” دست خدا ” مدال المپیک را به گنج‌زاده داد! » اصفهانیا

مرتضی رضایی – سپهر ستاری ؛ او شهرام هروی است؛خود خود خودش.بی ریا،ساده و بی آلایش.سرمربی تیم ملی تکواندو تا این مدت که تا این مدت است باورها خاص خودش را دارد.سیاسی نیست اما آنجا که پای سیاست به بین بیاید سخن هایی می زند که زیاد از سیاسی ها جوابی برایش ندارند.ای مصاحبه چند روز قبل از انتخابات مجلس شورای اسلامی با هروی گرفته شد.قبول داشت که شرایط سرزمین زیاد خوب نیست،زیاد از مردم در فقر دست و پنجه نرم می کنند و اوضاع اصلا طوری نیست که…سخن سرمربی تیم ملی کاراته این می بود که اگر مشکلی هم هست باید بین خودمان حل شود.

هروی سخن های بسیاری را در این او گفت و گو زد که به قول خودش:«انتشارش بماند برای سپس.»او دلش از یک سری ناملایمتی ها پر می بود اما او گفت ترجیح می دهد برای ایران و برای این که کاراته روزهای اسایش بهم نخورد سکوت کند.هروی کنایه ای هم زد به افرادی که انتقاد های بسیاری از تیم ملی می کنند.او او گفت صندلی‌ای که رویش نشسته احتمالا جای کسان فرد دیگر بوده و قطعا تا ابد هم برای او باقی نخواهد ماند اما به انتخاب و به شخصی که روی آن صندلی نشسته باید احترام گذاشت.او او گفت این صندلی داغ است و زیاد هم به فردی وفا نمی کند.

از بازی‌های آسیایی هانگژو اغاز کنیم، کارکرد ایران در این مسابقات شما را راضی کرد؟

در قسمت مردان ما توقع داشتیم هر ۳ ورزشکارمان مدال بگیرند و این که به مدال نرسیدند برای ما ازردهکننده می بود. ما پتانسیل و ظرفیت این را داشتیم ولی در کل ورزش ایران در هانگژو کارکرد مساعد نداشت و برخی تیم‌ها خوب کار نکردند و حتی به حداقل‌ها هم نرسیدند. باز خدا را شکر در روزهای بدمان توانستیم یک طلا بگیریم و دین‌مان را به کاروان ادا کنیم. تا قبل از عید هم یک‌سری اتفاق برای ما رخ داده و سپس از مسابقات جهانی امارات که اعزام نشدیم، نتوانستیم نتایج قبل را تکرار کنیم و کوششمان می بود که در بازی‌های آسیایی هانگژو جبران کنیم که یک مدال گرفتیم ولی کاراته پتانسیل کسب مدال زیاد تر را هم داشت. در روز مسابقه هر اتفاقی برای ۲ نماینده ما افتاد و یک بخشی از ورزش خوش‌شانسی است و ما متاسفانه فقط یک مدال کسب کردیم.

ما در کاراته یک نسل طلایی داشتیم که نفراتی چون گنج‌زاده، پورشیب و عسگری می باشند. زیاد‌ها اعتقاد دارند این نسل به روزهای پایانی خود نزدیک شده و باید تحول نسل بدهیم. شما چه مقدار موافق این نوشته هستید؟

ما در ۵۰ سالی که کاراته در ایران فعالیت ‌می‌کند، همیشه قهرمانان بزرگی داشتیم که آثارشان اشکار است. در این دهه به علت تعدد مسابقات که المپیک را هم داشتیم، قهرمانان ما زیاد تر به چشم آمدند. نظر من این است که تحول دست مربی نیست و خودش اتفاق می‌افتد. قهرمانان خودشان جای همدیگر را می‌گیرند. در کاراته هم قهرمانی سرزمین و انتخابی تیم ملی را داریم و به همین خاطر هر بازیکنی با لیاقت باشد به تیم ملی می‌رسد. بازیکنان جوان هم باید مورد حمایتقرار بگیرند و به مسابقات کاراته وان بروند. ما باید زیاد تر شرکت کنیم و بتوانیم نفرات تازه را بسازیم و در مسابقات جهانی و آسیایی از آن‌ها منفعت گیری کنیم.

یکی از انتقاداتی که از شما می‌شود این است که به آن نسل طلایی زیاد وفادار هستید. این را چه مقدار قبول دارید که نمی‌خواهید این نسل تحول کند؟

اصلا اینطوری نیست و من به گفتن سرمربی تیم و پدر خانواده همه را به یک چشم نگاه می‌کنم. من وقتی که تیم ایران را تحویل گرفتم سپس از مسابقات جهانی اتریش می بود، آقای آسیابی از تیم امیدها به بزرگسالان آمده می بود. همان زمان ۲ بازیکن نقل داشتیم که عسگری و حسن‌بیگی بودند و مهدی خدابخشی را هم داشتیم. من وفادار به فردی هستم که در مسابقات انتخابی نتیجه می‌گیرد و به تیم ملی می‌رسد و قرار نیست فردی را فدا کنم. به همه بازیکنان هم زمان دادم و نتایج‌شان هم اشکار است. این نفرات از زمان‌ها منفعت گیری کردند و توانستند نتایج خوبی بگیرند و به همین علت در تیم ملی می باشند. من به کشورم و تیم ملی وفادار هستم. برای همین بازی‌های آسیایی هانگژو هم قهرمانی سرزمین و انتخابی تیم ملی برگزار کردیم و در نهایت تیمی را انتخاب کردیم که فیلتر سنگینی عبور کرده است. برای مسابقات جهانی هم همینطور می بود.

