عالمان علم اقتصاد هم گفتمان مسلط توسعه تولید نکرده اند/ مکرر تلاش کرده ام گروه های متفاوت کنار هم جمع شوند، حضور پیدا نمی کنند » اصفهان امروز آنلاین

عالمان علم اقتصاد هم گفتمان مسلط گسترش تشکیل نکرده اند/ مکرر تلاش کرده ام گروه های متفاوت کنار هم جمع شوند، وجود اشکار نمی کنند » اصفهانیا


گروه اندیشه: «این که در ایران، در دانشگاه ها، یقیناً نمی گویم در هیچ حوزه ای، ولی دستکم در حوزه علم اقتصاد تا این مدت نتوانستیم یک گفتمان گسترش مسلط خلق بکنیم، به علت آن است که نمی توانیم با هم سخن بزنیم. اقتصاددان ها حاضر نیستند با هم او گفت وگو راجع به علمشان بکنند. مکرر بنده تلاش کرده ام گروه های متفاوت را کنار هم جمع بکنم ، یک جلسه می آیند، و جلسات سپس دیگر وجود اشکار نمی کنند.

به گزارش خبرآنلاین، دکتر محسن رنانی، برگزیده دومین دوره جایزه «استاد دکتر محمد قریب»، در همایشی که به همین مناسبت برگزار شده می بود، سخنانی تحت نوشته «اخلاق در علم و فن آوری» عیب کرد. او با گفتن مطالب بالا افزود: « اگر مقصد علم را آسایش، دانش، و اسایش، و به عبارتی افزایش منفعت، افزایش معرفت، و افت مشقت، بدانیم، از این منظر علوم قاعدتا در همه امور و در همه سطوح باید قدم به قدم به سمت مقصد غایی که افت مشقت، و رنج در جامعه است، حرکت بکنند.

او در ادامه به سخنان خود به شرح زیر در ادامه گفت:

سه کارکرد علم

۱-کارکرد مکانیکی علم: علم در سطح اول که مربوط به حوزه منفعت است، کارکرد مکانیکی دارد. برای مثال برای بطری دری می سازند، تا بسته بشود. کارکرد مکانیکی علم، یافتن جواب مختصر و کاربردی برای مشکلات امروز و الآن ما در ربط با یک مساله خاص است تا از سه مرحله منفعت، معرفت، و افت مشقت، پلکانی علم را جلو ببریم. سطح اول منفعت است؛ در این سطح علم به طور مکانیکی عمل می کند. چه بخواهیم چاقوی جراحی را به کار ببریم و چه ابزار دیگر.

ادامه مطلب
شبکه مستند میزبان «داستان‌های فوتبال٣» شد/ قصه بزرگترین دوقطبی‌های فوتبال جهان

۲-کارکرد موزائیکی علم: در سطح معرفت، علم داخل سطح موزائیکی خود می بشود. در این سطح، علم، ارتباطات و فراز و نشیب خود را اشکار و یک اتفاق با بقیه اتفاق ها ربط برقرار می کند و امکان این که نقشه آن اتفاق را در بستر طبیعت یا در بستر جامعه مشاهده کنیم که دارای ارتباطاتی موزائیکی است، فراهم می بشود. بعد سطح معرفت، سطح ربط موزائیکی اتفاق ها است تا از این طریق تصویری از جایگاه آن اتفاق اشکار کنیم.

۳-کارکرد ارگانیک علم: درسطح سپس به افت مشقت، افت رنج و شادمان کردن جامعه می رسیم. این جا سطحی است که علم باید ارگانیک عمل کند. نمی بشود که در آزمایشگاه بنشینید، روابط را اشکار بکند، و سپس انتظار داشته باشیم جامعه شادمان بشود. اما رنج جامعه هنگامی افت می یابد که علم بتواند ربط ارگانیک برقرار بکند. ربط ارگانیک یعنی همه عناصر دخیل، همه ذی نفعان، همه بازیگران، همه اعضای جامعه به نوعی با آن سطح علم دچار می شوند. دغدغه اشکار می کنند. به اختصاصی زیاد تر عالمان آن علم در گیر می شوند و در ارتقاء، کاربردی کردن، و برون سازی آن دانش و درورودی به زندگی خودشان و دیگران شراکت می کنند. آن جاست که آن علم به سطح ارگانیک داخل می بشود و مشقت و رنج را در جامعه افت می دهد.

بعد منفعت، معرفت و افت مشقت، و مکانیکی، موزائیکی و ارگانیکی ، سه سطح علم می باشند که جامعه را به آن سطح آخر یعنی افت مشقت و رنج برسانند و نشاط و خرسندی درونی در بستر جامعه سطح اش بالا برود.

