[ad_1]
به گزارش اصفهانیا
به گزارش روابط عمومی اتاق بازرگانی اصفهان، علی صفر نورالله، عضو هیئت رئیسه اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی اصفهان در همایش چشمانداز اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۴ با اشاره حالت نابسامان اقتصاد سرزمین، فرمود: همه میدانیم که در این برهه فعالان اقتصادی ایران در اوج گرفتاری و تنشهای اقتصادی، بحران انرژی، افزایش نرخ ارز و… قرار گرفتهاند و تشکیل حال خوشی ندارد.
وی با اذعان به این که حالت جاری در طول تاریخ سرزمین بیسابقه است، او گفت: امروز در شرایطی به سر میبریم که هیچ چیز در جایگاه واقعی خود قرار ندارد. از یکسو مشکلات عدیده در داخل که صنعتگر و فعال اقتصادی دچار ابهاماتی شده است که حتی امکان برنامهریزی مختصرزمان و تعیین استراتژی غیرممکن شده است و از نظر دیگر، شرایط بینالمللی و بیثباتی منطقه ما را با چالشهایی روبه رو ساخته است.
عضو هیئت رئیسه اتاق بازرگانی اصفهان افزود: اکنون فعال اقتصادی با دقت به ریسکهای بسیاری که باید در نظر بگیرد تا بتواند چشمانداز ادامه فعالیت خود را تعیین نماید، روبه رو شده و محدودیتهایی در برنامهریزی به عرصه تشکیل تحمیل شده است. براینمبنا، اتاق بازرگانی اصفهان تلاش کرده است در این همایش با مقصد پیشبینی سال آینده، چشماندازی از حالت اقتصادی سرزمین در ۱۴۰۴ اراعه دهد.
*سال ۱۴۰۴، سال سخت برای اقتصاد ایران
در این قسمت، محمد صادق الحسینی، اقتصاددان برجسته با سابقه فعالیتهای علمی پژوهشی در تشریح چشمانداز اقتصادی ایران در سال آینده، سال ۱۴۰۴ را سال تلاقی ریسکها نامید و او گفت: سال آینده یکی از پرریسکترین سالها در تاریخ سرزمین خواهد می بود و شرایطی را که پیشرو خواهیم داشت، قبلاً توانایی نکردهایم.
پژوهشگر اقتصادی کشورمان در گفتن با اهمیت ترین ریسکها، ریسک ترامپ را اولین مورد خواند و افزود: بازی ترامپ با کشورهای کوچکتر و با استراتژی مشخصی است که به طور خلاصه میتوان استراتژی ترامپ را اینگونه توصیف کرد که میخواهد اولین ضربه را حتی در مذاکرات در روبه رو با ایران و جهان بزند ضمن آنکه ضربه اول باید محکمترین ضربه باشد که این نگرش ترامپ در ربط با همه کشورها است همانگونه که در ربط با اروپا، کانادا، مکزیک، چین و دیگر کشورها شاهدیم و در ربط با ایران، هم به لحاظ شرایط منطقه و هم شرایط شکننده و حساس اقتصاد ایران، میتوان ریسک ترامپ را زیاد بزرگتر توصیف کرد.
او، ریسک دوم را، اسرائیل و سیاست نتانیاهو دانست و او گفت: اسرائیل در ۵ دهه تازه در این حالت نبوده است. در واقع، اعتدال سیاست داخلی نتانیاهو، نقطه تلاقی و اعتدال سیاست خارجی او شده است و هر چه مقدار رفتارهای رادیکال و تهاجمی به منطقه، رقیب ها و کشورهای دیگر داشته باشد، در سیاست داخلی میتواند جایگاه بهتری را کسب نماید که خطر آن برای ایران مشخص می کند که حرکت ریسکپذیر نتانیاهو در سال آینده برای ما تهدید بیشتری خواهد داشت و از طرفی، سودی دوسویه را برای اسرائیل رقم میزند که از یکسو، سیاست داخلی است که مطابق نظرسنجیها، نتانیاهو در انتخابات آتی پیروز قطعی خواهد می بود و از نظر دیگر، ادامه رفتارهایی که در غزه برای گسترش مرزها و مبارزه با گروههای نیابتی ایران نشان داد.
