مردم اصفهان همیشه میزبانهای خوشرویی بودند که با بغل باز اهالی شهرها و استانهای دیگر و هموطنانش را پذیرفتهاند و مهاجرپذیری به قسمت پررنگی از فرهنگ اصفهانیها تبدیل شده است. اما نزدیک به یک دهه است که همه چیز تحول کرده و حال زار و نزار اصفهان از هوای آلودهاش و زمین زیرپای شهروندانش و خشکسالی و بیآبیاش جهت شده تا شهری که روزگاری هوای دلکشش، زایندهرود جاریاش و زمین بارورش مردمان سراسر ایران را برای سکونت به جغرافیای بینظیرش دعوت میکرد، اکنون اهالی خودش را نیز به مهاجرت ناچار کرده است. ب
اصفهان شهری همیشه میزبان مهاجران بسیاری از سراسر سرزمین بهاختصاصی استانهای همجوارش بوده و مردم اصفهان همیشه میزبانهای خوشرویی بودند که با بغل باز اهالی شهرها و استانهای دیگر و هموطنانش را پذیرفتهاند و مهاجرپذیری به قسمت پررنگی از فرهنگ اصفهانیها تبدیل شده است. اما نزدیک به یک دهه است که همه چیز تحول کرده و حال زار و نزار اصفهان از هوای آلودهاش و زمین زیرپای شهروندانش و خشکسالی و بیآبیاش جهت شده تا شهری که روزگاری هوای دلکشش، زایندهرود جاریاش و زمین بارورش مردمان سراسر ایران را برای سکونت به جغرافیای بینظیرش دعوت میکرد، اکنون اهالی خودش را نیز به مهاجرت ناچار کرده است. بر پایه آخرین آمارها، اصفهان طی سالهای ۸۵ تا ۹۰ و ۹۰ تا ۹۵ مهاجرپذیر بوده است اما این روال از سال ۹۶ تا ۱۴۰۱ معکوس شده است. آلودگی هوا، فرونشست زمین، خشکسالی و بحران آب از دلایل مهاجرت از اصفهان گفتن شده و مقصد مهم مهاجران اصفهانی شهرهای استانهای شمالی بوده است.
بهتازگی مصاحبهای از محمد درویش از فعالان و کارشناسان سرشناس محیطزیست ایران انتشار شده که در آن به نوشته مهم مهاجرت اصفهانیها اشاره کرده است. درویش درمورد آینده اصفهان با وجود آلودگی و کمآبی حرف های: «اصفهان دو سناریو دارد، یک سناریو بدبینانه این است که در سال ۱۴۰۹ باتوجهبه این که مخازن سفرههای زیرزمینیاش همه میبشود مردم ناچار به مهاجرت می باشند، سناریو خوشبیانه هم ۱۴۱۸ است که آن زمان در صورت عدم اصلاح مبلمان شهری و حرکت صنایع ناچار به مهاجرت خواهد شد. اگر نوشته آلودگی هوا را هم به آن اضافه کنیم و باتوجهبه این که اصفهان زیاد تر از اهواز و تهران روزهای ناسالم دارد، حتی قبل از همهشدن آب، هوای اصفهان همه بشود و مردم قبل از فرار از تشنگی، از فقدان اکسیژن ناچار به رفتن شوند.»
آلودگی هوا قضیهای بحرانی است که گریبان اصفهان را گرفته و به مشکلاتهای فرد دیگر همچون فرونشست و خشکی زایندهرود اضافه شده است. هرچند این بحران حلنشدنی نیست و اگر عزمی باشد میتوان آن را پیش از تبدیلشدن به فاجعه حل کرد. خارجشدن صنایع از اصفهان که متهمان مهم آلودگی هوا می باشند، قطع کامل برداشتهای غیرمجاز از حوضه آبی زایندهرود، جریان دائمی زایندهرود از سرچشمه تا تالاب و منفعت گیری از فناوریهای روز و کارشناسان خبره برای از بین بردن مشکلات اصفهان از جمله راه کارهایی است که عزم و اراده از طرف مسئولان را میطلبد اما انگار مسئولان چشمشان را به روی اصفهان بستهاند و با بارگذاریهای تازه بر روی زایندهرود (پروژه انتقال آب غیرقانونی بن – بروجن) گره مشکلات اصفهان را کورتر میکنند. نزدیک به ۵ میلیون نفر در استان اصفهان سکونت دارند، حال فکر کنید تنها نیمی از آنها یعنی ۵/۲ میلیون نفر به علت مشکلات اصفهان ناچار به مهاجرت شوند، کدام استان ایران توانایی میزبانی این جمعیت را دارد؟ بحران مهاجرت از اصفهان موضوعی است که به همه استانهای سرزمین مربوط است و میتواند تأثیرات و تبعات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بسیاری برای سرزمین داشته باشد تکذیب این نوشته نادیدهگرفتن حقیقت است همان چیزی که مسئولان در آن استاد می باشند.