سقوط بدون چتر نجات! 

سقوط بدون چتر نجات!  » اصفهانیا

[ad_1]

تا چند سال پیش هنگامی پچ پچ افزایش بی‌رویه و غیرمنطقی قیمت‌ها به گوش می‌رسید تا برای مثال گوشت گوسفند از کیلویی ۱۵۰۰ تومان به دو هزار تومان افزایش یابد، دهک‌های پایین را بر آن می‌داشت تا فکر چاره‌ای باشند که مختصر‌ترین راه برای رسیدن به این منظور منفعت گیری نصف نصف از گوشت و سویای چرخ‌کرده می بود و می‌توانست تا حدودی مشکل را حل کند.

تا چند سال پیش هنگامی پچ پچ افزایش بی‌رویه و غیرمنطقی قیمت‌ها به گوش می‌رسید تا برای مثال گوشت گوسفند از کیلویی ۱۵۰۰ تومان به دو هزار تومان افزایش یابد، دهک‌های پایین را بر آن می‌داشت تا فکر چاره‌ای باشند که مختصر‌ترین راه برای رسیدن به این منظور منفعت گیری نصف نصف از گوشت و سویای چرخ‌کرده می بود و می‌توانست تا حدودی مشکل را حل کند. این روش که قرار می بود موقت باشد نه‌تنها خاتمه نیافت بلکه به‌مرورزمان به دیگر اقلام خوراکی هم تسری یافت تا یک بطری شیر پاستوریزه یک لیتری یکصد ریالی به کیسه پلاستیکی هشتصد گرمی افت و به بیست هزار تومان افزایش قیمت یابد! که اینجا تنها راه چاره برای مقابله با این گرانی و کم‌فروشی لجام‌گسیخته حذف آن و تعداد قابل توجهی از دیگر اقلام از سفره خانواده می بود تا امروز این افت وزن و افزایش قیمت شامل همه خوراکی‌های اساسی و غیراساسی شده که دیگر دهک‌های پایین و حتی متوسطه هم نتوانند رقمی از حقوق ماهانه خود را صرف تهیه مواد مصرفی و خوراکی کنند چون قبل از واریز به حسابشان چاه‌هایی الزامی‌تر و غیرقابل‌پیش‌بینی برای آن کنده شده است! این روال مشخص می کند طی این سال‌ها ضمن افزایش حیرت‌آور تورم، توان خرید خانواده‌ها برای فراهم کردن حداقل‌های موردنیاز و الزامی به‌مرورزمان افت یابد و امروز عدد صفر برای تعداد بسیاری از خانواده‌ها سهم خوراک از محل دستمزدها باشد! به صورتی که در سال جاری ۶۵ درصد درآمدهای ماهانه یک خانواده دهک میانی و متوسط صرف تهیه حداقل مواد غذایی می‌بشود. بالا بودن نرخ تورم خوراکی‌ها نسبت به رشد حداقل دستمزد یکی از عوامل افزایش این نسبت در سال‌های تازه است و در کنار آن بالا بودن نرخ تورم در قسمت مسکن، شرایط سختی را برای خانواده‌های کم‌درآمد و حتی متوسط به وجود آورده که این موقعیت در گروه‌های پایین دهک سرسام‌آور است. اکنون چه باید کرد؟ کارشناسان خبره چندین دفعه تذکر داده‌اند برای عبور از این بحران و عدم ورود به مارپیچ تورم دستمزدها و افزایش انتظارات تورمی، اولین برتری تلاش برای افت نرخ تورم و اعاده به سطوح میانگین سال‌های پیش است تا در کنار این مهار افزایش کارایی و تمرکز سیاست‌های حمایتی از کم‌درآمدها فارغ از افزایش صوری حقوق‌ها مؤثر واقع بشود. بازدید‌های میدانی نشان از آن دارد که در سال ۱۴۰۲ به‌منظور فراهم سبدی متشکل برای یک خانواده چهارنفره شامل اقلام پروتئینی، لبنیات، برنج، روغن، قند و شکر نیاز به پنج میلیون و ۶۴۰ هزار تومان است. درحالی‌که حقوق پایه کارگران در این سال رقمی معادل هشت میلیون و ۵۸۰ هزار تومان بوده که با رقم سه میلیون و ۹۳۱ هزار تومان باقیمانده نمی‌توان دیگر نیازها ازجمله اجاره مسکن، بهداشت و درمان، تحصیل فرزندان، کفش و پوشاک و حداقل تفریحات و این چنین تحصیل و لوازم آن را فراهم کرد. امروز نمی‌توان به یارانه‌های نقدی اتکا کرد که هیچ‌رقمی از هزینه‌های بالا را پوشش نمی‌دهد چون سهم هر نفر در دهک‌های پایین به ۸ دلار سقوط کرده است؛ اما حوالی مطرح تازه دولت در تحول راه حلها به توزیع کالابرگ اگرچه بار مالی بالایی را به همراه داشته اما با استقبال چندانی روبرو نبوده است که همین نوشته می‌تواند بهترین علت برای عدم پیروزی مدیریتی اقتصادمحور باشد چون سیاست‌های حمایتی در بهبود حالت رفاه خانوارها نقش پررنگی نداشته است و در سال‌های تازه نرخ تورم از میانگین سنوات قبل فاصله تعداد بسیاری گرفته و به‌شدت به‌سوی سطوح بالا پرواز کرده یعنی اگر تورم در دهه قبل در سطح ۲۰ درصد قرار داشت، امروز و بخصوص طی ۵ سال تازه این سطح مرز ۴۰ درصد را سپری کرده و این قضیه علتشده است تا تعداد بسیاری از خانوارهای کم‌درآمد در تنگنای فراهم نیازهای حداقلی خود پرس شوند، اگرچه خوراک و مسکنی درخور ندارند. بدان معنی که حالت رفاهی خانوارها طی سال‌های تازه نامناسب‌تر شده تا علت آن همان نامطلوب بودن اقتصاد کلان سرزمین متأثر از سیاستگذاری‌های داخلی و محوریت‌های خارجی است و یقیناً ازنظر ناکارآمدهای سیاست‌های حمایتی هم نمی‌توان گذشت که طی این زمان اجرا شده است. این نظر نهایی اکثریت کارشناسان خبره است که برنامه‌هایی که تا بحال توسط سیاست‌گذار برای بهبود رفاه خانواده‌ها انجام گرفته، نتوانسته است به مقصد خود برسد.
اکنون باید اذعان کرد رشد بالای تورم در اقتصاد سرزمین طی دهه‌های قبل یک معضل جدی بوده که صدمه‌های تعداد بسیاری را به جستوجو داشته و دراین‌بین کوچک‌تر شدن سفره خانوارها به جستوجو افزایش سطح عمومی قیمت‌ها موضوعی است که بیشتر از همه در رفاه جامعه اثرگذار بوده و برای تعدیل این قضیه احتمالا تنها راه حاضر، تهیه سبد کالای ماهانه از با اهمیت ترین اقلام خوراکی موردنیاز برای خانوارهای حداقل بگیر است تا در آن اقلامی همچون گوشت، مرغ، ماهی، برنج، روغن و حبوبات پررنگ‌تر از دیگر اقلام معمولی چون رب گوجه فرهنگی و ماکارونی باشد تا این اقشار که اگر فراهم‌کننده مسیر صحیح زندگی نسل آینده می باشند، از سلامتی ملزوم برخوردار باشند. در غیر این صورت سقوطی بدون چتر نجات برای نیمی از دهک‌ها دور از انتظار نیست!
ادامه دارد

[ad_2]

منبع