به گزارش «مبلغ»- مسعود الرحمن عثمانی، معاون مرکزی دبیرکل شورای علمای سنی و حزب اهل سنت و الجماعت (سپاه صحابه) و عضو اسبق شورای عقیدتی اسلامی پاکستان، روز جمعه ۵ ژنویه ۲۰۲۴ در اسلام آباد پایتخت پاکستان به ضرب گلوله موتورسواران ناشناس کشته شد. او در سال ۱۹۶۸ میلادی در ایالت خیبر پختونخواه پاکستان به دنیا آمده و تحصیلات عالی دینی خود را در جامعه دارالعلوم کراچی و جامعه اشرفیه لاهور به آخر رسانده می بود.
بعد از ترور عثمانی، افراطیها انگشت تهمت را به سمت شیعیان گرفتند و از الفاظ زیاد زشت و شعارهای خشونت آمیز علیه شیعیان و ایران منفعت گیری کردند؛ چرا که سپاه صحابه طی سالهای مبارزه خود توانسته است به بهانه توهین شیعیان به صحابه، افکار عمومی اهل سنت را علیه شیعه رهبری کند. همزمانی این ترور با جنایت تروریستی داعش در گلزار شهدای کرمان علتشد عدهای به نادرست ترور عثمانی را انتقام ایران از عاملین جنایت کرمان قلمداد کنند.
متأسفانه در این چنین مواقعی موجی از دادههای غلط فضای مجازی را درمینوردد و به تعبیر یک همانند فارسی «دوغ و دوشاب» آمیخته و درهم میبشود. هرکسی سخنی درمورد مدرسه حقانی و لشکر طیبه و سپاه صحابه و لشکر جهنگوی و TTP و … در فضا پرتاب میکند بیآنکه به تبعات سخن خود بیاندیشد و یا دقت کند هر یک از این اتفاقها هویتی اشکار و اهداف و برنامههایی دارند و علیرغم برخی همپوشانیها و نزدیکیها، یکی دیدن این جریانها خطایی راهبردی و متأسفانه رایج است؛ بازدید این چنین اموری نیازمند دقت به جزئیات زیاد و برقراری ربط منطقی و تاریخی بین اتفاقهای گوناگون است.
تهمت به شیعیان
متهم کردن شیعه در این قتل بزرگترین خطری است که پیش روی ارامش جامعه پاکستان وجود دارد و خوشبختانه بهجز یکی دو روز اول این سخن چندان باورپذیر برای مردم پاکستان نبوده و نیست. درواقع موجی از اختلافات که بر سر نمایندگی مجلس از شهر جهنگ در بین جریانهای گوناگون سپاه صحابه وجود داشته زیاد تر مردم را به این سمت سوق داده که به گمان زیادً این جریانات و یا بخشی از طرفداران آنها دست به این چنین کاری زده باشند، که طبیعتا نیازمند بازدید های زیاد تر از سوی پلیس پاکستان و نظام قضائی و امنیتی این سرزمین است اما بههرروی بیانگر این است که شائبه دخیل دانستن شیعیان در این اتفاق تا چه مقدار دور از واقع و بیبنیاد و سست است.
ناگفته نماند مقتول عثمانی نیز همانند دیگر رهبران سپاه صحابه، زبانی تند و خشن علیه شیعیان به کار می برد. بنابر این امکان پذیر توده مردم اهل سنت بدون هیچ شکی معتقد به دخالت شیعیان در این قتل باشند هرچند حقیقت کاملاً برعکس است.
نماز میت مقتول عثمانی تبدیل به صحنه عجیبی شد. هزاران نفر گویا برای انتقام گیری از قاتلان عثمانی با نگاههای پر از نفرت و خشونت، چشم به راه یک اشاره از رهبران مرکزی برای تهاجم دست جمعی به تشکیلات دولتی و خصوصی اطراف خود و تشکیل هرج و مرج در اسلام آباد بودند. سخنران مهم این اجتماع، اورنگزیب فاروقی دبیرکل سپاه صحابه پاکستان بعنوان نفر دوم این گروهک ضد شیعه می بود. او کنار جنازه عثمانی ایستاده آتش نفرت و خشونت را علیه ایران، حزب الله لبنان، رهبران و احزاب شیعه می افروخت و همزمان، با زرنگی و هوشیاری زیاد، اوضاع را مدیریت میکرد.
