شهر سرشار از روایت های انتظار است

شهر سرشار از روایت های انتظار است

[ad_1]
به گزارش اصفهانیا




آخرین و جدیدترین اخبار سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، کارگری ، ورزشی، حوادث و سلامتی ، استان اصفهان و ایران را در وب سایت اصفهانیا دنبال کنید

روزهای بسیاری از زیر آن عبور می کردم. زیاد تر با اتوبوس می بود ولی یکی دوبار هم با وسیله شخصی از زیر آن عبور کردم. برایم هم قشنگ می بود و هم خاطرات سال های قبل و حتی نوجوانی را زنده می کرد. آن روزها رنگ و بوی شهر برای تنوع امکانات با امروز متفاوت می بود. جنگ می بود و دهه شصت و  چیزی برای اسراف وجود نداشت از سویی وسایل برقی هم به وفور و دسترس امروز نبوده است. خلاصه حجم چراغانی همانند سال های دهه ۹۰ و سپس از آن نبوده است. ولی خیابان عبدالرزاق و ولی عصر برای اعیاد رجب و شعبان، رنگ و بوی خاصی اشکار می کرد. اگر آن روزها همانند امروز امکان ثبت تصاویر برایم می بود می توانستم ادعای خودم را با قیاس بصری شهر به شما ثابت کنم. القصه شعبان، شادترین ماه قمری سال برای شیعیان است. این نشاط و جشن را می شود در شهرهای که بافت سنتی و مذهبی دارند، زیاد تر و بهتر دید. و اصفهان الحق شهر نشاط می شود در شعبان و به اختصاصی نیمه شعبان. شب نیمه شعبان حتی خیابان ها و کوچه های کوچک هم ناظر جشن و نشاط بودند. نیمه شعبان تنها شادمانی است که در گفتن آن هیچ ارجاعی به اندوه و غمی وجود ندارد و همه چیز از یک اغاز بی آخر حکایت می کند. همه چیز قرار است روایت تازه ای از زیست انسان را حکایت کند.  زندگی در شهر با انتظارهای گوناگون زیاد تر آمیخته است. شهروند در هر روز برای مسائل مختلفی که دارد دائم در حال انتظار است. بعضی اوقات می تواند این انتظار را مختصر کند و گشایش را تشکیل کند و گاه چاره ای جز ماندن در این زمان و صبر کردن ندارد. زندگی در شهر از ماندن در ایستگاه اتوبوس تا قرار گرفتن در ترافیک های سنگین شهری، همه و همه، انسان را برای یک یادآوری بزرگ آماده می کنند. شهر سرشار از روایت های انتظار است. انتظارهایی که گاه به آخر می رسد و گاه آخر آن مطلوب فرد نیست. با این همه می توان با زندگی در شهر به آرمان شهر فکر کرد و آن را در ذهن خود ترسیم کرد. آرمان شهری که بی شک نسخه واقعی  و مطلوب آن تنها به دست دادگستر و منجی بشریت اتفاق می افتد. آرمان شهر بیشتر از هر مکانی به قول قیصر امین پور با شعر و شاعری نسبت دارد. بی شک هنگامی همه جهان نعمت آرمان شهر حقیقی را می چشند، شعر بیش ترین ظهور و ابراز خود را خواهد داشت. آن روز انسان ها می توانند شعر در و دیوار و سنگ و چوب و درخت و حیوان را هم بشنوند و حتی در یک مشاعرانه عاشقانه و آگاهانه با آنها شرکت کنند. عکس این یادداشت در روز ۲۷ بهمن ۱۴۰۳ و در ساعت ۱۷ و ۰۲ دقیقه و در حالی که سوار اتوبوس شهری بودم در خیابان عبدالرزاق تهیه شده است.

 










دسته بندی مطالب

خبرهای ورزشی

اخبار پزشکی

آاخبار اجتماعی

اخبار فرهنگی

کسب وکار

اخبار فناوری

[ad_2]

منبع