الان به نظرتان پشتوانه خوبی برای نفرات جاری داریم؟ در رده پایه ورزشکارانی می باشند که امیدوارکننده باشند؟

در تیم‌های پایه بازیکنان خوبی می باشند که باید روی آن‌ها کار شود و به تیم تزریق شوند. در ۵ وزن بزرگسالان هم که ببینید برای مثال در ۸۴+ کیلوگرم، گنج‌زاده، اباذری، آشوری، نعمتی و حتی جوانان دیگر را داریم. ما هیچ مشکلی از نظر پشتوانه در تیم ملی نداریم. به شرطی که این پشتوانه به طور ۱۰۰ درصدی حمایتکنیم. تا این نفرات به مسابقات اعزام نشوند، نمی توانند پشتیبانی کنند. همین اباذری هم کلی مسابقات آسیایی رفته و تعدد مسابقات به او پشتیبانی کرده است. فدراسیون هم با سبک و سیاق جدیدی در حال فعالیت است و دکتر نکوخصلت که از بزرگان کاراته سرزمین است به گفتن مدیر تیم‌های ملی داریم و خودش قهرمان بوده و همه چیز را علمی بازدید می‌کند. امیدوارم با برنامه‌ریزی فدراسیون از این نفرات حمایتشود و شما می‌دانید هنگامی قرار است تحول نسل انجام شود، تیم مقداری دچار نوسان می‌شود و باید این دوره بگذرد تا کاراته به دوران طلایی‌اش برگردد. در مسابقات مجارستان هم که رفتیم در قسمت فردی بد نبودیم و از ۵ زمان ۲ مدال گرفتیم. با این که علی مسکینی، امیررضا برزویی و سامان عدالتی برای اولین بار در مسابقات جهانی وجود اشکار می‌کردند. همین نفرات اگر توانایی بیشتری داشتند و قبلا در مسابقات فرد دیگر وجود اشکار کرده بودند، نتایج و عملکردشان بهتر می‌شد. در کمیته تیمی هم بیرون تاتامی اتفاقاتی می‌افتد که ربطی به بازیکن و مربی ندارد. متاسفانه روبه رو آذربایجان اتفاقاتی رقم خورد و در نهایت تیمی قهرمان جهان شد که من برای آن احترام قائلم و نمی‌گویم ما اردن را می‌بردیم ولی قهرمانی‌اش شگفت می بود. در ورزش اتفاقاتی می‌افتد که اجتناب‌ناپذیر است و یقیناً برای ما قسمت خوب آن هم رخ داده است. لیاقت تیم ما زیاد تر از این می بود و حتی در قهرمانی آسیا مالزی هم می‌توانستیم نتایج بهتری بگیریم و به جای ۲ تا مدال طلا در فردی و تیمی، ۲ طلای دیگر هم در فردی کسب کنیم و قهرمان آسیا شویم. هنگامی شما روی کاغذ نتیجه نگیری همه این‌ها بهانه است. یقیناً روزی که نتیجه خوب گرفتیم هم به هرحال قضاوت پشتیبانی کرده ولی نمی‌توان از برخی اتفاقات گذشت. امیدوارم با حمایتی که جامعه کاراته از تیم می‌کند و نقطه نظراتی که خواهند داد اتفاقات بهتری بیفتد. الان هم من سرمربی هستم ولی امکان پذیر آقای نیکوخصلت فردا اصلا بخواهد شخص فرد دیگر سرمربی تیم ملی باشد. من هم اگر روی نباشم باید نظرات درستی بدهم چون در نهایت اگر کاراته موفق شود، همه حتی آن بازیکنی که روز اولش است موفق می‌شود.

سخن‌هایتان طوری است که انگار می‌خواهید از کاراته بروید!

ما هیچوقت از کاراته نمی‌رویم و همه زندگی من کاراته است. ۴۰ سال در این رشته وجود داشته‌ام و عاشقانه آن را دوست دارم.

کاراته قسمت بسیاری از پیروزی‌هایش را مدیون شما است.

این نظر لطف شما است و به هرحال در هر دوره‌ای برای یک ورزشکار و مربی اتفاقات خاصی رخ می‌دهد که لطف خداوند است. لطف خدا می بود که من سرمربی این تیم بسیار شوم و این نفرات با هر مربی فرد دیگر هم همین نتایج را می‌گرفتند و لطف خدا به من بوده است. سرمربیگری هم یک روزی همه می‌شود.

شما ارامش خوبی هم داشتید و الان ۸-۹ سال است در راس تیم ملی وجود دارید.

