[ad_1]
به گزارش اصفهانیا
اصفهان امروز_شهرزاد فلاح: به همت یکی از بانوان نیکسرشت، خیر و گمنام اصفهانی، خانم میترا وفایی، و با همراهی گروهی کوچک اما مؤثر از ۱۵ عضو داوطلب (خانم و آقا) از بین مردم عادی، خیریهای خودجوش و جدا گانه با نام «امید و مهربانی» سالها است در سکوت و بیغوغا در حال خدمترسانی به اقشار فراموششده جامعه است. این گروه، بدون وابستگی به هیچ نهاد رسمی، تنها بر پایهٔ شراکت داوطلبانه و دلسوزی انسانی شکلگرفته و در روزهای سخت و پرالتهاب جنگ ۱۲ روزه تازه، حضوری پررنگتر و مؤثرتر از همیشه داشت.
در شرایطی که اضطراب و وحشت صدای پدافند و انفجار شهرها را فراگرفته می بود، این گروه با انتخابی آگاهانه، راهی متفاوت را برگزید: گسترش مهربانی، تسکین اضطراب، و التیام زخمهای نهان.
جشنی برای دلهایی که تاب بمب نداشتند
در اوج بحران، گروه «امید و مهربانی» به آسایشگاه بیماران اعصاب و روان فیض اصفهان رفت؛ جایی که هراس و وحشت، روح و روان ساکنان آن را بیشتر از هر جای دیگر زخمی کرده می بود. این بیماران که حتی در روزهای آرام نیز از حمایتکافی برخوردار نیستند، در روزهای جنگ، بیشازپیش بیپناه مانده بودند.
دراین خصوص با خانم وفایی او گفت وگویی انجام دادیم:
«ما نیامده بودیم جنگ را همه کنیم. آمده بودیم حال دل این عزیزان را مقداری بهتر کنیم. حتی اگر فقط چند ساعت لبخند باشد، برای ما کافی است.»
وی با اشاره به حالت دلواپسکننده این مرکز افزود:
«آسایشگاه فیض سالها است بدون حمایتنهادی اداره میشود. بیماران اینجا نه خانوادهای دارند، نه رسانهای که صدای آنها را منعکس کند. اگر ما به فکرشان نباشیم، چه فردی خواهد می بود؟»
این گروه با برگزاری یک جشن ساده اما پر از حس زندگی در دل جنگ ۱۲ روزه، با موسیقی زنده، توزیع شربت، شیرینی و هندوانه، برای ساعاتی لبخند را به این چهرههای غمزده بازگرداندند.
سالمندانی که فراموش نشدند
در ادامه، «امید و مهربانی» به سراغ خانه سالمندان آسمان رفتند؛ جایی که در روزهای پراضطراب، زیاد تر در سکوت فراموش میشود. سالمندانی که احتمالا دیگر انتظاری از جامعه ندارند، اما تا این مدت با یک لبخند دلگرم خواهد شد.
خانم وفایی فرمود:
«در روزهایی که همه دلواپس جان خود بودند، سالمندان بیشتر از همیشه تنها مانده بودند. ما خواستیم با جشن، با شربت و موسیقی، فقط یادآور شویم که تا این مدت افرادی می باشند که دلشان با شما است.»
️ از کارتنخواب تا جهیزیه: مهربانی بیمرز
گروه «امید و مهربانی» تنها در مشکلاتها فعال نیست. این گروه، در طول سال با تهیه و توزیع بستههای غذایی، پوشاک، جهیزیه، سیسمونی و حتی خدمات درمانی و بهداشتی به دهها خانواده کمبرخوردار پشتیبانی میرساند.
خانم وفایی در ادامه او گفت:
«ما از روز اول این خیریه را برای همین ساختیم؛ هرکس هرچقدر که در توانش می بود پشتیبانی کند. از خرید نان و توزیع آن اغاز کردیم، سپس شد بسته معیشتی، سپس جهیزیه و سیسمونی. اکنون چندین خانواده را تحت پوشش داریم و کوششمان این است که کرامتشان نگه داری شود.»
وی با اشاره به اقداماتشان در ایام جنگ ۱۲ روزه افزود:
«در این زمان، بستههای غذایی برای کارتنخوابها و خانوادههای نیازمند تهیه کردیم. حس میکردیم با این کار خودمان هم آرامتر میشویم. مهربانی را دوبرابر کردیم، چون انگار در دل بحران، اسایش ما هم در اسایش آنها می بود.»
هنگامی مسئولان نیستند، مردم میهمانند
خانم وفایی از حالت بحرانی برخی مراکز نگهداری ابراز نگرانی کرد و او گفت:
«آسایشگاههایی همانند فیض، هیچ حمایتی دریافت نمیکنند. ما با پشتیبانی دوستانمان برنج، مواد اولیه و اقلام الزامی به آنجا رساندیم. اما حقیقت این است که کار خیریه کافی نیست. این مراکز نیاز به حمایتساختاری و پایدار دارند.»
او پافشاری کرد:
«این بیماران نه صدایی دارند، نه امکان مطالبه. ما فقط یک گروه داوطلبیم. ولی اگر نهادهای دولتی همراه شوند، کارهای بزرگی میتوان انجام داد.»
️ زیبایی در جزئیات کوچک
در خیریه «امید و مهربانی»، مهربانی فقط دربسته غذایی خلاصه نمیشود. زیبایی نیز بخشی از کرامت انسانی است. این گروه با همراهی آرایشگران داوطلب زن و مرد، خدمات رایگان پیرایش و آرایش برای بیماران و سالمندان اراعه خواهند داد، تا حس ارزشمندی در آنها تحکیم شود.
خانم وفایی با لبخندی او گفت:
«برخی زمانها یک اصلاح ساده مو، یا یک شاخه گل، حال فردی را زیاد تر از صد پشتیبانیمعیشتی خوب میکند. ما تلاش میکنیم مهربانی را در همه شکلهایش اجرا کنیم.»
قهرمانانی بی کفش و بیکلاه
در روزهایی که هراس، سایه بر شهرها انداخته می بود، گروهی کوچک از دل مردم، چراغ انسانیت را روشن نگه داشتند. آنها نشان دادند که قهرمان واقعی نه فردی است که در میدان جنگ باشد، بلکه فردی است که دلهایی را نجات دهد.
در جنگ ۱۲ روزه خانم وفایی و گروه کوچکش انتخاب کردند که صدای زندگی باشند. آنها احتمالا در اخبار نبودند، اما در دل آدمها بودند؛ در دل سالمندان تنها، بیماران بیپناه و کودکانی که خوابشان را بمبها ربوده می بود.
در جهانی که رسانهها قهرمانان را با سلاح معارفه میکنند، خیریه «امید و مهربانی» نشان داد که بعضی اوقات قهرمان بودن، یعنی شربت ریختن در لیوان یک سالمند… یعنی نوازش دستی لرزان… یعنی گوشدادن به سکوت یک آسایشگاه
خانم وفایی در آخر او گفت:
«ما در این خیریه کوچک، فقط میخواهیم حال دل آدمها را خوب کنیم. بعضی اوقات آغوشی برای یک بیمار روانی، عمیقتر از هر بیانیه سیاسی است. ما قهرمان نیستیم؛ فقط انتخاب کردیم در این جهان سرد، گرم بمانیم.»
و این مهربانی در قالب یک اصفهان مهربان تا همیشه در دل جنگوصلح ادامه خواهد داشت.
دسته بندی مطالب
[ad_2]
منبع