی کنجکاو می‌کند.

ادامه مطلب
بزرگترین کافه‌ فرهنگی سرزمین در عید غدیر میزبان مردم خواهد می بود

* کمال پورکاوه



منبع

About Author

0 0 votes
نظر دهی
Subscribe
Notify of
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
View all comments