فرونشست؛فرونشست است

ادبیات خبری این روزها در ادای برخی از واژه‌ها تغییراتی اعمال کرده است که احتمالا نیاز داشته باشد تا بادقت بیشتری از آن منفعت گیری شود. چند روزی است که در ادبیات خبرهای انتشار شده در رسانه‌های گوناگون به‌جای منفعت گیری از واژه فرونشست که سال‌ها از آن منفعت گیری شده و به‌نوعی عمق فاجعه را گفتن می‌کند از واژه‌ای تازه تحت گفتن فروریزش منفعت گیری می‌شود؛ این تحول یکباره در منفعت گیری از یک لغت زیاد حساسیت‌زا است. درصورتی‌که بخواهیم از واژه فروریزش منفعت گیری کنیم تنها وقتی مقدور است که پای عملیات عمرانی در بین باشد در غیر این صورت منفعت گیری از واژه‌ای جز فرونشست جای او گفت و گو دارد. بعضی اوقات دیده می‌شود برای افت زهر یک واژه تلاش می‌شود تا واژه‌ای تازه جانشین شود؛ اما این حرکت تنها پاک‌کردن صورت‌قضیه است. به جا است که به‌جای پاک‌کردن صورت‌قضیه ملزوم است قضیه به‌طوری همه‌وکمال حل شود تا کمتر به سمت حاشیه‌ها گرایش اشکار کند. دامنه آثار فرونشست زمین از دشت‌های ایران عبور کرده و به شهرها رسیده و اصفهان بیشتر از دیگر استان‌ها با این نوشته دست‌به‌گریبان است.

 به‌هرحال فرونشست در اصفهان یکی بعد از فرد دیگر در حال وقوع است و آن طور که از شواهد امر پیداست این داستان تکراری هم چنان ادامه‌دار باشد. هر بار گوشه‌ای از عمق فاجعه فرونشست در حوالی خانه و خیابان‌های اصفهان لبخندی زهرگونه ابراز می‌دهد و با منفعت گیری از تحول واژه‌ها به‌راحتی از کنار آن گذر می‌کنیم حال‌آنکه فرونشست؛ فرونشست است و تغییری در ماهیت وجودی آن اعمال نمی‌شود.