ادامه مطلب
پرفروش‌ترین سینماهای ایران را بشناسید » اصفهانیا

متدلوژی علم و آزمون پذیری

آخرین و جدیدترین اخبار سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، کارگری ، ورزشی، حوادث و سلامتی ، استان اصفهان و ایران را در وب سایت اصفهانیا دنبال کنید

حال برای تحقق این مقصد در علوم تجربی، باید از ابزارهایی چون متدلوژی علم منفعت گیری شده و آزمون پذیری اتفاق ها قابلیت اجرا اجرا داشته باشد. برای مثال لیوان و یا دارو در روال آزمون پذیری جواب می دهد و مورد منفعت گیری قرار می گیرد. یا یک بیماری کنترل می بشود. و از این طریق کار علم جلو می رود. بعد مراعات متد بعلاوه آزمون پذیری، پشتیبانی می کند علم تجربی طبیعی در بستر خودش، از سطح مکانیکی، به سطح موزائیکی و سپس ارگانیکی حرکت بکند.

اما در علوم اجتماعی در این باره مشکل داریم. در علوم اجتماعی اولا به طور کلی سطح آزمون پذیری پایین است، ثانیا علوم اجتماعی زیاد پیچیده تر از علوم طبیعی می باشند، و در یک اتفاق خاص صدها و بعضی اوقات هزاران متغیر دخیل می باشند، تا یک اتفاق اجتماعی شکل بگیرد. به این علت هرچه پیچیدگی علوم اجتماعی بالاتر می رود، با متغیرهای بیشتری دچار می شوند، به این علت آزمون پذیری اش پایین می آید. بعد موضوعات مربوط به علوم انسانی اصولا آزمون پذیری شان پایین است، و هرچه سطح پیچیدگی شان بالا می رود، آزمون پذیری شان کمتر می بشود.

مسئله دیگر این که در علوم اجتماعی با صدها متغیر روبه رو هستیم که امکان ورود به آن ها را نداریم. مجبوریم بیشترشان را حذف بکنیم، چند متغیر مهم را نگاه بداریم، و به تحلیل آن ها بپردازیم.

مسئله آخر این که اصولا آزمون در علوم اجتماعی سخت، پرهزینه، زمانبر و گاه ناممکن است. ما در علم اقتصاد دارای تئوری های بسیاری هستیم که قبول داریم، و منفعت گیری می کنیم، ولی آزمون پذیری شان ممکن نیست. برای مثال ۵۰ سال زمان می برد تا ما فهمید بشویم یک تئوری قابل اعمال است یا خیر. از این رو در اقتصاد و جامعه شناسی این گونه است که تئوری را می پذیریم چون تئوری بهتری برای تبیین نداریم. نه این که چون در آزمون موفق بوده، آن را بپذیریم. تئوری ما امکان پذیر تا این مدت در آزمون موفق نبوده، ولی از آن جا که در تبیین موفق تر است، ما آن را انتخاب می کنیم و می پذیریم و با آن جلو می رویم.

ادامه مطلب
تحول چهره دلنشین بهرام افشاری/ عکس » اصفهانیا

به این علت چون در علوم انسانی، آزمون کردن دشوار و زمانبرتر و هزینه برتر و بعضی اوقات ناممکن است، این تفاوت تشکیل می بشود که علوم انسانی زیاد سخت می توانند به مرحله افت مشقت برسند. امکان پذیر منفعت تشکیل کنند، دانشگاهی تاسیس بشود، و من به حوزه روانشناسی مشاوره بدهم، ولی ۵۰ سال سپس معلوم می بشود که اصولا این تئوری غلط بوده است. ولی در این ۵۰ سال من فقط منفعتم را برده ام، حتی امکان پذیر برخی از دیدگاه های من منفعت برده باشند، ولی فردی نسبت به صدمه هایی که در باره این تئوری در پشت صحنه وجود دارد، خبرندارد.

ورود اخلاق به علوم انسانی

به این علت در علوم انسانی و اجتماعی، با یک نقص جدی با قضیه آزمون پذیری روبه رو هستیم، این جاست که اخلاق در علوم انسانی معنی و جایگاه اشکار می کند. اگر سه سطح اخلاق را در نظر بگیریم شامل ۱-اخلاق انضباطی که به من نظم شخصی درونی می دهد، ۲-اخلاق ارتباطی، که جامعه علمی را با هم در ربط قرار می دهد، به نحوی که با یکدیگر دیالوگ و او گفت و گو می کنند، و دانش را بین خود می چرخانند تا دانش زنده بشود، و ۳- اخلاق سیاستی به این معنی که هنگامی می خواهیم دانش را داخل زندگی اجتماعی و مردم بکنیم، اخلاق این سه سطح مراعات نشود، آن زمان علوم اجتماعی نه تنها نمی تواند به افت مشقت بینجامد، بلکه زیاد زمان ها می تواند به افزایش مشقت بینجامد.

