[ad_1]
به گزارش اصفهانیا
اصفهان امروز_شهرزاد فلاح: اگر مرز بین رویا و حقیقت فروبریزد، چه چیزی باقی میماند؟ جهانی مبهم و پر رمز و راز، جایی که اشیا دیگر همان اشیای آشنا نیستند، چهرهها میچرخند و رنگها زبان گویای ضمیر نهان خواهد شد.
در نمایشگاه «هزارتوی خیال» با دنیایی روبه رو میشویم که در آن علتروزمره فرومیپاشد و مخاطب دعوت میشود به سفری درونی؛ به تماشای جهانی که نهتنها دیده میشود، بلکه حس میگردد.
مریم جلالی، هنرمند جوان و خیالپرداز این مجموعه، با نگاهی نو و زبانی بصری خاص، بین آنچه هست و آنچه میتوانست باشد پلی میسازد. آثار او نه بازنمایی صرف، بلکه بازآفرینی تواناییهای ذهنی و عاطفیاند.
در این هزارتو، هر تابلو راهیست به یک جهان؛ جهانی که گاه آشناست و گاه کاملاً بیگانه، گاه آرام و گاه آشفته.
تماشای این نمایشگاه، نوعی برگشت به خود است آن “خود”ی که احتمالا در ازدحام حقیقتهای سخت، سالها است از ما نهان مانده…
در ادامه او گفتوگویی داریم با مریم جلالی، هنرمند نمایشگاه «هزارتوی خیال»
مریم جلالی، هنرمند نقاش با تمرکز بر سبک سورئال، در آثار خود به واکاوی ذهن، ناخودآگاه، و مرزهای خیال و حقیقت میپردازد. او با منفعتگیری از تکنیکهای رنگروغن و اکریلیک، جهانی بین خواب و بیداری خلق میکند؛ جایی که رنگها راز میگویند و فرمها مخاطب را به سفری درونی دعوت میکنند. نمایشگاه تازه او با گفتن «هزارتوی خیال» بازتابی از همین دغدغهها است.
ایدهٔ مهم نمایشگاه “هزارتوی خیال” از کجا شکل گرفت؟ آیا لحظه یا توانایی خاصی جرقهٔ اغاز آن می بود؟
جلالی او گفت: «هزارتوی خیال بازتاب احساسات و مشغولیتهای ذهنی من است. هر تاثییر تلاشی است برای بهتصویرکشیدن پیچیدگیهای درونم با زبان رنگ و فرم. با تکنیکهای رنگروغن و اکریلیک، خیال و حقیقت را در هم تنیدهام. امید دارم تماشای این آثار، شما را در مسیر کشف دنیای درون، همسفر من کند.»
در این نمایشگاه با مفاهیمی چون رویا، حقیقت، و دگرگونی اشیا مواجهیم. چطور این مضامین را در قالب رنگ و فرم پیاده کردید؟
وی گفت: «ابتدای خلق آثارم با دریافت چند عکس و طراحی اتود اغاز میشود تا مدل هنری مورد نظر خود را شکل دهم. سپس مطرح را روی بوم منتقل میکنم و با تکنیک رنگروغن یا اکریلیک، تاثییر را کامل میکنم. هر نقاشی برای من مسیری است بهسوی گفتن احساسات و اندیشههایم. در آخر، با انتخاب نامی مناسب، هویت نهایی تاثییر را رقم میزنم.»
چرا تصمیم گرفتید مرز بین حقیقت و خیال را کمرنگ کنید؟ این انتخاب چه پیامی برای مخاطب دارد؟
او او گفت: «به نظر من هنگامی آثار هنری حالتی خیالانگیز و غیرواقعی داشته باشند، بهتر میتوان احساسات درونی را به عکس کشید و بهنوعی، خودِ حقیقت را نشان داد.»
در آثار شما چهرهها میچرخند و رنگها رازهایی درونی را آشکار میکنند. آیا این بیانگر تواناییهای شخصی شما است یا زیاد تر رویکردی فلسفی دارد؟
جلالی پافشاری کرد: «این روایتها بازتاب تواناییهای شخصی من می باشند؛ حسی که در زمان خلق تاثییر داشتم، در انتخاب رنگ و فرم وجود دارد.»
چه مقدار اجازه میدهید ناخودآگاه شما در روال خلق آثار دخالت کند؟ آیا رؤیاها واقعاً الهامقسمت شما می باشند؟
او افزود: «بله، چون سبک سورئال به ذات خود به ناخودآگاه، خواب و رؤیا گرهخورده است. عناصر آثارم حقیقت دارند، اما در مکان و ترکیبهای غیرمنتظره ظاهر خواهد شد؛ درست همانند خوابها.»
روال خلق یک تاثییر برایتان چطور اغاز میشود؟ از مطرح اولیه تا آخر، زیاد تر شهودی است یا ساختارمند؟
وی فرمود: «من با ترکیب چند عکس ذهنی کار را اغاز میکنم و مرحلهبهمرحله جلو میروم. این روال تلفیقی از شهود و ساختار است.»
تماشاگرٔ ایدهآل آثار شما چه فردیست؟ چه واکنشی از مخاطب برایتان لذتقسمتتر است؟
جلالی معتقد است: «در هنر مفهومی، تماشاگرٔ ایدهآل وجود ندارد. هر فردی میتواند برداشت خود را گفتن کند، حتی اگر هنرمند نباشد. این تفاوت در دریافتها برایم دلنشین است.»
چطور رنگها را انتخاب میکنید؟ آیا هر رنگ برای شما معنی خاصی دارد یا زیاد تر بر پایه حس لحظه تصمیم میگیرید؟
او گفت: «رنگها را باتوجهبه حس درونیام انتخاب میکنم؛ بعضی اوقات یک حس خاص رنگی را به ذهنم میآورد، بعضی اوقات هم مطرح خودش رنگش را طلب میکند.»
اگر قرار می بود یکی از آثار این نمایشگاه را تبدیل به یک داستان مختصر کنید، آن داستان درمورد چه چیزی می بود؟
وی جواب داد: «بدون تردید تاثییر کودک درون. داستانش درمورد بزرگسالیست که در هیاهوی زندگی، خودش را فراموش کرده، اما در اعماق وجودش کودکی هست که تا این مدت زنده است و نیاز به دقت دارد. باید مواظب کودک درونمان باشیم.»
کدامیکی از آثارتان را زیاد تر از بقیه دوست دارید و چرا؟
او با لبخند او گفت: «همه آثارم همانند فرزندان من می باشند و با هرکدام خاطره دارم، اما اگر باید یکی را انتخاب کنم، باز هم کودک درون را میگویم؛ چون یادآور این است که در مسیر زندگی نباید خود واقعیمان را فراموش کنیم.»
هنگامی فردی آثار شما را نمیفهمد یا تعبیر متغیری از آن دارد، چه احساسی اشکار میکنید؟
جلالی او گفت: «خوشحال میشوم! چون سبک مفهومی من دقیقاً به همین علت شکلگرفته؛ هر تعبیر متفاوت، برایم الهامقسمت ایدهای تازه است.»
خودتان زیاد تر در کدام جهان زندگی میکنید؟ حقیقت یا رؤیا؟
او در آخر افزود: «هر دو. در رؤیا، سانسوری وجود ندارد و میتوانی خودت باشی؛ در حقیقت هم ریشه داریم. این دو جهان برای من همزیستی دارند.»
دسته بندی مطالب
[ad_2]
منبع