آن اجتماع زمان زیاد مناسبی برای کسب حمایتو رای مردم برای سپاه صحابه در انتخابات تازه ۲۰۲۴ می بود. او به هیچ وجه نمیخواست با برانگیختن احساسات مردم برای شورش علیه دولت آن زمان خوب را از دست دهد؛ لذا به جای بازی با احساسات مردم برای بر انگیختن علیه دولت، سخنان خود را با تبریک گفتن شهادت به خانواده مقتول و اشاره به رهبران و کارکنان کشته شده اسبق و تشکر از فداکاری های آنان اغاز کرد و سپس خطاب به مقامات دولتی و نیروهای امنیتی سخنرانی خود را به شرح ذیل در ادامه گفت: «ساجد نقوی(رئیس شورای علمای شیعه) و راجه ناصر(رئیس مجلس وحدت مسلمین) مردم شیعه را به لبنان میفرستند. ساجد نقوی، سفیر اسبق ایران(حسینی) را خودش بدرقه کرد و به سفیر تازه ایران(امیری مقدم) خیرمقدم او گفت. راجه ناصر با حسن نصرالله چندین ملاقات کرده و با هم نقشهها را مطرح ریزی کردهاند. این چنین شهنشاه نقوی (روحانی و سخنران سرشناس) و شبیر میثمی(دبیرکل شورای علمای شیعه) در همین جهت به کشورهای خارج و شهرهای گوناگون پاکستان سفر میکنند.
اینها چرا بازرسی نمیشوند؟ اینها به زینبیون و فاطمیون راهنمایی فراهم میکنند. من میپرسم اینها چرا عکسهای حسن نصرالله را در شهرهای پاکستان در دستهای خود بلند میکنند؟ اینها چرا مراسم و روزهای کشورهای خارجی(دهه فجر- سالگرد حضرت امام- سالگرد سردار سلیمانی- پیاده روی اربعین- هفته دفاع مقدس) را اینجا برگزار میکنند؟ اینها به اسم حزب الله چرا مراکز آموزشی و تربیتی را در پاکستان دایر میکنند؟ چرا به جوانها آموزش نظامی داده میبشود؟ چرا نیروهای امنیتی پاکستان این چیزها را نادیده میگیرند؟ دیروز رهبر گرامی ما مسعودالرحمن عثمانی در اسلام آباد کشته شد، همزمان صدها نفر از جوانان ما در شهرهای گوناگون پاکستان از جمله کراچی در خیابانها بودند. اگر یک اشاره میکردم همه به اسلام آباد میآمدند. ولی هیچ عکس العملی را نشان ندادیم ما تحمل کردیم ۔۔۔ این عمل ما بخاطر علاقه به سرزمین می بود. ما می دانیم آژانس های اطلاعاتی خارجی جستوجو هرج و مرج در سرزمین می باشند. ایران، موساد و هند جستوجو تجزیه این سرزمین می باشند.
ما داریم نقشههای آنان را خنثی میکنیم. من از نیروهای اطلاعاتی پاکستان میپرسم، این تنها یک شهادت نیست، همین روزهای قبل از این ترور، چهار نفر دیگر کشته دادیم. نیروهای امنیتی کجا می باشند؟ چرا عاملین این کشتار دستگیر نمیشوند؟ چرا آنها را به مردم نشان نمیدهند؟ آیا نمیدانید حامیان حزب الله، زینبیون و فاطمیون چه افرادی می باشند؟ چه افرادی به سوریه و عراق رفته بودند؟ قاتلین حق نواز، ایثار قاسمی، علی شیرحیدری و شهدای دیگر چه افرادی بودند؟ افرادی که به شیخ الاسلام مفتی تقی عثمانی دعوا کردند چه افرادی بودند؟ شما همه اینها را می دانید ولی نام اینها را نمیگویید. من میدانم و میگویم که اینها چه افرادی می باشند و کجا می باشند. قاتلین این همه کشتگان ما، به شکل شیعه در تهران، در گلگت، پاراچنار، اسلام آباد و راولپندی حاضر می باشند. فقط ما کشته شویم؟ از حق نواز جنگوی تا عثمانی چه مقدار کشته دادیم؟ ما برای دستگیر کردن قاتلان، زمان و روز را خود تعیین می کنیم و سپس انتظار می کشیم. اگر جواب مثبت دریافت نشد عکس العمل را خواهید دید و آن زمان مسئولیت با شما خواهد می بود.»