صادق الحسینی، ریسک سوم را روال روبه رشد فقر در جامعه ایران در ۱۲ سال قبل تا بحال خبرداد و او گفت: بر پایه پژوهشها، طبقه فقیر ایران از ۶ درصد در ۱۲ سال قبل به ۱۵ درصد افزایش یافته است. در واقع، نزدیک به ۱۵ میلیون نفر از جمعیت سرزمین به طبقه فقرا اضافه شدهاند. ضمن آنکه، طبقه متوسط که در همان سالها، ۶۰ درصد افراد جامعه را راه اندازی میداد که عدد زیاد خوبی می بود، متأسفانه جایگاه خود را از دست داده است.
او در گفتن اهمیت طبقه متوسط، گفت: این طبقه چون چیزی برای از دست دادن دارد، به این علت، حمایتکننده و پشتیبان اعتدال وضع حاضر در اقتصاد و سیاست سرزمین است درحالیکه طبقه فقیر نهتنها حمایتکننده وضع حاضر نیست؛ بلکه از هر فرصتی برای برهم زدن اعتدال وضع حاضر و شرایط جاری منفعت گیری میکند. وقتی که جمعیت طبقه متوسط به کمتر از نصف و طبقه فقیر تا چهار برابر افزایش یافته است، تفاوت فقیر قدیمی با تازه اشکار میشود که فقیر تازه، فقر را نمیپذیرد و علاوه بر سیاستهای حاکمیت، هرکسی که به هرنحوی در وضع حاضر، برخوردار و غنی به حساب آید، مورد خشم طبقه فقیر تازه خواهد می بود؛ لذا، مطابق بازدید نموداری میتوان نتیجه گرفت که اگر اعتراضی در ایران شکل بگیرد، اعتراضی خشن خواهد می بود. چنانچه، خشنترین اعتراضات به بهانههای گوناگون در ۱۴۰۱ شکل گرفت و بیشترین صدمات و خسارات فهمید عوامل نماد ثروت در سالهای سپس از انقلاب بوده است.
پژوهشگر اقتصادی، چهارمین ریسک در چشمانداز سال آینده را، ریسک انرژی دانست و با قیاس مقدار تشکیل و مصرف بنزین بر حسب میلیون لیتر در روز، او گفت: در سال ۱۴۰۰ که مرحوم رئیسی دولت را تحویل گرفت، صادرکننده بنزین بودهایم و ازآنجاییکه هیچگونه اصلاحات حوزه انرژی انجام نمیشود، از ۱۴۰۲ به واردکننده بنزین تبدیل شدهایم. در سال ۱۴۰۴ در صورت راهاندازی پروژه شهید سلیمانی میتوانیم نزدیک به ۱۲۵ میلیون لیتر تشکیل کنیم درحالیکه روزانه ۱۴۵ میلیون لیتر مصرف بنزین در ایران داریم که مشخص می کند ۲۵ تا ۳۰ میلیون لیتر ناترازی فقط در بنزین خواهیم داشت و با ادامه حالت جاری، ناچار به واردات ۸ میلیارد دلار بنزین خواهیم می بود.
صادق الحسینی در ادامه افزود: کل درآمد دولت در بودجه ۱۴۰۴ با درنظرگرفتن شرایط فروش ۱.۶میلیون بشکه نفت در روز، ۱۲ میلیارد دلار خواهد می بود. اما با دقت به پیشبینی فروش کمتر از ۸۰۰ هزار بشکه در روز، ناظر افت درآمد دولت از نفت در بودجه خواهیم می بود و درصورتیکه دولت سهم صندوق را هم دریافت نماید به ۱۲ میلیارد دلار خواهد رسید که این نیز یعنی یک دلار هم اضافه برای واردات بنزین نخواهیم داشت. از طرفی شدت ناترازی به حدی است که قابل پوشش نیست.
