بحران سازی تضمینی از صادق بوقی تا شفیعی کدکنی » اصفهان امروز آنلاین

بحران سازی تضمینی از صادق بوقی تا شفیعی کدکنی » اصفهانیا


نه این که بندگان خدا نیت بدی داشته باشند بلکه اقتضای طبیعتشان این است.یا از بس برای این و آن بحران درست کرده اند که ترک عادت نمی توانند کرد و یا این که از بس کار نابلدند که می خواهند ابروی طرف را درست کنند اما چشمش را کور می کنند. نمونه و مصداق می خواهید؟ الی ماشاءالله. هر روز که چشم باز می کنید فقط نگاهی به سر تیتر خبرها بیندازید تا ببینید از بحران های به وجود آمده چندتاییش کار خود حضرات است. باز خدا پدر اصلاح طلب ها و روزنامه نگارها را بیامرزد که فعلا وجود دارند و نفس می کشند که اگر همین چندتا روزنامه نگار و اصلاح طلب در بین نبودند معلوم نبوده است کاسه کوزه ها را بر سر چه فردی می خواستند بشکنند.اصلا یکی از دلایلی که طنزنویسی مطبوعاتی به ِخنس خورد این می بود که طنز نویسان از آدم های به ظاهر جدی روزگار ما عقب ماندند. یعنی هر چه قدر هم طبع و ذوق خود را به زحمت انداختند دیدند نمی توانند به قوت و قوت مسئولان جاری انبساط خاطر تشکیل کنند. علاوه بر این، سوژه آن قدر زیر دست و پا ریخته که آدمی نمی داند به کدامشان اشاره کند. همین دیروز دو سه نوشته بحران زا و در ضمن طنزآمیز از سوی دولتمردان کلید زده شد. واقعا حوصله این که به همه آن ها اشاره کنم ندارم منتهی یکیش واقعا نوبر می بود. آن هم ماجرای کتاب شعر استاد شفیعی کدکنی. یعنی همین که این چنین موضوعی می تواند از سوی مسئولان تبدیل به یک بحران بشود و کلی آدم را دچار این نوشته کند جای تقدیر و سپاس زیاد دارد. آن هایی که فکر می کنند مسئولان جاری با پدید آوردن و یا دامن زدن به ماجرای صادق بوقی می خواستند فسادِ‌ تاریخی چای دبش را ماست مالی کنند این بندگان خدا را بسیاری جدی گرفته اند. این بزرگواران ذاتا و مادرزاد بحران آفرینند و اگر فردی آن ها را در یک جزیره خالی از سکنه هم رها کند بازهم بر همین منوال حرکت خواهند کرد.

ادامه مطلب
چهره واقعی بازیگر «پایتخت» در ۵۰ سالگی/ عکس » اصفهانیا

داشتم از کتاب شعر آقای شفیعی کدکنی می گفتم. حضرات جوری درمورد کتاب ایشان خبر رسانی کرده اند کانه این اتفاق نخستین بار است که در حال رخ دادن است. همیشه خدا کتاب ها-اکنون نویسنده اش هر فردی که می خواهد باشد-در وزارت فخیمه ارشاد توسط فردی و یا افرادی مورد برسی قرار می گیرند. از زمان مادها تا اکنون! اصلا هم اتفاق عجیبی نیست. همان طور که ناصر تقوایی و اصغر فرهادی هم اگر بخواهند فیلم بسازند باید فیلمنامه هایشان را بدهند وزارت ارشاد تا تصویب بشود. همان طور که شهرام ناظری و حسین علیزاده باید برای برپایی کنسرت و یا انتشار کردن آلبومشان از وزارت ارشاد مجوز بگیرند. اصلا چیز عجیبی نیست. دلنشین این که در همه این سال ها هم کتاب های استاد کدکنی برای انتشار کردن هیچ زمان مشکلی نداشته اند. خودم ناظر بودم که کتاب چراغ و آینه استاد را داده بودند برای برسی به یکی از شاعران و ایشان هم نوشته می بود:استاد کدکنی هرچه بنویسند قابل انتشار کردن است. آن زمان موضوعی به این سادگی و یک روال طبیعی هنگامی می رسد به یکی از مسئولان و ایشان می گوید: قضیه خاصی نیست و می دهیم کتاب ایشان را چند شاعر ببینند و نظر بدهند، تبدیل می بشود به یک قضیه شگفت و غریب و لاینحل! اکنون هر چه قدر هم که توضیح بدهند یقین باشید کار خراب تر می بشود. عده ای هم که همیشه در کمین نشسته اند تا چوب حراج به آبروی این دولت بزنند سر و صدا راه می اندازند که: ایهالناس چه نشسته اید که دارند سر ادبیات ایران را می برند و ممیزی پدر شعر را در آورده و مابقی ماجراها. تقصیر کار این وسط کیست؟ همان مسئولی که تا این مدت نمی داند چطور باید خبر رسانی کند. چطور باید با اهل فرهنگ سخن بزند. چطور باید کلماتش را انتخاب کند. چطور باید گزک به دست این و آن ندهد. و اصلا من چرا دارم کار یاد این ها می دهم؟ لابد این شیوه از حکمرانی خریدارانی دارد که این ها روز ابراز پیشرفت هم می کنند.رعیت را چه به این سخن ها.

ادامه مطلب
برگزاری نمايشگاه«به رنگ جان» در گالرى نقش قلم » اصفهانیا



منبع

About Author

0 0 votes
نظر دهی
Subscribe
Notify of
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
View all comments