من از سال ۱۳۸۵ با حکم آقای سمندر مربی تیم ملی شدم و در جوانان هم کار کردم و سرمربی امید هم شدم. سال ۲۰۱۴ آقای سمندر مسئولیت تیم را به حسین روحانی، مهدی جعفری و بنده سپردند که توانستیم نتایج قابل توجهی در بازی‌های آسیایی اینچئون و مسابقات قهرمانی جهان آلمان بگیریم و من از ۲۰۱۶ سرمربی تیم هستم.

آقای سمندر الان چیکار می‌کند؟

خودش هست و کار می‌کند.

پسرش هم زیاد حاشیه داشت. شما تا به حال بازیکن سفارشی قبول کرده‌اید؟ امکان پذیر یقیناً طرف خوب هم باشد.

من هیچ وقتی این کار را نکردم. پیش آمده برای بازیکنی انتخابی برگزار نکنم ولی به پیشنهاد فردی نبوده و با نظر کادر فنی این اتفاق افتاده است. سر بازی‌های آسیایی اینچئون انتخابی برگزار شد و بازیکن باید در انتخابی برنده شود و آن سال بازیکنان از انتخابی آمدند و در آن دوره ۲ طلا گرفتیم.

بازیکنی می بود که حسرتش را بخورید که نتوانسته پیشرفت کند و به تیم ملی برسد؟

یک بازیکنی در استان مرکزی می بود به نام قسمت محمدلو که در تیم دانشگاه مسابقه می‌داد و بسیار می بود ولی رها کرد. یکی هم می بود حامد زیکساری که به جای یک نقره جهان، می‌توانست چند مدال طلای آسیایی کسب کند و در جوانی خداحافظی کرد.

در سخن بگویید‌هایتان درمورد برخی اتفاقاتی گفتید که نگذاشتند کاراته مدال بگیرد. ما در ورزش‌های دیگر هم این را داریم که برخی زمان‌ها رخ می‌دهد. انگار برخی جاها عمدا اتفاقاتی می‌افتد.همانند المپیک ریو بهداد سلیمی خود تاماش آیان او گفت طلای سهراب مرادی هم از دست ما در رفت و ایران باید یک مدال می‌گرفت. از این شیطنت‌ها بعضی اوقات رخ می‌دهد. از طرفی اسرائیل هم در رشته‌هایی همانند کشتی و وزنه‌برداری و کاراته اندوخته‌گذاری کرده و این یک مشکل بزرگ است.

اسرائیل که زیاد روی کاراته اندوخته‌گذاری کرده و در مسابقات کاراته وان وجود دارند. در یک وزن کاراته وان برای مثال ۳ ورزشکار وجود اشکار می‌کند. شرایط کاراته به طوری است که برعکس کشتی و تکواندو که اول قرعه‌‍کشی است و سپس وزن می‌کشند، اینجا اول وزن می‌کشند. این را بگویم که ماموریت ورزشکار و سرمربی این است که مسابقه ندهیم چون رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمی‌شناسیم. یقیناً که برای مثال باخ رئیس کمیته بین المللی المپیک این همه می‌گوید ورزش از سیاست جداست و در روبه رو فلسطین هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد ولی از آن طرف روسیه را محروم می‌کند. درمورد او گفت و گو حق‌خوری هم درست نیست زیاد داخل شویم ولی فقط مسابقات جهانی مجارستان برای من شگفت می بود که چرا آن اتفاقات افتاد.

یعنی شیطنتی رقم خورد؟

من یقین هستم اتفاقاتی خارج از تاتامی رقم خورد و آن تیم اصلا نمی‌توانست ما را ناکامی دهد.

در سخن بگویید هایتان اسم سجاد گنج‌زاده را آوردید به نظرتان اگر کاراته همانند کشتی در المپیک ادامه داشت، می توانستیم هر دوره روی مدال های آن حساب باز کنیم؟

قطعا همین طور است. ما همیشه در قسمت کاراته در المپیک حسرت داشتیم. قطعا اگر همانند کشتی، وزنه برداری و تکواندو اثرش را در هر دوره می‌دیدیم. همان طور که با یک وجود و یک مدال طلا نشان دادیم که می توانیم چه کارهای بزرگی از خودمان به نمایش بگذاریم. همه ما می دانیم که یک مدال طلا چه مقدار می تواند برای یک سرزمین مهم باشد.

اگر کاراته و ووشو در المپیک بودند ما حداقل ۵ مدال می توانستیم بگیریم.

به نظرم باز هم کاراته را نمی توان با رشته های دیگر قیاس کرد، ما می بینیم که نزدیک به ۱۴۰،۱۵۰ سرزمین در مسابقات جهانی کاراته شرکت می کنند. کاراته مقبولیت خاصی در دنیا دارد و جمعیت آن زیاد گسترده و بزرگ است. مدال گرفتن در کاراته کار زیاد سختی است. ببینید کاراته ۵ وزن است، اما کشتی ۱۰ وزن دارد. نمی گویم کار آنها راحت است اما هنگامی تعداد وزن ها محدود شود تعداد قهرمانان شرکت کننده در هر وزن زیاد تر می شود و رسیدن به مدال سخت تر است. این چنین این قضیه علتمی‌شود ستاره هایی از تیم ملی بیرون بمانند. امیدواریم اتفاقاتی رخ دهد و تعداد وزن ها زیاد تر شود.