او با گفتن آنکه واژه “ناترازی” در اقتصاد بیمعناست، گفت: در مواردی همانند مسکن ناترازی نداریم؛ چون دولت قیمتگذاری نمیکند؛ لذا، در هر بخشی که دولت ورود کند و قیمتگذاری نماید، قطعاً ناظر ناترازی هستیم. در واقع، قیمتگذاری غیرواقعی دولت جهت برهمزدن اعتدال اراعه و تقاضا میشود. یقیناً هنگامی تقاضا زیاد تر از اراعه باشد، قیمت افزایش یافته و تشکیل کالا بهصرفه میشود، مصرفکننده نیز متعادل مصرف میکند و تولیدکننده هم در تشکیل دارای انگیزه بیشتری است.
او یادآور شد: اگر هم بخواهیم ۱۴۵ میلیون لیتر روزانه بنزین تشکیل کنیم باید پالایشگاه تازه بسازیم که با صادرات روزانه فقط ۱ ونیم میلیون بشکه نفت، تا سال ۱۴۰۸ باید کل نفت خود را برای مصرف بنزین بدهیم.
به حرف های صادق الحسینی، قیمت بنزین در ایران یک پنجاهم قیمت بنزین در پاکستان است که عرصه قاچاق سوخت بهاختصاصی در شرق سرزمین را تشکیل نموده است. در گاز نیز حالت ما زیاد بدتر از دیگر حاملهای انرژی است و اگر اندوختهگذاری در گاز نکنیم، با دقت به کم شدن شدید تشکیل پارس جنوبی که به نیمه عمر خود رسیده است، تشکیل در ۱۴۰۴ از ۸۳۰ میلیون مترمکعب در روز به ۶۳۰ میلیون مترمکعب افت خواهد یافت.
او او گفت: با اندوختهگذاری ۷۰ میلیارد دلاری در قسمت گاز که معادل ۶ برابر درآمد دولت از قسمت نفت است، میتوان تا حدودی به حل ناترازی در ۱۴۰۸ امیدوار می بود که این نیز غیرممکن است.
پژوهشگر اقتصادی با اشاره به این که ۱۰ درصد کل مخازن نفتی ما به علت عدم تزریق به موقع ذخایر گازی، برای همیشه از بین رفتهاند، خاطرنشان ساخت: با این روال، مجبوریم که بین ۵۰ تا ۶۰ روز، گاز ۴۰ درصد از کل سرزمین را قطع نماییم که شامل جیرهبندی نیز خواهد می بود و این قطعیها یا جیرهبندی از اول اردیبهشت سال آینده اغاز میشود و تا آخر سال در هر نقطه سرزمین ادامه خواهد داشت. چون مصرف روبهافزایش است، روزهای پیک نیز در حال تشدید است. این چنین، پیشبینی میشود که روزهای پیک بار گاز بین ۱۱۰ تا ۱۲۰ روز باشد. یعنی نزدیک به ۱۲۰ روز خاموشی و قطعی گاز و برق در ۱۴۰۴ خواهیم داشت.
او در ادامه به ناترازی برق سرزمین و افزایش پیک در سال آینده اشاره کرد و او گفت: نزدیک به ۳۵ درصد سرزمین دچار قطعی برق از اردیبهشتماه خواهد می بود. در نتیجه این ناترازی و ۱۲۰ روز خاموشی گسترده، بیشترین صدمات و صدمه فهمید صنعت و تشکیل خواهد می بود.
