به گزارش اصفهانیا
باز سال نو شد و مسائل زایندهرود و چالشهای آبی اصفهان بعد از تعطیلات نوروز و رفتن مسافران و گردشگران از شهر و استان سر باز کرد.
باز سال نو شد و مسائل زایندهرود و چالشهای آبی اصفهان بعد از تعطیلات نوروز و رفتن مسافران و گردشگران از شهر و استان سر باز کرد.
سال قبل چندین بار وعده بازگشایی زایندهرود برای کشت کشاورزان داده شد؛ اما هر بار به تعویق افتاد تا زمان رهاسازی آب به هفته دوم نوروز رسید. علت تعویق را هم به بارشهایی نسبت دادند که قرار می بود ببارد و آن طور که پیشبینیشده می بود نبارید و برای کشاورزان هم هیچ عایدی نداشت. اکنون هم که زایندهرود بسته شده و مطابق آنچه که پیشازاین در همین ستون حرف های شده می بود، این رهاسازی نه به سود اصفهان می بود و نه چاره کشت شد. چند روزی است که کشاورزان معترض با تراکتورهایشان به سد آبشار آمدند و حقوقشان را مطالبه میکنند. احتمالا بهتر باشد الان زاویه نگاهمان را مقداری برگردانیم و به پشت سد و به ۳۰ درصد آبی که در مخزن آن ذخیره شده نگاه کنیم. ۷۰ درصد سد زایندهرود در حالی خالی است که یک ماه از فصل بهار گذشت و مطابق آمار اراعه شده در این برهه حتی ۳۳ درصد نسبت به فروردین سال قبل با افت ذخیره آب روبرو هستیم. این مقدار ذخیره هشدار یک تابستان سخت و پرچالش را به اصفهان میدهد.
سال آبی کمبارش و خشکی که گذراندیم و قولهای آبی که محقق نشد حالت ذخیره سد را به این جا رسانده که روی خط بحران قرار گرفته است. در این حالت که ۶۰ روز از آن سه ماه وعده وزیر نیرو میگذرد، نه خبری از پمپاژ آب و جایگزینی آنچه از زایندهرود برداشت میشود هست و نه از برداشتهای بالادست کم شده که بتوان او گفت با آبشدن برفها و جاریشدن منبع های آبی بالادست میتوان امیدوار می بود که ذخیره پشت سد از این حالت خارج شود. این مشکلات احتمالا به بیتدبیری و سوءمدیریت در حوضه زایندهرود برمیگردد. حکمرانی آب در این حوضه تا این مدت به بیراهه میرود و به راهحل اساسی برای آن نرسیدند تا بتوان امروز ناظر احیای زایندهرود و تالاب گاوخونی همانند آنچه در حوضه دریاچه ارومیه افتاده باشیم.
امروز که تنها ۳۰ درصد از سد زایندهرود پر است، سد ارومیه ۷۰ درصد پرشدگی دارد و شرایط خوبی را طی میکند. درحالیکه زایندهرود بیآب است و ۹۹ درصد از تالاب گاوخونی خشک است، حجم آب دریاچه ارومیه به ۲ میلیارد مترمکعب رسیده است. در حالی فاز اول احیای دریاچه در همین دولت انجام شده و با مدیریت منبع های آبی، همراهی مردم و تحول کشت به سراغ فاز دوم رفتهاند که احیای زایندهرود تا این مدت در خم یک کوچه و در خیال و آرزوها مانده است. تا وقتی که مدیریت حوضه زایندهرود به این شکل پیش برود و تنها چشم امید به آن مقدار آبی داشته باشیم که قرار است صنعت برای خودش به اصفهان بیاورد؛ نه زایندهرود احیا میشود و نه تالاب گاوخونی .
وقتی که برداشتهای غیرمجاز تا این مدت ادامه دارد و هر بار بارگذاری جدیدی اتفاق میافتد و مدیریت چندپاره و جزیرهای بدون مراعات قوانین و شراکت مردم بر این حوضه حکمرانی میکند نمیتوان امیدی به جریان دائمی زایندهرود داشت.
بهغیراز این کشاورزان استان هم باید قدمی برای تحول کشت خودشان بردارند تا هر سال بهخاطر نرسیدن آب زندگی و معیشتشان با خطر روبه رو نشود.
به هر سو دور از انتظار است باز اگر مدیران استان را قانع کنند که زایندهرود را رها کنند برایشان سودی به همراه داشته باشد و بتوانند کشت خوبی داشته باشند. یقیناً این را متخصصان و اهلفن بهتر میتوانند جواب دهند که در این موقعیت رهاسازی آب بهتر است یا پرداخت خسارت به کشاورز.
مدیران و تصمیمگیران حوضه آبریز زایندهرود هم باید برای طول سال برنامه دقیقی داشته باشند تا هم شرایط آب شرب مردم دچار چالش نشود و هم کشاورزان و دیگر حقابه داران زیان نکنند.
در این بین هم باید گوشه چشمی به حقابه محیطزیست و تالاب گاوخونی داشت که فدای مسائل دیگر نشود. حقابهای که فراموش شده و در برتری آخر قرار گرفته؛ آنهم اگر چیزی برایش بماند و لبی از پسابها و سیلابها تر کند، وگرنه رهاسازیها تا بحال هیچ آوردهای برای تالاب نداشته است.
دسته بندی مطالب