ادامه مطلب
صفحه نخست روزنامه‌های امروز اصفهان سه شنبه ا اسفند 1402 » اصفهانیا

در سطح اخلاق انضباطی، محقق علوم اجتماعی، مراقبت می کند، انگیزه های شخصی، ایدئولوژی، و منافع و دیگر ملاحظات غیر علمی اش را داخل تئوری پردازی نکند. و آن چه واقعا حس می کند، این اتفاق می تواند عامل این متغیر باشد، و … در تحقیق بگنجاند.

در سطح اخلاق ارتباطی، عالمان باید بتوانند با یکدیگر او گفت و گو، و یکدیگر را تحمل و نقد کنند، و در نهایت به خلق گفتمان برسند. در علوم اجتماعی اگر گفتمان خلق نشود، نمی توان تئوری را داخل زندگی اجتماعی کرد.

در علوم تجربی نیاز نیست گفتمان خلق بشود، شما می توانید دارو را بسازید و آن را داخل زندگی مردم بکنید. اما در علوم اجتماعی و ارگانیک کردن علم، نیازمند خلق گفتمان است. از این رو برای این که همه ذی نفعان دچار آن علم بشوند، نیازمند خلق گفتمان است. و برای خلق گفتمان، ما باید اخلاق ارتباطی داشته باشیم. این که در ایران هیچ گفتمانی شکل نمی گیرد، یقیناً نمی گویم در هیچ حوزه ای، ولی دستکم در حوزه علم اقتصاد ما تا این مدت نتوانستیم یک گفتمان گسترش مسلط خلق بکنیم. چون نمی توانیم با هم سخن بزنیم. اقتصاددان ها حاضر نیستند با هم راجع به علمشان او گفت و گو بکنند.

ادامه مطلب
ما می گوییم "حجاب استایل" ها دارند تعریف انحرافی از دین می دهند،شما می گویید بروند مجوز بگیرند؟ » اصفهانیا

مکرر بنده تلاش کرده ام گروه های متفاوت را کنار هم جمع بکنم ، یک جلسه می آیند، و جلسات سپس دیگر وجود اشکار نمی کنند. بعد ارگانیک کردن علم اجتماعی نیازمند خلق گفتمان است. و در این جا در واقع اخلاق ارتباطی است که پشتیبانی می کند این حالت خلق بشود.

سطح سوم اخلاق هم، اخلاق سیاستی است، وقتی که در حوزه تئوریک او گفت و گو را نقل می کنید، امکان پذیر زیاد درست باشد، ولی خودش امکان پذیر منشاء نزاع شده و به مساله بینجامد و در نهایت رنج را افزایش بدهد. ورود یک تئوری تازه علوم اجتماعی به داخل جامعه، باید با اخلاق سیاستی همراه باشد. امکان پذیر ملزوم باشد یک تئوری را بشکنید و در زمان ۱۰ سال آن را نقل کنید. امکان پذیر قسمت هایی از یک تئوری را فعلا نقل نکنید. چرا؟ برای این که بتوانید آن را داخل زندگی اجتماعی اش بکنید. اگر همه تئوری خود را به سیاستگذار بگویید، امکان پذیر اصلا با شما همراهی نکند. به این علت، این که چطور تئوری تازه، تیزی هایش گرفته بشود، زوایایش صاف بشود، و بتواند به زبان قابل فهمیدن برای سیاستگذار و برای جامعه و در اغاز تحمل جامعه نقل بشود، به کارگیری اخلاق سیاستی الزامی است. بر این مبنا اخلاق، قسمت الزامی دانش اجتماعی در ایران است. و علت این که دانش اجتماعی در ایران کار نمی کند، و نکرده است، به این علت است که در سه سطح اخلاق در علوم اجتماعی زیاد کاستی داریم. به امید روزی که علوم اجتماعی و انسانی با سه سطح اخلاق انضباطی، اخلاق ارتباطی، و اخلاق سیاستی، تجهیز بشوند و در جهت افت آلام و مشقت جامعه موثر واقع شوند.

۲۱۶۲۱۶



منبع

About Author

0 0 votes
نظر دهی
Subscribe
Notify of
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
View all comments