به گزارش اتفاقات ایران و به نقل از خبرآنلاین،پلتفرم، معانی و دلالتهای مختلفی دارد: سکو، برنامه، چارچوب و … اما این نمایشگاه نگاهش به آینده است. هنرمندانی در این نمایشگاه وجود دارند که قدمهای بلندی برداشتهاند و برخی نیز در نقطه برداشتن این قدم می باشند. در این نمایشگاه مراد از واژه پلتفرم، سکو است و نقطه عزیمت گفتن این نمایشگاه با دقت به دغدغههای مدیران در حوزه تبلیغات؛ وام گرفته از عرصه برندینگ است؛ چرا که «برنامه جامع برندینگ» را پلتفرم مینامند و پلتفرم نوعی سکوی پرتاب است.
علی خسروی، محمد یوسف نیلی، احمد وکیلی، حبیب توحیدی، مرتضی اسدی، کوروش قاضی مراد، رضا حسینی، فیروزه بختیاری، محتشم مهدوی، مهناز پسیخانی، جاوید رمضانی، پرویز جاهد و …هنرمندانی می باشند که در روز افتتاحیه در بین بازدیدکنندگان دیده میشدند.
رمضانی: در این آثار ناظر دو گونه خیال ورزی هستیم
جاوید رمضانی منتقد، پژوهشگر و کارشناس مرمت آثار هنری درمورد فلسفه برپایی نمایشگاههای گروهی و ضروریات محتوایی و اجتماعی آنها او گفت: «نمایشگاه گروهی طبیعتاً یک برسی فضاسازی است که گالری نسبت به سوگیری خودش در حوزه تجسمی معاصر انجام میدهد؛ حال چه رویکرد اقتصادی داشته باشد و چه رویکرد زیبایی شناسانه. احتمالا هم هر دو را با هم در یک مقامی اراعه دهد. موقعیت گفتگوی مکانی و وقتی یک جامعه طبق معمولً در حال تحول است؛ طبیعتاً یک گالری یا یک هنرگردان به خوبی میتواند این را تشخیص دهد که جامعه به چه چیزی نیاز دارد.»
این کارشناس مرمت آثار هنری درمورد نمایشگاه پلتفرم و تمرکز این نمایشگاه بر طبیعت پردازی و منظره سازی اضافه کرد: «آنچه که من در این نمایشگاه زیاد مشهود میبینم، مساله تکیه و تمرکز بر طبیعت و نگاه به طبیعت است و این تمرکز بر روی یک رابطه، تشکیل گفتگو با نظام بین الاذهانی است؛ یعنی هنرگردان نگاه میکند که جامعه ما در چه موقعیت روحی و فکری قرار دارد و چه چیزهایی را دارد از دست میدهد. ما نیاز به گفتگو داریم و این گفتگو تلطیف و اسایش میخواهد. این که ما دارای زبان واحد بشویم طبیعتاً ریشهاش از برگشت به طبیعت و انتخاب طبیعت و یا طبیعت خیال ورزانه میآید. زبان و ادبیات ما با خیال پردازی سامان گرفته و گسترش اشکار کرده و خانه وجود ما از زبان طبیعت گسترش اشکار میکند. در تمدن ایرانی، طبیعت و به طور کلی مقدس بودن عناصر طبیعی، ریشهای عمیق دارد. در تاریخ هنر ما دقت مستقیم به طبیعت و عین به عین کردن آن، جایگاهی نداشته و ما از قرن هشتم تا امروز تقریباً ژانری به اسم منظره سازی نداشتهایم و قبلتر هم همین طور؛ چون ما به روایت تکیه میکنیم؛ اما امروز روایت فرم بیرونی اشکار کرده و تبدیل شده به گفتگوی عمیقتری که تنها یک داستان نیست؛ بلکه یک رابطه است، یک گفتگو و خرده روایتهایی که مرتب بین هنرمند و آن هنرگردان نمایشگاه و جامعه مخاطب رخ میدهد. چرخش این ربط و موضوعی کار کردن در بین هنرمندان در یک حوزه که برای مثالً کار طبیعت گرا اراعه بدهند، خودش یک رابطه جدی بین نقاط تحلیل کنش اجتماعی است. از یک سمت این رابطه با افرادی که مخاطب هنر می باشند و هنر را دچار میکنند یک نقطه درخشان است و آنها هم با این طبیعت ربط جدی برقرار میکنند و این ربط ناشی از نیازی است که در درون است. بعد ما یک هنرگردان داریم که این را حس میکند و از جامعه پالس را دریافت میکند و منتقل میکند به هنرمند، هنرمند آن را با ناخودآگاهش منطبق میکند و در یک حلقه کاری قرار میگیرد و محصول این داستان، تشکیل یک تجریه زیبایی شناسانه و یک نیاز است.»
