اسب حیوان نجیب و پرتحرکی است که در قبل و قبل از فعال شدن شبکههای متنوع ارتباطی در جوامع جهانی مسئولیت تردد سریع افراد را به مسئولیت داشته و تا این مدت هم علیرغم وجود انواع وسایل نقلیه بسیاری چون هواپیما، قطار، اتوبوس و خودروهای سواری، موتورسیکلت و این روزها اتومبیلهای برقی که در برخی کشورها همچون انگلیس مورداستفاده قرار میگیرد
اسب حیوان نجیب و پرتحرکی است که در قبل و قبل از فعال شدن شبکههای متنوع ارتباطی در جوامع جهانی مسئولیت تردد سریع افراد را به مسئولیت داشته و تا این مدت هم علیرغم وجود انواع وسایل نقلیه بسیاری چون هواپیما، قطار، اتوبوس و خودروهای سواری، موتورسیکلت و این روزها اتومبیلهای برقی که در برخی کشورها همچون انگلیس مورداستفاده قرار میگیرد اما این حیوان با دارا بودن خصلتهای بسیاری چون شدت، بعد از طی کردن مسافت خسته میبشود و نیازمند تیمار و استراحت طویل است درحالیکه شتر اینگونه نیست چون دهها کیلومتر را میتواند بهآرامی و با منفعت گیری از ذخایر آبی و غذایی که در کوهانهای خود دارد طی کند بدون این که احتیاج به استراحت داشته و نیازمند آبوهوای مناسب باشد. چنانکه امروز هم در نقاطی همچون کویر لوت و مرکزی این وسیله کمهزینه بیشترین بازده اقتصادی را برای اهالی آن دارد؛ اما در بین جوامع گوناگون می باشند گروههایی که بر پایه عدم توانایی یا نقصان توانایی قادر نیستند امور جاری را بر پایه فرمول شتر یعنی درنهایت اسایش و طمأنینه و هزینه محدود طی کرده و ادامه دهند بلکه همچون روش اسب بهشدت اغاز و ادامه خواهند داد درحالیکه فوراً خسته و آنچه به مرحله نهایی شدن نزدیک است را نیمهکاره رها میسازند و به فراموشی میسپارند. یکی از این پروژهها از صدها تئوری نیمهکاره، قانون مولدسازی است که با صدای طبل و دهل اغاز شد ولی بهمرورزمان به حاشیه رفت چون مدیران اجرایی آن تنها به مواردی که آشکار و دمدستی باشد، اکتفا کردند و مطرح آزمایشی آنها نیز در اغاز خلع ید در سواحل دریاها ازجمله خزر و رودخانهها می بود که بعد از تخریب و برچیدن تعدادی از اماکن سواحل به حال خود رها شد چون اسب گونه به آن نظر کردند و خسته شدند! درحالیکه صنایع بسیاری نیز که طی چند سال قبل براثر بیکفایتیهای حاضر به ورطه تعطیلی رفته می بود بهشدت بازگشایی شد اما به نظر میرسد این عمل هم به علت وابسته بودن به تسهیلات بانکی بدون پشتوانه تشکیل ارزان نمیتواند دوام بیاورد و قصه اسب تندرویی که سریعا خسته میبشود، تکرار میگردد. ژاپنیها میگویند وقتی که مطرح یا پروژهای در افکارشان جرقه میزند، سالهای متمادی به تجزیهوتحلیل آن میپردازند و همه فرازها و فرودها در این مطرح را بازدید تا سیاهچالهای مسیر آن در آینده علتسقوطشان نشود و درنهایت پلان دیدهشده را بهشدت به مرحله اجرا میگذارند که بالطبع پیروزیآمیز خواهد می بود. آنها در اغاز به سود اندوختههای راکد و بهجامانده و مستأصل میروال که این توانمندیهای بالقوه را به بالفعل تبدیل کنند و ادامه به از بین بردن چالشهای حاضر و ارتقاء یا تبدیل آنها میپردازند که احتمالا بهترین علت پیروزیهایشان بعد از جنگ جهانی دوم باشد؛ اما در اینسو یعنی غرب قاره آسیا قبل از این که کلام در دهان مقام مسئول منعقد بشود گروهی به پیشواز اجرا پیش از بازدید زیرساختهای حاضر میروال