علت این که کاراته از المپیک حذف می‌شود با دقت به این که به حرف های خودتان ورزش فراگیری است چیست؟

این برای درگیری هایی است فدراسیون جهانی کاراته و المپیک با هم دارند و امیدواریم در آینده این مشکل رفع شود و بتوانیم بار دیگر این رشته را در این رقابت ها ببینیم.

در فینال گنج زاده زیاد ها معتقد بودند رقیب عربستانی نسبت به سجاد سر تر می بود، نظر شما در این مورد چیست؟

کلا سجاد در سطح فرد دیگر می بود، حریف عربستانی در هیچ یک از مسابقات جهانی که برگزار شده می بود مدال طلا نگرفته می بود. همیشه در مسابقات حساسی که سجاد در رقابت های دیگر با او روبرو شده می بود زیاد راحت شکستش داده می بود. آنجا شرایطی پیش آمده می بود که می خواستند مدال را به بازیکن عربستانی بدهند اما خدا دستش بالای همه دست ها است. عربستانی حریف زیاد خوبی می بود اما آن ضربه ای که زد ۳ امتیاز نداشت و می خواستند با آن ضربه به راحتی مسیر طلایی شدن را طی کند تا این که آن اشتباه رقم خورد و همه‌ی معادلات به هم ریخت. به نظر من خداوند مزد زحمات ۵۰ ساله کاراته را خداوند تقدیم پسر ما کرد.

یک بحثی که در بازی های آسیایی نیز پیش آمده می بود این می بود که می انها گفتند می خواهند مدالش را بعد بگیرند، ماجرا چه می بود؟

آن چیز خاصی نبوده است و حل شد.

قضیه آن پرچمی که همیشه همراه شما است چیست؟

من از ۱۰ سال پیش این پرچم را تهیه کردم و از آنجایی که همه ما ارادت خاصی به آقا اباالفضل داریم این پرچم را همه جا با خودمان می‌بردیم. روز بازی المپیک هم حسی به من او گفت که باید این پرچم را با خودم ببرم و بردم و سپس از مدال طلا هم خبرنگاران تصویرش را گرفتند و از آن به سپس در همه مسابقات همراه ما می بود. این هم می خواستم در رابطه این که برخی ها می گویند که با توسل مگر می شود مدال گرفت، بگویم؛ همه‌ انسان ها تلاش می کنند و با تمرین و پشتکار می توانند موفق شوند، این که ما می گوییم توسل می کنیم، برای مثال همانند قضیه طلای سجاد در المپیک اتفاقاتی رخ می دهد که خارج از توانایی ماست و آن زمان دیگر به این کاری ندارد که شما چه مقدار تلاش کرده اید و زحمت کشیده‌اید. خدا اینجاست که دست شما را می گیرد و من به چشم در المپیک این قضیه را دیدم.

یک مصاحبه هم داشتید که در رابطه امام رضا (ع) سخن بگویید کرده بودید.

من ارادت خاصی به امام رضا (ع) دارم و سید هستم. اگر ایران باشم هر چهارشنبه به امام زاده صالح می‌روم. در این سال ها هم که مربی تیم ملی بودم خدا را شکر هر زمان به امام رضا (ع) توکل کردم، تیم نتایج خوبی گرفته است. چه وقتی که مربی بودم ایران نتیجه تاریخی در مسابقات آسیایی چین گرفت و چه وقتی که خودم سرمربی تیم شدم. به همین خاطر برای هر مسابقه‌ای که می خواستم اعزام شوم پیش امام رضا (ع) می رفتم و از ایشان پشتیبانی می گرفتم و اکنون نزدیک به ۱۰ سال است که خادم امام رضا (ع) هستم.

اکنون توقع شما در رابطه کمبودهایی که کاراته دارد چیست؟

افرادی که در قبل بودند تلاش های خودشان را کردند، اکنون هم که آقای کیومرث هاشمی آمده با دقت به برنامه ریزی هایی که ایشان داشته امیدواریم مشکلات کاراته هر روز کمتر و کمتر شود. آمدن آقای هاشمی برای ورزش سودمند بوده و ایشان اینجا آمدند و کار می کند و این که انقدر خوب همه مربیان را می‌شناسند، حس خوبی به ما می‌دهد. چیزی که برای کاراته زیاد مهم است آن خانه کاراته است تا کاراته بتواند بدون دغدغه حداقل اردوهایش را آنجا برگزار کند. تنها خواست کاراته همین است و واقعا کاراته حقش است که این چنین مکانی را داشته باشد. شما فکر کنید از سال ۱۳۷۳ که کاراته داخل مسابقات آسیایی شد تا کنون با پیروزی هایی که کسب کرده همیشه تاثییر گذاری‌اش را در ورزش نشان داده و حقش است که این چنین جایی را داشته باشد.