صادق الحسینی در سخن بگویید از انرژیهای خورشیدی و نقش قیمت بهگفتن عامل تعیینکننده، گسترش انرژی خورشیدی برای فراهم برق را راهکاری غیرممکن خواند و او گفت: قضیه انرژی در ایران، عامل تشکیل نیست. امروز نهتنها با مطمعن از این که انرژی خورشیدی کمکی به از بین بردن ناترازیها نمیکند؛ بلکه امکان تشکیل اصلاحاتی در قسمت انرژی را متأثر از گفتن دلایل غلط، به تعویق میاندازد. ضمن آنکه هنگامی دولت پولی برای اصلاحات انرژی و اندوختهگذاری ندارد، چطور میتواند برق خورشیدی را خریداری نماید؟
او به ناترازی گازوئیل اشاره کرد و او گفت: از سال ۱۴۰۲ داخل ناترازی گازوئیل و افت۳۰ درصدی سوخت مایع برای نیروگاهها و ناترازی برق هم شدهایم؛ لذا، در سال آینده ۱۲۰ روز خاموشی را توانایی می کنیم و یا قیمت انرژی با افزایش چند برابری همراه خواهد می بود. ما باید برای مقابله با قاچاق گازوئیل به افزایش صد برابری، در بنزین به افزایش ۱۰ برابری بیندیشیم، برق را ۲۵ تا ۳۰ برابر و قیمت گاز را تقریباً ۴۰ تا ۵۰ برابر افزایش دهیم.
در ایران در ۲۰ سال قبل مصرف انرژی ۷۰ درصد افزایش یافته و در متوسط جهانی ۴۰ درصد افت یافته است که این نیز ناشی از منفعت گیری از تکنولوژیهایی با مصرف بالای انرژی در ایران است.
او در قیاس ایران با عراق، ارمنستان، تاجیکستان و… او گفت: از جمله سیاستهای پوپولیستی جهت ناترازی انرژی در سرزمین ما شده است و در کشورهای فوق علاوه بر بالاتر بودن نرخ انرژی ازجمله قیمت بنزین، سرانه مصرف انرژی مدیریت شده است.
صادق الحسینی به او گفت و گو شکافهای اجتماعی پرداخت و او گفت: شکاف بین نخبگان و حکومت، زنان و جوانان با حاکمیت در سرزمین ما تشدید شده است. شکافها با سیاست پر میشود و باید نهاد حاکمیت یا سیاست با مکانیزم انتخابات و دقت به انتظارات نمایندگان شکافها، آنها را پر کند.
او خاطرنشان کرد: شکافها حتماً یا با سیاست و یا با اعتراضات پر خواهد شد و شکل سومی وجود ندارد. اکنون میدانیم که شکاف بیننسلی در دهه تازه جهت تشدید شکاف بین جوانان و حکومت و در نتیجه بیشترین مقدار تحول در خواستهها و انتظارات نسل تازه شده است و در همه کشورهای جهان اتفاق افتاده است.
صادق الحسینی، سال آینده را سال تلاقی ریسکها نامید و اظهار کرد: تفاوت عمیق بیننسلی در ایران، مسئولانی که هیچ درکی از نسل تازه ندارند و شرایط سیاست خارجی و داخلی ایران و… مشخص می کند که شرایط شکننده است.
او در قیاس اقتصاد ایران با ترکیه، او گفت: اقتصاد ایران همیشه کوچکتر از اقتصاد ترکیه بوده است و فقط در دو مقطع، دو سال قبل از انقلاب و دوران بعد از جنگ و رشد شتابان ایران که از خاتمی تا احمدینژاد ادامه داشت (سالهای ۷۰ تا ۹۰) ایران از ترکیه در سال ۸۴ جلو میافتد و از زمان تشدید تحریمها در سال ۹۰، کم شدن اقتصادی ایران اغاز میشود و اکنون به یک دوم ترکیه و ۶۰ درصد عربستان تنزل کردهایم.