و سرنا را از ته مینوازند! که احیای ناموفق دریاچه ارومیه در دولتهای یازدهم، دوازدهم و در ادامه سیزدهم از مثالهای بارز آن است! اگرچه پروژه کلان آبخیزداریها هم به همین سرنوشت دچار شده است تا به مجردی که آسمان در گوشهای از سرزمین ابری میبشود مسئولان ستاد مقابله با حوادث و بحران را دلواپس کند و درنهایت سیل یعنی همان آب باارزش و کمیاب که میرود تا نایاب بشود، ضمن تخریب زیاد به ناکجاآباد بریزد درحالیکه میتواند عازم تالابهای تفتیده، رودخانههای خشکیده و یا درنهایت دریاچه ارومیه بشود تا چرخه بارشها به نحو مطلوب عملیاتی گردد به فنا میپیوندد! منظور از مولدسازی همانگونه که از نامش پیداست منفعت گیری بهتر از داشتهها است نه این که بازهم بهسوی تشکیل و موازی کاری برویم و اندوختههای بیزبانی را که با عبور از بین ناوهای متخاصمین بهدستآمده در زیر خاک دفن و یا به دریاها بریزیم! مولدسازی یعنی منفعتوری هرچه بهتر از داشتهها است تا هشتاد هکتار زمین ناب و دایر در بهترین نقطه حاشیه جنوب غربی کلانشهر اصفهان که دارای بهترین امکانات ممکن ازجمله درختان تنومند و اشجار زیاد و زیرساختهای پیشرفته آب، برق، گاز، شبکه مخابراتی، بزرگراههای همجوار و محدوده بایری چند برابر این وسعت در ضلع شرقی خود و نزدیک به پایانههای حملونقل شهری و کشوری و این چنین ایستگاه مرکزی راهآهن و فروشگاههای زنجیرهای بزرگ و متعدد که میتوان در کل این مجموعه عظیم و راکد و در ادامه زمینهای چند صد هکتار همجوار آن شهری بزرگ با دارا بودن صدها مجتمع مسکونی طبقاتی به تعداد هزاران واحد برای چهارصد هزار نفر ساختوساز نمود و در اختیار نیازمندان و بخصوص جوانانی که عمل به ازدواج و یا فرزندآوری میکنند گذاشت تا قسمتی از تعهدات دولت سیزدهم حوالی فراهم چهار میلیون واحد مسکونی اجرایی بشود و بار مالی کلانی ازنظر حقوق و مزایای نزدیک به صد نفر در این وسعت عاطل و باطل را همراه با دیگر هزینههای نگهداری آن از روی دوش دولتها برداشت. این اردوگاه بهظاهر پرورشی سالها است همچون شترمرغ اداره میبشود تا قسمتی از آن کشوری و حیاطخلوت وزارت آموزشوپرورش باشد و قسمت کوچکی را هم آموزشوپرورش استان در اختیار دارد تا هر هفته تعداد معدودی دانشآموز بهگفتن اردوی یکروزه از آن چرخی بزنند و در بقیه اوقات خالی بماند تا باد میهمان آن باشد و در مواردی هم دیگر قسمتهای دولتی و بخصوصی بهمنظور سمینار، کنگره و کلاس از آن منفعت ببرند که هیچ ربطی با قسمت پرورش وزارتی به همین نان ندارد! اگرچه مقصد از تشکیل این مجموعه او گفت و گو آموزش و پرورش بوده که امروز و بخصوص در وزارت مذکر حکم کیمیا دارد. متولیان امر و بخصوص سازمانها زمین شهری و مسکن و شهرسازی و بنیاد مسکن ضمن مطالعه این نقد و به دست آوردن سرنخی برای انجامماموریت در فراهم مسکن بهتر است سری خریدارانه به این محدوده زده و نوشته را بازدید کنند تا مولدسازی را ازاینجا اغاز نمایند. اگرچه با دقت به کم شدن فعالیتهای میدانی پرورشی در وزارتخانه متولی و رکود اردوهای دانشآموزی حداکثر چهار یا پنج هکتار از این وسعت هشتاد هکتار برای این برنامه کافی به نظر میرسد و بقیه همراه با دشت مجاور آن بهترین گزینه بهمنظور احداث صدها مجتمع مسکونی طبقاتی در بستر امکانات وزیر ساختهای حاضر است.
ادامه دارد