بیرون از کاراته شغل شما چیست؟

من کارمند سازمان تامین اجتماعی هستم، که مدیرعامل آقای موسوی همیشه به من لطف داشته. اینجا به شما این را بگویم همیشه هر مسابقاتی که رفتم برای من مرخصی استحقاقی رد کردم و دین فردی بر گردنم نیست و همیشه افتخار می کنم که کارمند این سازمان هستم.

از کشورهای خارجی هم نظر داشتید؟

بله نظر داشتم و نه برای خودم بلکه برای تیم کاراته که در زمان سرمربیگری من نتایج زیاد خوبی می گرفت و مسیری را با این بازیکنان رفته بودم رد کردم، بله نظر آن زمان زیاد می بود. من از نوجوانان و جوانان با این بازیکنان بودم و دلم نمی آمد که این کار را انجام دهم. ما در کنار هم رشد کردیم و ثمره آن را می خواستیم در المپیک ببینیم که دیدیم. حتی مادیات هم برای من برتری نداشت و هیچ زمان مشکل مالی نداشتم که بخواهم برای پول این کار را انجام دهم. آدم پولداری نیستم اما مادیات همیشه برای من برتری نبوده است.

از کدام کشورها؟

کرواسی می بود، صربستان هم می بود.

در کاراته برخی زمان ها انتقادات شدت به شما می شود و شما هم همیشه با سیاست در روبه رو این انتقادات حرکت کرده‎‌اید، آیا می دانید که این انتقادات از کجا آب می خورد؟

من چون از بدنه کاراته آمده‌ام همه را می شناسم. انتقادات زیاد بوده، برخی از انتقادات منصفانه است که تلاش می کنیم گوش کنیم، برخی نه فقط یک چیزی حرف های اند که ما هم اهمیت ندادیم.

الان برای مثال فردی همانند سجاد گنج زاده می تواند جانشین خوبی برای شما باشد؟ چون قطعا مدعی خواهد شد.

مسلما کاراته ایران یک سری بازیکن های بزرگ دارد همانند ذبیح همانند امیرمهدی زاده همانند سجاد همانند بهمن. این ها می توانند در قالب مربی ، سرمربی و ارکان فدراسیون همراه شوند پشتیبانی کنند این ها همه تحصیل کرده اند ، درس خواندند و می توانند پشتیبانی کنند و رویشان باید اندوخته گذاری شود.نباید ترسید از این که کار کنند.باید همراه شوند انجام بدهند و پایشان هم بایستند.کاری که علیرضا سمندر کرد .سال ۱۳۹۳ ما سرمربی نداشتیم سه تا مربی گذاشتند. آقای جعفری،آقای روحانی و من.احتمالا زیاد ها انتقاد کردند و انها گفتند این ها را برای چه می گذارید.این ها بله قربان گو می باشند اما همان دوره ما نتایج خوبی گرفتیم و علتاین شد که اکنون بعدا من و حسین روحانی بیاییم کاملا تیم ملی را دستمان بگیریم و تیم ملی هم بیاید نتایج خوبی بگیرد.یعنی بعد میشود پای مربی های جوان ایستاد مخصوصا این هایی که در دنیا شناخته شده می باشند بالاخره این ها برند می باشند در کاراته ی دنیا و می توانند پشتیبانی کنند در هر صورت انشاالله می توانند موفق بشوند فقط باید حمایتبشود خب بالاخره یک بخشی هم بیرون می باشند.همانند مربی های سازنده.آن ها هم زیاد دارند زحمت می کشند که می توانند مکمل هم باشند.در هر صورت احترام بگذاریم به فردی که می نشیند روی آن صندلی مربیگری تیم ملی.بالاخره اکنون من خوش شانس بودم در آن سال ها. کلا به جز آن دو سال آخر که اکنون من هم راجع به آن نتایج آخر سخن بگویید دارم.

اکنون نمی شود که همه ی آن نتایج را هم گردن شما انداخت.

بله انشاالله بعدا بازش می کنیم.

بعدا همین جا درمورد‌اش سخن بگویید کنید!

