[ad_1]
به گزارش اصفهانیا
برای برخی از مکان ها نباید جستوجو روایت می بود. عکسی از آن کافی است که شما برای خودتان روایت درست کنید و بشوید یک قصه گو! مکان های خاص زیارتی همانند امامزاده ها، از همین نوع مکان ها می باشند. شما چه در کهکشان این فضا باشید و چه خود را ناظر بیرونی بدانید برای این نوع مکان ها، روایت های گوناگونی در ذهنتان دارید. شام روز ۲۲ بهمن ماه، عکس این یادداشت تهیه شده است. تصویری از امامزاده میر حمزه در خیابان سروش. مقداری بالاتر از امامزاده، بیمارستان عسکریه قرار دارد و وقتی که من در امامزاده بودم، عمویم در قسمت ICU بیمارستان بستری می بود. آن طرف حیاط بیمارستان را بازارچه موقت کرده اند. سه روایت متفاوت، همزمان و در کنار هم از ذهن من عبور می کردند. در بین سرمای زیاد بیرون و بادی که داشت سیلی به طور رهگذران می زد، فضای گرم و دلنشین امامزاده، بی اختیار آدم را به خودش می کشید. اما باید می رفتم چون همسر و فرزندم در فضای باز منتظرم بودند. از سویی فروشندگان انتظار می کشیدند تا بروم و خریدی بکنم و من باید بین این نیروهای گوناگون، راه خودم را انتخاب می کردم، راهی چون سرو به اعتدال! باید امامزاده را ترک می کردم و برای عمویم دعا می کردم و باید با کمال احتیاط خرید می کردم تا هم حاجت اولیه برآورده شود و هم هزینه هایم کفاف رفتنم تا قله قاف آرزوها را بدهد. اکنون همین مکان برای شما می تواند روایت های گوناگون را داشته باشد. زیر سقف و دور ضریح امامزاده، حس و حال افراد که دیگر گفتن نداشت. برخی ها چه حس و حال خوبی داشتند گویی جایی برای پریدن و وصل شدن اشکار کرده بودند. خوش به حال آنها. در بین این جمعیت و یقیناً بین نمازگزاران و دعاگویان، من عکاسی می کردم. کاری احتمالا غریب و بی معنی در ذهن و چشم برخی و در دید خودم، کاری قریب و معنادار. دلم چندان بابت این نگاه ها، خرسند نبوده است ولی چاره ای نداشتم که عکسی بگیرم و این کادر را برای اصفهان گرد انتخاب کنم. لحظه ای خودم را جای یکی از این عزیزان گذاشتم، ابتدا گفتم روایت امروز را از زبان و دید یکی از آنها می نویسم. می نویسم مردی داخل شد و به جای منفعت گیری معنوی از مکان، با دوربینش اغاز به بازی کرد. می نویسم: او نمی دانست قدر این لحظه ها چه مقدار است و آن را با یک بازی عوض کرد. نکند زندگی او، زیاد تر از یک بازی زیاد تر نیست. نکند نمی داند دچار بازی شده است. نکند بازی را باخته و باز دارد ادامه می دهد.
دسته بندی مطالب
[ad_2]
منبع
