[ad_1]
به گزارش اصفهانیا
اصفهان امروز_فاطمه کاویانی: رضا فیضی، پژوهشگر حوزه شهر، در این نشست به بازدید این مسئله پرداخت که شهرها چیزی جز خاطرات نیستند و بافت تاریخی هر شهر، راوی قصههای آن است. او با اشاره به این که زندگی ما بهوسیله خاطرات شکل میگیرد، او گفت: خاطرات عناصر مهم زندگی افراد می باشند و هیچکس خارج از خاطره نیست. فیضی پافشاری کرد که خاطرات نهتنها قیمت و معنی زیستن را تعیین میکنند، بلکه هویت ما را نیز میسازند. او این چنین به این مسئله اشاره کرد که ازمایش ها عمیقتر از زندگی، انسان را ارزشمندتر میکند و هنگامی یک اتفاقات بزرگ تاریخی در مقیاس فردی اتفاق میافتد، ما را تحول میدهد و میتوانیم بر پایه آن هویت خود را تعریف کنیم. او افزود: ازمایش ها عمیقتر قصه زندگی فرد را دلنشینتر و شنیدنیتر میکند و جایگاه شخصیت او را بالاتر میبرد. فیضی بر اهمیت مکان فیزیکی در شکلگیری خاطرات پافشاری کرد و او گفت: مکانها با قید جزئیات در ذهن ثبت خواهد شد و این جزئیات به شکلگیری هویت فردی پشتیبانی میکنند. این پژوهشگر به خاطرات جمعی نیز اشاره کرد و او گفت: هنگامی درمورد خاطرات جمعی سخن بگویید میکنیم، مفهوم جامعه در هسته سخن بگوییدهای ما قرار میگیرد، نه فرد. او گفت که جامعهها هویت خود را از تجارب جمعی میگیرند و این تجارب در فضاهای شهری انباشت خواهد شد. فیضی بر این باور است که سرزندگی شهر و وجود شهروندان در عرصههای عمومی جهت ارتقا اندوخته اجتماعی میشود و در شهری که انسانها در آن قیمت و وجود دارند، قیمتهای انسانی ارتقا اشکار میکنند. او او گفت: کیفیت شهر را میتوانیم حاصل حضورپذیری بالا و سرزندگی فضاهای شهری بدانیم. فیضی این چنین به این مسئله اشاره کرد که پاککردن حافظه تاریخی شهر جهت کمرنگشدن قیمتهای انسانی و پیوندهای اجتماعی میشود. او او گفت: محصول پاککردن خاطرات شهر چیزی جز شهری خشن، بیهویت و ناکجا نیست. او پافشاری کرد که شهر بدون خاطره اسم و معنی ندارد و ناکجا نامیده میشود. به همین علت، او بر اهمیت نگه داری خاطرات و هویت شهری پافشاری کرد و او گفت: باید بدانیم شهر در ساختن افراد مؤثر است.
موزهها؛ راویان داستانهای زندگی عادی و خلاقیت انسانی
در ادامه، عقیل بهرا، پژوهشگر دیگر این نشست، به بازدید نقش موزهها در روایت داستانهای زندگی انسانهای عادی پرداخت. او با اشاره به موزههای معروفی همانند لوور و موزه معصومیت، او گفت: موزهها باید راوی زندگی و خلاقیت انسانهای عادی باشند و نهتنها دستاوردهای ملی بزرگ. بهرا پافشاری کرد که موزهها باید روایت تکتک افراد و داستان زندگی آدمهای معمولی را در خود جای دهند و از این طریق به غنای فرهنگی و اجتماعی شهر پشتیبانی کنند. او این چنین به این مسئله اشاره کرد که موزه ولیعصر تهران، بهگفتن یک موزه داستانی، از شیء به معنی تاثییر هنری یا روزمره خالی است و زیاد تر بر داستانها و روایتها تمرکز دارد. بهرا او گفت: داستان قابل سرقت نیست و فردی نمیتواند داستان را ببرد؛ چراکه داخل آن شی نیست. او بر لزوم ربط موزهها با نیازهای اجتماعی شهروندان پافشاری کرد و نظر کرد که موزهها باید از دیوارهای خود بیرون همراه شوند و با جامعه ربط برقرار کنند.
موزههای گسترشیافته پیوندی نوین بین شهر و شهروندان
پژمان نوروزی، دیگر پژوهشگر حوزه شهر، نیز به مفهوم موزههای گسترشیافته اشاره کرد و او گفت: موزهها باید با شهر و شهروندان همراه شوند و بخشی از داستان بازیهای شهری را بر مسئولیت بگیرند. او پافشاری کرد که موزهها باید از دیوارهای خود بیرون همراه شوند و فقط در دیوار موزهها محصور نباشند و رویکرد و مخاطب تازه و نو برای خود بگیرند. نوروزی این چنین به این مسئله اشاره کرد که موزهها شامل دو قسمت کالبد و مفهوم می باشند. او او گفت: مفهوم جریان و داستان دارد و تنوعپذیر است، درحالیکه کالبدها جامد و اشکار می باشند. او بر این باور است که روایت موزه سرایتپذیر است و میتواند این روایت همراهی موزه را داشته باشد. نوروزی نظر کرد که موزهها باید به شهر بکشانند و نه این که در موزه شیای را بگذارند. او دو راهکار برای این کار اراعه داد: یکی این که روایتهای جدا گانه از کالبد کلاسیک داشته باشیم و فرد دیگر این که شهر را موزه کنیم.
در نهایت کارشناسان حاضر در این نشست بر اهمیت نگه داری خاطرات و هویت شهری پافشاری کردند و بر لزوم برندسازی و روایتسازی برای شهرها بهاختصاصی اصفهان و تهران پافشاری کردند. این نشست نشاندهنده اهمیت ربط عمیق بین خاطره، هویت و فضاهای شهری است و بر لزوم دقت به این موضوعات در طراحی و برنامهریزی شهری پافشاری میکند.
دسته بندی مطالب
[ad_2]
منبع