این منتقد درمورد آثار اراعه شده در نمایشگاه پلتفرم او گفت: «در بین هنرمندان این نمایشگاه، برای مثال ساسان نصیری آثار زیاد فوق الاده اراعه کرده است. یک جهان جاریِ ساده به ما مشخص می کند با دو تک درخت و یک خانه، و این سادگی بر جان مینشیند. یا دقت به خیال پردازی مهیبی که در کارهای مرتضی اسدی وجود دارد برایم زیاد دلنشین است. بعد ما در بین این آثار، دو گونه خیال ورزی داریم؛ یکی که در حوزه کاملاً سابژکتیو قرار میگیرد و خیال ورزیای که از حوزه آبژکتیو عزیمت میکند، و ما این دو ژانر را در این نمایشگاه میبینیم و هر دو ژانر به هر حال فضای معاصر را غنی میکند. در یک نقطه هم یک نگاه انتقادی انسانی مهیب و متفاوت از نمایشگاه در کار وحید چمانی دیده میشود. چمانی این ژانر را با این موجودات غیر طبیعی و …. سالها است جلو میبرد. احتمالا تنها کاراکتری که در این فضا به نظر من زیاد با بقیه آثار چفت نیست و احتمالا انتقادی به نمایشگاه باشد، وحید چمانی است. تابلوهای خانم شعبانی زیاد درخشان است. از آن سو، یک کاراکتری همانند خانم رحمانی را شاهدیم که نظام متافیزیک روحی و سیال اش با طبیعت و حیوانات زیاد قوی است و هنر ساده و جاریِ خیال ورزانه با نیرویی عمیقی با ژانر طراحانه روی تابلو میگذارد. اینها هنرمندانی جدی می باشند و انتخابها در یک تعادلی به سر میبرد که به نمایشگاه اعتبار میدهد. انواع طبیعت گرایی خیال ورزانه و طبیعت گرایی آبژکتیو و سابژکیتیو را میبینیم. اینها به تنهایی نمی توانند در یک نمایشگاه فردی این قدر قوی اراعه شوند ولی هنگامی کنار هم مینشینند، همدیگر را رزونانس میکنند و قوت خوبی را اراعه خواهند داد.»
رمضانی در آخر افزود: «این نمایشگاه را به طور کلی موفق می دانم. یک مقدار نحوه نورپردازی در این نمایشگاه متفاوت می بود. احتمالا این یک گشتار جدیدی باشد که سیاست گالری ایجاب میکند که متفاوت باشد؛ اما از منظر من آنچنان مساله ساز نیست و به هر حال باز هم ارجاعی به قبل است و نمایش سالنی. به هر حال همیشه نحوه نمایش و نور و آمبیانس عمومی آزموده میشود. این تابلوها فکر میکنم حس خوبی به من داد و هنگامی دقت کردم دیدم این طبیعت زیاد مرا آرام کرد و لذت بردم.»
احمد وکیلی: نمایشگاه باید نوشته داشته باشد
احمد وکیلی نقاش و طراح معاصر از دیگر بازدیدکنندگان این نمایشگاه است که از نگاهی کلی، سازمان دهی نمایشگاه گروهی را کار زیاد سختی میداند. با باور او، چند عامل جهت میشود که تعدادی تاثییر در قالب نمایشگاهی گروهی کنار هم قرار بگیرند؛ مهمترینشان تم است؛ یعنی نوشته واحدی که یک هنرگردان به شماری از هنرمندان خواست میدهد یا نظر میکند تا آن را کار کنند و وحدت موضوعی داشته باشند. عامل دوم، نسل است. به حرف های او، در نمایشگاه پلتفرم بخشی از هنرمندان از یک نسل آمدهاند و به بار نشستهاند و تعدادی از آنان نیز جوانهایی می باشند که امیدی به آنها هست.