انشاالله بالاخره تیم ایران هنگامی می آید نتایجی در مسابقات جهانی می گیرد اکنون برای مثال ما رفتیم مسابقات world game چهار تا بازیکن بردیم و چهار تا رفتند فینال.یعنی ۴ تا باید طلا می گرفتند اما خب این اجازه را ندادند.سجاد و امیر و اصغرآسیابری که نقره گرفتند و ذبیح طلا گرفت که آراگا قهرمان جهان از ژاپن را برای اولین بار برد و مسابقه زیبایی هم می بود.یعنی می خواهم بگویم کاراته طوری شده می بود که بچه ها همینطوری به راحتی مدال می گرفتند برای شرایط خاصی که داشتند اکنون بازم اتفاق می افتد.در هر صورت می گویم انشاالله یک طوری بشود که همه با هم دیگر پشتیبانی کنیم چون در آخر اگر تیم کاراته ایران موفق شود همه موفق می شوند و این همه گیر می شود.مربی ها می توانند بروند خارج سرمربی گری کنند.در هر صورت خب خودم هم خوشحالم از این که سرمربی ایران بودم و برای کارکرد تیم ایران مربی های خوبی رفتند.حسین روحانی رفت روسیه با این که قهرمان بزرگی است مربی آنجا شد و نتایج خوبی هم گرفت.حتی سهمیه المپیک را هم گرفت .اکنون بعدا بدشانسی آورد بازیکن اش کرونا گرفت.شهاب سلطانی رفت ازبکستان.حامد زیکساری رفت هندوستان.سعید حسنی پور الان یکی از مربی های موفق مان در هنگ کنگ است. عرضم به خدمتتان دیگر دوستان همه رفتند و من هم خداروشکر در این سال هایی که بودم نمی خواهم بگویم از همه ظرفیت و پتانسیل منفعت گیری کردم اما همه تلاشم این می بود که بتوانم از پتانسیل فنی کاراته در او گفت و گو کاراته منفعت گیری کنم.زیاد هم مربی آوردم در کنارم که انشاالله از من راضی باشند.

کاراته بانوان مان فکر کنم به پای آقایان مان این رشد را ندارد،این قضیه را شما قبول دارید ؟

راجع به رشد کاراته ی بانوان به نظرم برخی اوقات از آقایان هم بهتر نتیجه گرفتند. استارت اش فکر کنم به سال ۹۱ ازبکستان بر می گردد که تیم بانوان هم خوب نتیجه گرفت و در مسابقات آسیایی هم یک بار دیگر در ازبکستان این اتفاق افتاد و بانوان بهتر بودند. تیم بانوان مان فوق العاده می باشند مخصوصا نسلی که الان دارند.انشاالله با برنامه ریزی که فدراسیون می کند مطمعنا بانوان می توانند پرچم دار اول کاراته ایران باشند.

دو تا سوال فوتبالی هم بپرسم. او گفت و گو وجود آقای طباطبایی در پرسپولیس را چطور برسی می کنید؟

والا خب این خبر بدی می بود برای ما.دیگر اکنون برخی ها احتمالا بگن آقای طباطبایی چون هست ، تو هستی؛ نه اصلا .آقای طباطبایی هم نبوده من بودم آقای طباطبایی هم هست من هستم و به من شخص نوعی ربطی ندارد.رفت ایشان به کاراته مربوط می شود.بالاخره ایشان یک توانایی خوبی الان دارند.دوران ریاستقبلی اش همه شده و الان مجدد یکسال دارد از دوران جدیدش می گذرد و الان اشراف کامل دارد.الان در برهه ای هستیم که باید برای کاراته همت اختصاصی ای شود که به قول معروف از مسیر خارج نشود.من می دانم آقای کیومرث هاشمی می تواند کاراته را از این مسیر عبور بدهد به هر حال ایشان هم یک فکری داشتند راجع به این نوشته چون برایشان کاراته مهم است همینطور که فوتبال و پرسپولیس برایشان مهم است

یعنی قرار است مدیرعامل پرسپولیس بشوند ؟

به نظرم اگه ایشان می خواستند مدیر عامل پرسپولیس شوند همان موقع باید حکمش را می زدند.اکنون خدا را شکر که نشد.

الان فکر کنم تیم کاراته پرسپولیس هم راه بیفتد دیگر چون پارتی هم دارید.

آره دیگر تیم کاراته پرسپولیس راه بیفتد انشاالله (باخنده). بالاخره تیم هایی همانند پرسپولیس و استقلال مطمئنا در هر رشته ای همراه شوند زیاد تر به آن رشته ها دقت می شود.

آقای هروی یه حاشیه ای که بین فوتبالی ها و غیر فوتبالی ها پیش آمده قراردادهای میلیاردی فوتبالی ها است و آپشن های اختصاصی ای که دارند.همانند حواله های ماشین.الان فردی همانند سجاد گنج زاده می تواند ادعا کند که باید به او هم حواله ماشین بدهند.چه بسا که کار سجاد زیاد ارزشمندتر بوده است.او قهرمان المپیک شده است.ضمن این که دادن حواله ماشین بعد از حذف از جام جهانی و بدترین نتایج تاریخ حاشیه های بسیاری را به وجود آورد.

عرضم به خدمتتان خب الان یک چند هنگامی هست این اعتراض هایی که ورزشکار ها دارند به هم می کنند وجود دارد. اتفاق خوبی نیست. اولا که ما داریم نادرست مدیریت می کنیم که ورزشکار ها این اتفاقات برایشان می افتد وگرنه در هر صورت اگه ما در جایگاه خودمان که هستیم درست تصمیم بگیریم این اتفاقات نمی افتد.در هر صورت اگر قرار است از قوت یک ارگانی جایی یک امکانات اختصاصی ای یک امتیازات اختصاصی ای تیم فوتبال داشته باشد این حق مسلم رشته های دیگر هم هست.یعنی به نظر من اگر یک متری داشته باشیم بگوییم آقا قهرمانان المپیک برای مثال می توانند ماشین بیاورند یا همه این امتیاز را دارند شکل بهتری به خودش می گیرد.اکنون برای مثال برای سربازی خدا را شکر انها گفتند هر فردی قهرمان جهان شود از سربازی معاف است.این را دیگر همه می دانند.اکنون یا قهرمان کاراته است یا قهرمان کشتی دیگر تکلیف خودش با خودش معلوم است. اما خب ببینید الان در فوتبال ، فوتبالیست نمی رود اعتراض کند که و بگوید چرا من را معاف نمی کنید چون این دیگر قانون است.قانون حرف های است هر فردی قهرمان جهان شود از خدمت سربازی معاف می شود.

