به گزارش اصفهانیا
صادق رئیسی کیا؛ در دهه ۷۰ انها گفتند سازمان پرورش بدنی (وزارت ورزش امروزی) را چکار به باشگاهداری!
در اواخر دهه ۸۰ انها گفتند سرخابیها مال دولت می باشند و یحتمل ، واگذارشان میکنیم!
در ابتدای دهه ۹۰ راهآهن را واگذار کردند و بعد از واگذاری ، بیگانهاش خواندند و رهایش کردند و تنهایش گذاشتند
این مدل واگذاری ، آنچنان پیامد و تجاربی داشت که لرزه بر جان خصوصیسازی در ورزش سرزمین انداخت.
در اواخر دهه ۸۰ و اغاز دهه ۹۰ در دولت محمود احمدی نژاد ، سرخابی ها را بنگاه اقتصادی قلمداد کردند و مصوباتی هم برای واگذاری سرخابیها دادند
در اغاز دهه ۹۰ در ابتدای کار دولت حسن روحانی ، مصوب کردند که سرخابی ها بنگاه فرهنگی می باشند و قابل واگذاری نیستند !
در اواسط دهه ۹۰ ، تحول نظر دادند و انها گفتند که سرخابی ها بنگاه اقتصادی می باشند و قابل واگذاری ، شناخته شدند و حتی کار واگذاری به برگزاری مزایده هم رسید!
مزایده واگذاری سرخابی ها را منتفی کردند و انها گفتند اهلیت خریدار ، مسأله مهمی است و بدون دقت به آن نمیشود و نباید که واگذارشان کرد!
در اواخر دهه ۹۰ انها گفتند ، واگذاری سرخابی ها را نهایی میکنیم! اما واگذاری سرخابی ها نهایی نشد!
سید ابراهیم رئیسالسادات شد رئیس جمهور و در سند تحولی که بنام دولت مردمی ، انتشار کرد او گفت که مدل صحیح واگذاری ، «مدیریت پیمان» است!
دولت سید ابراهیم رئیسالسادات ، خوب او گفت و یقیناً در مقام عمل ، کار فرد دیگر کرد!
قربان زاده ؛ رئیس پرصولت و پرطمطراق سازمان خصوصی سازی با همراهی وزارت ورزش از طریق افزایش اندوخته ۱۰ درصد سهام سرخابی ها را به دهها هزار نفر در فرابورس فروخت.
و تحقق این سهامداری ۱۰ درصدی در فرابورس ، گردنه سخت و نفس گیری در مسیر خصوصی سازی سرخابی ها شد که بدست آقای قربان زاده در دولت سید ابراهیم رئیسالسادات رقم خورد!
همان دولتی که اساسا بنای مدیریت پیمان را درمورد این دو باشگاه داشت اکنون دچار مدلی از واگذاری شد که راه بازگشتی را برایش باقی نگذاشت!
در ابتدای قرن ۱۵ هجری خورشیدی و درست در اغاز دهه ۱۴۰۰ در حالی که ۱۰ درصد سهام سرخابی ها به مردم واگذار شده می بود مدیریت دولتی بر سرخابی ها مستقر شد و ادامه یافت!
از وجوهی که از محل افزایش اندوخته و سلب حق تقدم سهام دولت ، با فروش سهام سرخابی ها به دهها هزار نفر ، جمعآوری شده می بود چه خبر ؟!
مطالبه اصل حسابرسی و «حساب بعد دادن مدیران» یا به عبارتی ؛ همان شفافیت مالی درمورد مدیریت دولتی بر سرخابیها را درست درمورد همین دوره ، باید مورد اصرار قرار داد.
فارغ از هر مدلی که برای واگذاری سرخابی ها در نظر گرفته شود درمورد بنگاهداری و باشگاهداری دولت باید او گفت که «مشت نمونه خروار است»
اگر همین دوره دو ساله مدیریت دولتی بر سرخابی ها در دولت سید ابراهیم رئیسی را در ترازوی شفافیت مالی و اطلاعاتی بگذارند و نتیجهاش را انتشار کنند همه آنچه که برای همه سالهای پیش از این ، درمورد کیفیت مدیریت دولتی در باشگاهداری باید بدانیم روشن خواهد شد.
در ابتدای سال ۱۴۰۳ انها گفتند که واگذاری ۵۱ درصد دیگر از سهام این دو باشگاه ، در ۱۱ و ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ در فرابورس انجام خواهد شد و مالکیت دولتی و کنترل مدیریتی دولت در این دو باشگاه به آخر خواهد رسید.
و اما سپس….
مسیر صحیح خصوصیسازی در ورزش ایران را کارشناسان تعداد بسیاری ، ترسیم و تعریف و نمایان کردهاند که یقیناً از سوی حکمرانی ، بدان دقت ملزوم مبذول نشده است.
اکنون که دولت ، اصرار بر واگذاری با این مدل دارد ضمن باور و احترام به اصل واگذاری و اصل خصوصی سازی ، امیدواریم سرخابی ها را بعد از واگذاری ، نه آنچنان رها کنند که همانند باشگاه راهآهن نابود شوند و نه به بهانه نظارت و….آنچنان در آنها دخالت کنند که خصوصی سازی از محتوا و مفهوم ، تهی شود.
خصوصیسازی بنگاههای اقتصادی از جمله باشگاه های بزرگ ورزشی در «پیش از واگذاری» و در «زمان واگذاری» و در «بعد از واگذاری» الزاماتی دارد که اگر مراعات شوند واگذاری ، موفق میشود و اگر این الزامات مراعات نشوند واگذاری ، ناکامی میخورد.
ما آرزو میکنیم که همه الزامات واگذاری به درستی و به دقت ، مراعات شوند.
۲۵۷ ۲۵۱
دسته بندی مطالب