وکیلی در ادامه گفت: «به هر جهت همه جای دنیا این دغدغه هست که شما چیدمان درستی از نمایشگاه اراعه بدهید. این اصل شامل حال این نمایشگاه هم میشود. هم در آن کارهای فوق العاده میبینیم؛ هم کارهایی که مقداری نیمه حرفهای می باشند و هم کارهایی که تا این مدت ساختمان درستی ندارد و شکل نگرفته و پراکنده می باشند. ولی در کل نمایشگاهی است که مطلبی دارد؛ چون آدمهای جدّی در آن وجود دارند. برای مثالً من از کارهای مهرداد محبعلی خوشم آمد؛ همین طور از تاثییر وحید چمانی و تابلوی مرتضی اسدی… داخل برخی نمایشگاههای گروهی که میشوید زیاد تکلیفمان روشن نیست. انگار داخل ژوژمان یک کلاس میشوید؛ در حالی که نمایشگاه باید نوشته داشته باشد و شما باید به تماشاگر احترام بگذارید. تماشاگر نباید بیاید بگوید این خوب است یا آن بد است؛ باید یکتم مهم داشته باشد و هنرمندان هم نسل باشند و با جدیتی مساله را جستوجو کنند. اینها مشخص می کند نمایشگاه یک اتفاق است. این طور نیست که نمایشگاه بگذارید که گذاشته باشید! نمایشگاه یک اتفاق اجتماعی است؛ در نتیجه زیاد ذکاوت میخواهد کنار هم گذاشتن هنرمندها کنار هم.» وکیلی در آخر او گفت: «در کل کارهای خوبی در نمایشگاه پلتفرم دیدم؛ کارهای متوسط هم دیدم به هر حال آدم هنگامی چهل و پنج سال قلم می زند؛ زیاد سریع فهمید میشود کدام قلم حرفهای است یا نیست. من دیدم قلمی را که به طور دائم نقاشی نمیکند و هر از بعضی اوقات نقاشی میکند؛ قلمهای حرفهای نیز در این نمایشگاه دیدم.»
پسیخانی: نمایشگاهی که سکویی برای پرش است
مهناز پسیخانی، نقاش و عضو هیئت مدیرۀ انجمن هنرمندان نقاش ایران نیز آثار نمایشگاه را دیده است و در تحلیل کلّی این آثار او گفت: «آنچه که من در این نمایشگاه ناظر هستم انتخاب چهار نسل از هنرمندان نقاش ایرانی أست. از دههی ٣٠ تا دههی ۶٠. این هنرمندان در نمایشگاهی با گفتن «پلتفرم» که عامترین معنی آن «سکو» است، سکویی برای پرش، برای اغاز، برای پرتاب به سوی آینده در کنار هم جمع شدهاند. کارها فیگوراتیو می باشند و اکثراً با گرایش منظره و طبیعت عکس شدهاند. یعنی تا جایی که من برای دارم. می دانید که افتتاحیهها طبق معمولً زمان مناسبی برای برسی نمایشگاهها نیستند. نمایشگاه از دو قسمت راه اندازی شده که از دو نحوهی برخورد و اراعه منفعت میبرند. به این معنی که برخی از هنرمندان دو گونه متفاوت از آثار خود را به نمایش گذاشتهاند که نمایشگاه گردان با زیرکی آثار متفاوت را در در طبقه با در نحوهی برخورد اراعه کرده است.»
پسیخانی در برسی زیاد تر این نمایشگاه اضافه کرد: «در کل نمایشگاه حاضر -با مقداری اغماض- اراعهی سالم و دلپذیری از هنر هنرمندان معاصر ایران است. هنرمندانی شناخته شده و بعضاً کمتر شناخته شده در کنار هم، که در واقع این روال معمول و متداول برای معارفه هنرمندان جوانتر میباشد. زمان برگزاری و گفتن نمایشگاه به نظر میرسد به نوعی برنامه ریزی برای سال آینده است.»
این نقاش در آخر در جمع بندی فضای هنری معاصر ایران او گفت: «من خود شخصاً متعلق به نسل پیشااینترنت هستم؛ با جهانی بسته و ربط کم با جهان بیرون. در بازدید فضای هنری معاصر ایران آشکار است که به جهت ارتباطات تازه فضای جاری هنری زیاد تحول کرده است. ما تمرکزمان روی مباحث هویتی و هویت ایرانی می بود ولی نسل نو زیاد فراملی فکر میکند و به هنرجهانی میاندیشد و یقیناً که موضوعاتشان در خود واجد یک نوع کنشگری نیز هست.»
***
سخنی نمانده جز این که نمایشگاه گروهی «پلتفرم» تا ۱۵ اسفند در گالری سهراب برپاست.
۲۲۰