ولی حواله ها قانون نیست.این را قبول دارید.

اگر آن هم قانون شود و این اتفاق بیفتدبهتر است. چون می دانید واقعا من نمیخواهم این سخن بگویید ها را بکنم.فوتبال ورزشی است که همه دوستش داریم. همه با آن گریه کردیم،خندیدیم. همین جام ملت های آسیا همه ما را غمگین کرد.تیمی که ما می گفتیم قهرمان می شود حذف شد.می دانید برایمان مهم است و این اتفاق ها است که ما را غمگین می کند و ورزشکار را می گذارد جلوی ورزشکار. واقعا کشتی گیر ها ورزشکار های ماخوذ به حیایی بودند که برای سرزمین واقعا تلاش کردند.استاد بنا الان کجاست ؟ فردی اصلا سراغش را می گیرد ؟ ایشان یک اسطوره است نه برای ما برای دنیای ورزش یک اسطوره است.به قول معروف تصمیمات خلق الساعه که می گیرند یه شکاف بدی تشکیل می شود. انشاالله اکنون قوانینی حاکم بر ورزش سرزمین شود که هرکسی بداند چه تلاشی می کند و چه جایزه ای برایش تعلق می گیرد. این به نظر من بهترین کار است.من راجع به رشته های رزمی یک چیزی بگویم که اصلا تاحالا به حقشان نرسیدند، اصلا نرسیدند.اکنون دارم راجع به کاراته و قهرمان های خوبش می گویم،حتی تکواندو هم همین است. الان مهران برخورداری یکی از قهرمان های خوب تکواندو است اما خب با فوتبالی ها اصلا قابل قیاس نیست.

فکر کنم مدالی هم حساب کنیم رشته های رزمی زیاد مدال برای ایران گرفته اند.

بله هم در المپیک و هم در بازی های آسایی و مسابقات جهانی رشته های رزمی سردمدار هتسند.تکواندو المپیکی است و کاراته هم آمد در المپیک طلا گرفت. یعنی میخواهم به شما بگویم الان باید به این ها دقت شود.محسن محمدسیفی باید دیده شود.او با ۳ تا طلای ووشوی بازی های آسیایی و یک نقره واقعا باید دیده .شود او ورزشکار بااخلاقی است که هیچ زمان در دوران قهرمانی اش به حاشیه نرفت و برای مدال های که گرفت هیچ زمان حاشیه درست نکرد.در هرصورت انشاالله یک تصمیمات درستی گرفته شود تا ورزشکاران عزیزمان که دارند بی منت تلاش می کنند ، به حقشان برسند.من یک چیزی بگویم؟در المپیک آقای سلطانی فر وزیر بودند به آقای طباطبایی انها گفتند بروید به سجاد بگویید اگر طلا بگیرد من هم یک جایزه اختصاصی می دهم.چون آخرین روز مسابقات می بود ایران هم ۲ طلا زیاد تر نداشت و تنها شانس ما کاراته می بود.من به آقای طباطبایی گفتم هیچ چیزی به سجاد نگویید.سجاد برای کشورش و برای مدال داشت به مصاف حریفش می رود نه برای آن جایزه.چون واقعا آن جایزه آخرش هم در زندگی سجاد تحول آنچنانی به وجود بیاورد.برای مثال بگوییم ۱۰۰ میلیارد بدهیم اکنون زندگی اش عوض شد اما با آن جایزه هیچ کاری نمی توانست با اون پول انجام دهد

اکنون چه مقدار دادند؟

عددش محفوظ است. ورزشکار های ما واقعا همانند سرباز می باشند و الان هم که زمان صلح است سرباز زمان صلح می باشند.یعنی واقعا دارند برای کشورشان این کار را می کنند وگرنه شما حساب کنید با یک طلای آسیا که بچه ها گرفتند یا ۱۰۰ میلیونی که بیاید تو کاراته می خواهند چه کار کنند.ما الان ورزشکار داریم صالح اباذری که جوان است اما متاسفانه تا این مدت آن استقلال مالی را ندارد .اکنون این اتفاقات اگر بیفتد انشاالله و همه چیز قانونمند شود مطمئنا خروجی اش در او گفت و گو مدال آوری زیاد تر نمود اشکار می کند.