وی این چنین سخنان تند فرد دیگر بر علیه یک مرکز خیریه شیعی و مدیر آن عیب نمود و از ارسال آمبولانس و دیگر پشتیبانیهای آن مرکز به عراق، سوریه، لبنان، گلگت و پاراچنار به شدت انتقاد کرد. این سخنان تند علیه ایران و رهبران شیعه پاکستان در حالی است که نه تنها گروههای شیعی بلکه احزاب سیاسی و مذهبی هم هنگامی مشغول تدارک انتخابات سراسری در پاکستان می باشند و به هیچ وجه نمی خواهند انتخابات را به تعویق بیندازند، چه دلیلی دارد که دست به این چنین کاری بزنند؟ به این علت این اتفاق محال است که از سوی احزاب و گروهها و شیعیان اتفاق افتاده باشد و معلوم است که نوشته از جای فرد دیگر آب می خورد که اتفاقا شواهد آن هم حاضر است. حقیقت این است که در روبه رو احمد لودیانوی رهبر مرکزی سپاه صحابه، هیچ کاندیدای شیعی وجود ندارد ولی معاویه اعظم پسر حق نواز جنگوی رهبر اسبق حزب سپاه صحابه، در روبه رو احمد لودیانوی کاندید انتخابات شده است و رسانههای مجازی پاکستان همین نوشته را علت تنش شدید بین دو نفر یاد کردهاند. مولانا احمدلودیانوی با منفعت گیری از نفوذ خود نه تنها مدارک نامزدی مولانا معاویه اعظم را رد کرد بلکه با متهم کردن مولانا به تروریسم از طریق وکلای خود، علیه مولانا خواست سلب صلاحیت نیز کرد.
در این بین، مقتول مولانا مسعودالرحمن عثمانی از طرفداران لودیانوی می بود، لذا معاویه اعظم را خواند و از او خواست که به سود لودیانوی کناره گیری کند و از او اطاعت کند. اما معاویه اعظم نه تنها به سخنان عثمانی گوش نداد، بلکه با وی حرکت گستاخانهای کرد و هر دو طرف یکدیگر را تهدید به قتل کردند. از این رو گمان میرود که ترور مسعود عثمانی در نتیجه اختلافات داخلی و هرج و مرج سیاسی سپاه صحابه روی داده باشد. از نظر دیگر، عوامل شرور سپاه صحابه با زمان طلبی و سوء منفعت گیری از احساسات طرفداران و نیز زدودن تهمت از خود و جلوگیری از تشکیل شکاف در بین طرفداران سپاه صحابه، تعمدا به این حادثه شخصی و داخلی رنگ فرقهای دادهاند.
این چنین علی رغم وجود گسترده پلیس در مراسم تشییع جنازه در اسلام آباد، رهبران سپاه صحابه سخنرانیهای تحریک آمیزی کردند و شعارهای کافر، کافر، شیعه کافر سردادند. در حالی که رهبران سپاه صحابه و نهادهای انتظامی خودشان به خوبی میدانند که مسعود الرحمن عثمانی توسط هیچ سازمان شیعه کشته نشده است، بلکه این کشتار نتیجه دشمنی داخلی خود آنها بوده است. گفتنی است حزب اهل سنت و الجماعت گروهی از فرقه اهل سنت دیوبندی است که در سال ۱۹۸۵ میلادی، در زمان ژنرال ضیاءالحق رییس جمهور اسبق پاکستان به نام انجمن سپاه صحابه در شهر جهنگ از ایالت پنجاب توسط مولانا حق نواز جنگوی اظهار موجودیت کرد.
این گروه در واقع ادامه جماعت ضد شیعه به نام «تنظیم اهل سنت» است که توسط مولانا نورالحسن بخاری یکی از علمای بنیادگرای دیوبندی در شهر امرتسر در پنجاب شرقی در هند، سه سال قبل از تاسیس پاکستان در سال ۱۹۴۴ تأسیس شده می بود. مولانا نورالحسن بخاری در سال ۱۹۸۴ میلادی یعنی دقیقا یک سال قبل از راه اندازی سپاه صحابه درگذشت. هنگامی که ژنرال پرویز مشرف در ژانویه ۲۰۰۲، سپاه صحابه و سپاه محمد(گروه شیعی) را تحریم کرد، نام سپاه صحابه به «امت اسلامیه پاکستان» تحول یافت و سپس «جماعت اهل سنت و الجماعت» نام گرفت. مولانا حق نواز جنگوی در سال ۱۹۹۰ کشته شد و صادق گنجی وابسته فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در شهر لاهور در آیین تودیع و آخر مأموریتش توسط این گروه برای انتقام از مرگ حق نواز ترور شد و به شهادت رسید. مسئولیت کشته شدن صادق گنجی توسط پلیس به ریاض بسره، یکی از جنگجویان سپاه صحابه نسبت داده شد.