او در گفتن حالت قسمتهای گوناگون اقتصاد ایران، ۵۴ درصد را متعلق به قسمت خدمات، ۴۰ درصد صنعت و ۶ درصد را به کشاورزی گفت و افزود: سهم نفت و گاز در اقتصاد ما از ۳۰ درصد به نصف رسیده است. این چنین، نسبت اندوختهگذاری به تشکیل ناخالص داخلی ایران در سالهای قبل از ۹۰ رو به بالا بوده است و بعد از آن بهصورت کاهشی و کم شدن بوده است. ضمن آنکه کاهشی بودن نرخ بیکاری به علت افت نرخ شراکت و خروج از بازار کار بوده است.
مسئله دیگر در سخنان صادق الحسینی، نسبت پایین شراکت زنان در اقتصاد ایران در قیاس با دیگر کشورهای مسلمان است. در ایران نرخ شراکت زنان در اقتصاد فقط ۱۵ درصد است و برای مردان ۵۰ درصد است درحالیکه در ترکیه زنان ۳ برابر زنان ایران در اقتصاد شراکت دارند.
صادق الحسینی با گفتن آنکه در تورم نقطهبهنقطه، شاخص قیمت تولیدکننده در سرزمین رو به افت است، دلایل آن را مربوط به رکود قریبالوقوع در سال آینده دانست و افزود: در سال آینده تورم افزاینده و رکود ناشی از توقف تولیدکننده و افت قوت خرید را خواهیم داشت. این چنین، عامل مهم افزایش تورم، کسری بودجه است.
او با گفتن آنکه ویژگی تورم ایران در طول این چهل سال، تورم بالا و پایدار و ویژگی رشد ایران، پایین و بیارامش بوده است، دیگر عامل تورم را افزایش نسبت پول به شبه پول و در نتیجه افزایش ضریب تورم گفت و یادآور شد: رشد نقدینگی علتتشدید تورم و رشد نرخ دلار و تورم نیز جهت تشدید شکاف بین تورم و تشکیل یا رشد اقتصادی در ایران میشود.
او به قیاس درآمدهای ارزی سرزمین در ۴۰ سال قبل پرداخت و او گفت: از درآمدهای بالای صد میلیارد دلاری به درآمدهای ۲۰ میلیارد دلاری رسیدهایم. از طرفی، افزایش ۱۴۰درصدی نرخ دلار در زمان مرحوم رئیسی که تا این مدت دعوا اسرائیل و ترامپ نبوده و درعینحال درآمد نفتی دو برابر بوده است را به علت فاصله زیاد بین نرخ نیمایی و نرخ آزاد در سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ بالای ۹۰ درصد علترانت بزرگی شده است که اراعه ارز را افت و تقاضای ارز را افزایش داده است و طبقه اشراف و ثروتمندان جدیدی خلق شدند.
صادق الحسینی با انتقاد از شرایط دو نرخی بودن ارز، الزام تکنرخی بودن را نقل کرد و او گفت: اکنون صدمههای اقتصادی آن را شاهدیم.
او از دو “سیاست دو فرزند کافی است” و “پروژه مسکن مهر” بهگفتن دو اصل مهم نام برد که مورد تشویق بانک جهانی و پیشنهاد به کشورهای دیگر شده است و در ادامه افزود: پروژه مسکن مهر توانست صنعت ساختمان و رشد اقتصادی خوبی برای سرزمین رقم زند.
صادق الحسینی درمورد ریسکهای سال ۱۴۰۴، مدیریت ریسک را مهمتر از مدیریت بازدهی دانست و به فعالان اقتصادی پیشنهاد کرد: سهم طلا یا فلزات گرانبها را در دارایی خود افزایش دهید. از نگهداری دلار اجتناب کنید. این چنین، تا وقتی که نرخ منفعت حقیقی، بهصورت منفی است، رشد تورم ادامه دارد، ارتباطی بین نرخ منفعت و شاخص بورس وجود ندارد. حداقل اندوختهگذاری را به قسمت مسکن و پروژههای ساختوساز تعلق دهید و استراتژی سه صندوق بودن (لاکپشتی، خرگوشی و اسب شاخدار) را اختیار کنید.
دسته بندی مطالب
[ad_2]
منبع