شما گفتید فوتبال هم تماشا می کنید.بازی با قطر و شوتی که علیرضا جهانبخش زد به تیرک شما آن بازی را قطعا دیدید. عکس العمل تان چه می بود ؟

والا فقط افسوس خوردیم دیگر چون واقعا تیم ایران یک زمان طلایی داشت که می توانست برود قهرمان آسیا شود ولی خب زمان ها هر دقیقه می افتد.دیگر این زمان از دست ایران رفته است و تیم ملی ما در اوج لیاقت اش موفق نشد به فینال برود یا اصلا می گویم بالاخره جزئی از ورزش است دیگر؛ اکنون این اتفاقات می افتد.

شما موافق مربی ایرانی هستید برای مثال آقای قلعه نویی؟

مسلما مربی ایرانی. با وضعیتی که ما از نظر مشکلات مالی داریم به نظر من عالی است. مربی ایرانی هم همیشه جواب داده. شما نگاه کنید که در تیم های ورزشی مان مربیان ایرانی همیشه اثرات مثبت داشتند. خدا بیامرزد حسین معدنی را در والیبال. واقعا خدا رحمتش کند .کار های بزرگی در والیبال کرد و این که در رشته های دیگر.در کاراته که ماشاالله مربی عالی زیاد داریم و در تکواندو و رشته های دیگر؛ یعنی می خواهم بگویم اگر از مربی ایرانی حمایتصددرصدی شود و حمایتها شعاری نباشد مطمئنا خروجی اش بهتر می شود. همانطوری که در فوتبال ساحلی واقعا بد آوردیم تیم ایران قهرمان جهان نشد.یعنی باید قهرمان جهان می شدیم که متاسفانه این اتفاق نیفتاد.

به آن‌ها هم باید حواله بدهند؟

والا حق شان است.فوتبال ساحلی ها زیاد زحمت می کشند واقعا ورزش شان ورزش سختی است و متاسفانه دیده نمی شوند. الان شما برنامه های تلویزیونی را نگاه کنید.یک افراد خاصی می روال و فوتبال ساحلی ها دیده نمی شوند. انگار همه دارند دست به دست هم می دهند که یک چیزی خوب نشود. دیگر اگر می گوییم آنجا فلان کار را کنند رسانه ها هم باید همراه شوند پشتش تا یک اتفاقی همانند فوتبال ساحلی دیده شود.

برخی ورزش ها همانند فوتبال ساحلی حال مردم را خوب کرد.

بله گفتم خدمتتان؛زیاد عالی بودند.

نوروز ۱۴۰۳. ما می خواهیم چند تا سوال درمورد این نوشته بپرسیم که اصلا باور دارید به رسم و رسوم های نوروز و این که برایمان چند تا خاطره نوروزی بگویید.در اردو ها بودید یا نبودید بهترین اتفاقات تان یا تلخ ترین آن ها؟

والا اردو های نوروزی که داشتیم.یکی از اردو های نوروزی مان که خوب می بود اولین توانایی ای می بود که ما تیم در اختیارمان می بود و رفتیم ترکیه.قبل از بازی های آسیایی اینچئون.فروردین ماه نوروز را کاملا ترکیه بودیم با تیم ملی ترکیه و با چند تا تیم دیگر اردو داشتیم که بعدش هم یک مسابقه ای دادیم برگشتیم که زیاد پشتیبانی مان کرد.عید نوروز همین رسم و رسومات اش قشنگ است دیگر.یعنی آدم را مجاب می کند در طول سال که حتی زمان نمی گذارد به بزرگتر های خانواده سر بزند اما در عید نوروز یک طوری است که آدم ناچار است برود سر بزند و اصلا از این زمان منفعت گیری کند

امسال عید نوروز و ماه مبارک رمضان با هم تلاقی اشکار کرده اند.

قشنگی اش به همین است دیگر که ماه رمضان است.ماه رمضان واقعا یک ماه پر برکت است که اکنون شده توام با عید نوروز و این است که امسال را قشنگ کرده است.

خاطره ی خوبی از عید دارید که فراموش‌اش نکرده باشید؟

خدا را شکر خاطره بدی از عید نوروز ندارم اما خب نبوده است پدر و مادر آدم در عید نوروز هیمشه حس می شود.واقعا پدر و مادر تنها چیزی می باشند که دیگر لنگه اش نمی آید. انشاالله خداوند سلامتی بدهد به همه پدر و مادر ها و پدر و مادران آسمانی را هم بیامرزد.

بهترین عیدی که گرفتید چه بوده است ؟

بهترین عیدی زا از پدر بزرگ خدا بیامرزم گرفتم چون به پول زیاد علاقه مند بودم. بچه بودم و پول دوست داشتم.پدربزرگم خدابیامرز چون بازنسشته می بود آن زمان بهمن ماه حقوق دو ماه را به آنها می دادند.سپس همان موقع که می رفتند حقوق رر بگیرند جلو جلو عیدی را هم می دادند. خدا رحمتش کند.

سپس از سال تحویل به چه فردی اول همه زنگ می زنید برای تبریک ؟

ما چون همه باهم هستیم و کنار هم،اول زنگ نمی زنم ،اول برادرم را می بوسم.

۲۵۱ ۲۵۱