این چنین پروندهای علیه ریاض بسره توسط پلیس پنجاب به علت دعوا به پرسنل نیروی هوایی ایران در راولپندی نیز راه اندازی شده می بود. ولی نوجوان فرد دیگر از کارکنان سپاه صحابه به اسم حق نواز چندین سال سپس در این جرم محکوم به اعدام شد. بعد از ترور حق نواز جنگوی، اختلافات جدی بین سران سپاه صحابه بر سر ریاست حزب به وجود آمد و این کار تبدیل راه اندازی لشکر جنگوی شد. بعد از قتل حق نواز جنگوی، ریاست لشکر جنگوی را ملک اسحاق و سپاه صحابه را ایثارالحق قاسمی بر مسئولیت گرفتند که در سال ۱۹۹۱ کشته شد. بعد از او ضیاء الرحمن فاروقی هدایت سپاه صحابه را بر مسئولیت گرفت. ضیاء الرحمن فاروقی در ۱۸ ژانویه ۱۹۹۷ قربانی بمب گذاری سپاه محمد پاکستان شد. بعد از آن اعظم طارق به ریاست این حزب رسید که در سال ۲۰۰۳ در اسلام آباد کشته شد. گفتنی است با دقت به اتهامات سنگین تروریسم به نام سپاه صحابه و اهل سنت و الجماعت، رهبران این حزب در سال ۲۰۲۲، در روبه رو حزب سیدساجد نقوی به نام «شورای علمای شیعه» فعالیت میکند، برای جلب حمایتوسیع اهل تسنن «شورای علمای سنی» را به گفتن نام دوم سپاه صحابه انتخاب کردند. این گروه ها تلاش دارند اتحاد و همبستگی خود را علیه شیعیان نشان دهند، اما در داخل به شدت با یکدیگر ناموافق می باشند که از مطالب رسانه ها به خوبی می توان گمان زد که این اختلافات چطور می تواند مقدمه قتل مسعود الرحمان عثمانی باشد:
اختلافات جدی بین سپاه صحابه
بی بی سی در ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۲ گزارشی را انتشار کرد که در آن به اختلافات جدی بین سپاه صحابه در نوشته رهبری اشاره شد. مالک اسحاق، رئیس لشکر جنگوی، می خواست رئیس سپاه صحابه باشد، در حالی که احمد لودیانوی با اکثریت رای کارکنان بعنوان رئیس این گروه تروریستی انتخاب شد. در انتخابات سراسری قبل احمد لودیانوی رئیس این سازمان نامزد مجلس شورای ملی می بود که با کسب نزدیک به چهل و پنج هزار رای ناکام ماند و معاویه اعظم طارق در مجلس ایالتی موفق به کسب رأی شد.
در ۲۵ آگوست ۲۰۱۵، گزارشی توسط روزنامه دان انتشار شد، در این گزارش نیز اختلافات جدی بین مالک اسحاق و مولانا لودیانوی، رئیس لشکر جنگوی گفتن شده است. علت مهم این اختلافات از عدم اعتراض گسترده سپاه صحابه به کشته شدن مالک اسحاق به دست پلیس روشن است. مالک اسحاق زیاد تر از لودیانوی از معاویه اعظم طارق حمایتمی کرد، به این علت لودیانوی در سال ۲۰۱۳ به علت این
مخالفت مالک اسحاق را از سپاه صحابه اخراج کرد.
در تاریخ ۸ آگوست ۲۰۲۳ روزنامه دنیا در فیصل آباد خبری را انتشار کرد که در آن اختلاف شدید سپاه صحابه و شواری علمای اهل سنت در نوشته انتخابات ۲۰۲۴ با مولانا اعظم طارق گفتن شده است. معاویه اعظم کاندید مجالس ایالتی و ملی از پنجاب می بود، در حالی که رهبران سپاه صحابه و شورای علمای سنی می خواهند لودیانوی را در هر دو کرسی به جای او نامزد کنند. آنان از معاویه اعظم خواسته بودند که به سود لودیانوی از انتخابات کنار رود، اما او نپذیرفت و به همین علت سپاه صحابه نسبت به معاویه اعظم بی تفاوتی کامل خود را خبرداد.
شهرجهنگ بهنوعی پایتخت و با اهمیت ترین مرکز سیاسی و نظامی برای جریانهای سپاه صحابه و لشکر جهنگوی است هرچند زمانها است که در اکثر انتخابات این شهر خاندان «شیخ» که ناموافق جریان سپاه صحابه می باشند در رقابتها پیروز شدهاند.
شهر جهنگ با جمعیت نزدیک به ۳۵۰ هزار نفر در ایالت مهم پنجاب واقعشده است و بهصورت سنتی برای جریانهای یادشده زیاد حائز اهمیت میباشد. اکنون احمد لُدهیانوی (رهبر جاری سپاه صحابه) و معاویه اعظم طارق (پسر رهبر قبل سپاه صحابه به نام اعظم طارق که در سال ۲۰۰۳ ترور شد)، خواهان نمایندگی از این شهر می باشند و همین قضیه اختلاف سنگینی بین لُدهیانوی و خانواده اعظم طارق به وجود اورده است.
مسعود الرحمن از طرف حزب، مسئول گفتگو با خانواده اعظم طارق برای انصراف از انتخابات می بود و یقیناً با جواب تند آنها روبه رو شده می بود. دیدارهایی از سوی لدهیانوی با سر وزیر ایالت پنجاب و دیگر مقامات استانی برای رسیدگی قانونی به این قضیه صورت گرفته می بود ولی بههرحال به نتیجه روشنی نرسیده می بود.
معاویه اعظم طارق بعد از اخراج از سپاه صحابه برای شرکت در انتخابات از حوزه انتخابیه ۱۰۹ در شهر جهنگ از سوی حزبی به نام «حزب راه حق» مدارک خود را در کمیسیون انتخابات اراعه کرده می بود. منبع های می گویند که مولانا احمد لودیانوی با محسن نقوی، نخست وزیر موقت ایالت پنجاب دیدار داشته و در این دیدار درمورد رد صلاحیت معاویه اعظم تقاضا کرده است. در همین رابطه، منبع های می گویند که مولانا احمد لودیانوی در دیدار با نخست وزیر موضع گیری کرد که معاویه اعظم با گروه های تروریستی غیرقانونی ربط دارد لذا شرکت او به گفتن کاندید در انتخابات ۲۰۲۴ ممنوع اظهار بشود. مطابق منبع های معتبر مولانا لودیانوی اطلاعات کامل علیه معاویه اعظم را با مدارک معتبر به افسر انتخابات منطقه اراعه کرده می بود که بر پایه آن معاویه اعظم رد صلاحیت شد.
نتیجه در پاکستان راهی زیاد طویل و پرخطر و خونرنگ طی شده است تا درنهایت نوعی صلح بین گروههای گوناگون برقرار بشود ( یقیناً متأسفانه این صلح در پاراچنار مظلوم بهصورت پایدار برقرار نشد و شیعیان پارچنار بهصورت متناوب قربانی حملات خرد و کلان بودهاند، که خود حکایت فرد دیگر دارد و مقالهای جداگانه میخواهد).
درواقع در اغاز قرن میلادی جاری بعد از نزدیک به دو دهه نزاع، صلح نسبی برقرار شد و خبری از ترورها و رخدادهای فاجعهبار بزرگ مرتبط با این گروهها مخابره نشد.
در روزهای تازه، کشته شدن مشکوک نفر دوم سپاه صحابه این خطر را به وجود آورده است که بار دیگر آتش جنگهای فرقهای شعلهور بشود و بایستی همه گروهها و عقلای قوم (خصوصاً بزرگان جمعیت علمای اسلام پاکستان نظیر مولانا فضل الرحمن و مولانا حامد الحق فرزند مولانا سمیع الحق و بزرگان جماعت اسلامی پاکستان و نیز علمای شیعه نظیر حججاسلام ساجد نقوی و جواد نقوی و راجا ناصر و …) مصلحتاندیشی کنند و نگذارند که ظن و گمانها علتتخریب صلح و امنیت در این سرزمین مسلمان ۲۵۰ میلیون نفری بشود، آنهم در شرایطی که میرود دفاع از آرمان رهایی قدس شریف بیشتر از هر زمان دیگر مسلمانان پاکستان و کل جهان اسلام را متحد و همآوا و قوی سازد.