[ad_1]
به گزارش اصفهانیا
اصفهان امروز_شهرزاد فلاح: در روزگاری که جامعه، زخمهایی عمیق بر پیکره خود دارد و واژههایی چون امید، التیام و بازسازی بیشتر از همیشه نیازمند تفسیرهای تازهاند، هنر بار دیگر نقش کهن اما قوی خود را ایفا میکند: روایتگری زیستن از دل ویرانی. نمایشگاه «برگشت سیمرغ، تولد مجدد» در نگارخانه صفوی، کوششی است جمعی برای عکس العمل به همین حالت؛ روایتی بصری از دل بحران که بهجای زخم زدن، زخمها را به عکس میکشد و در پی آن، امکان برخاستن را جستوجو میکند. چهارده هنرمند با سبکها و زبانهای متنوع گرد هم آمدهاند تا از دل افسانهای کهن، معنایی معاصر بسازند. سیمرغ این بار نهتنها پرندهای اسطورهای، بلکه استعارهایست از انسان امروز؛ انسانی که در آتش فرومیریزد، خاکستر میشود، اما مجدد برخاسته و به زندگی معنی میبخشد. در دل این اتفاقات هنری، او گفتوگویی انجام دادهایم با شیما معینیان، کیوریتور و یکی از هنرمندان این نمایشگاه. او از شکلگیری ایده، مطلب نمایشگاه و نقشی که سیمرغ در این بازسازی جمعی ایفا میکند، برای ما روایت میکند.
ایدهای که از دل خاموشی زاده شد
معینیان درمورد روال شکلگیری نمایشگاه او گفت: پیش از جنگ ۱۲ روزه، با مدیریت نگارخانه صفوی در حال برنامهریزی برای نمایشگاهی متفاوت بودیم. ایدهای دلنشین داشتم و مشتاقانه چشم به راه اجرای آن بودم. اما با اغاز جنگ، همه چیز به هم ریخت؛ همان گونه که آدمها از درون میشکنند، هنرمندان نیز دچار فروپاشی شدند. تعداد بسیاری در خود فرورفتند و زندگی روزمرهشان مختل شد. برگشت به روال اسبق زیاد دشوار می بود. او در ادامه گفت: در این چنین فضایی، تصمیم گرفتیم نمایشگاهی با حالوهوای بعد از جنگ برگزار کنیم. چون هنرمندان میتوانند توانایی زیستی خود را داخل هنر کنند، ایده منفعت گیری از یک افسانه کهن ایرانی به ذهنم رسید. افسانههایی که در لحظات بحران، انرژی ماورایی و الهامقسمت به ذهن و جان خواهند داد. از بین آنها، سیمرغ برایم نمادی قوی و خیالانگیز می بود. معینیان افزود: سیمرغ، در شاهنامه، عرفان و علتالطیر عطار، معانی متغیری به خود گرفته و در هر دوره، نمادی از امید و حرکت بوده است. به همین علت انتخابش کردم تا هنرمندان با اتکا به آن، روایتهای تازهای از تواناییهای زیستی خود خلق کنند.
برگشت هنرمند، برگشت سیمرغ
او درمورد گفتن نمایشگاه او گفت: برگشت سیمرغ، در واقع اشارهایست به برگشت هنرمند؛ همان انسانی که بعد از سقوط، بار دیگر به زندگی و خلق بازمیگردد. این گفتن هم به افسانه اشاره دارد و هم به باززایی خلاقانه هنرمندان.
بین هنر و اجتماع، دیواری نیست
معینیان این چنین فرمود: به نظر من هنر و اجتماع درهمتنیدهاند. این نمایشگاه هم پاسخی به یک اتفاق اجتماعی است، هم حرکتی زیباییشناسانه. ما تلاش کردیم با منفعت گیری از استعارهها و نمادها، زبان هنر را برای گفتن شرایط اجتماعی به کار ببریم.
نسلها و زبانهای هنری در کنار هم
او درمورد وجود هنرمندان گفت: چهارده هنرمند در نمایشگاه وجود دارند؛ از ردههای سنی گوناگون، حتی یک نوجوان ۱۲ساله که اثری اثرگذار خلق کرده. انتخاب آثار بادقت انجام شد؛ معیار ما دغدغه، نگاه و هماهنگی مفهومی با ایده نمایشگاه می بود. او افزود: تنوع سبکها و تکنیکها زیاد بالاست. ما روال خلق را آزاد گذاشتیم تا هر هنرمند با نگاه شخصی خود، داستان تازهای از سیمرغ بسازد. همین تفاوتها، یکی از جذابیتهای مهم نمایشگاه شده است.
سیمرغی از آتش و خاکستر
معینیان با اشاره به مضمون مشترک آثار او گفت: آنچه همه آثار را به هم پیوند میدهد، سیمرغ است. اما نه سیمرغی شاد و باشکوه در باغی پر از گل، بلکه پرندهای سوخته، برخاسته از خاکستر. توانایی سنگین جنگ، در جان هنرمندان نشسته و هر تاثییر، روایتی فردی از همین رنج مشترک است.
دو نقش، یک دغدغه
او درمورد ایفای همزمان دو نقش افزود: ترکیب دو نقش کیوریتور و هنرمند کار سختی می بود. خلق تاثییر زمانبر است و مدیریت نمایشگاه با این تعداد هنرمند، انرژی بسیاری میطلبد. اما تلاش کردم بهترینِ خود را در هر دو حوزه به کار بگیرم. خوشبختانه نتیجه رضایتقسمت می بود.
لباسی برای سیمرغ
درمورد تاثییر شخصیاش این چنین او گفت: من یک طراحی لباس هنری انجام دادم. تلاشم این می بود که افسانه سیمرغ را در قالب پوشیدنی و قابللمس روایت کنم. برایم مهم می بود که لباس، نه فقط بهگفتن پوشش، بلکه بهگفتن روایتگر تواناییای انسانی باشد. رنگهای آتشین، نشانه التهاب و قوتاند. فرم شانهها طوری طراحی شده که انگار از درون شعلهور شدهاند. این شعله همان درد است، اما درعینحال نیروی حرکت و برخاستن.
هنگامی مخاطب روایت میآفریند
معینیان درمورد بازخوردها اظهار کرد: عکس العملها زیاد مثبت می بود. چیزی که برایم زیاد مورد قیمت می بود، اینکه مخاطبان کنار آثار میایستادند و خودشان روایتهایی از سیمرغ و اسطورهها میساختند. یعنی نمایشگاه نه فقط اراعه تاثییر، بلکه عرصهای برای او مباحثه و شراکت ذهنی شد.
تواناییای جمعی، التیامی گسترده
او درمورد نقش نمایشگاههای گروهی او گفت: نمایشگاههای اینچنینی میتوانند بازتابی مؤثر از جامعه باشند. جمعشدن هنرمندان با یک فکر مشترک، میتواند نیروی تازهای تشکیل کند. فکر میکنم در این نمایشگاه این چنین حسی شکل گرفت و امیدوارم ادامهدار باشد.
ادامه راه سیمرغ
در آخر، او از برنامههای آینده فرمود: تصمیم داریم این پروژه را با همکاری هنرمندان دیگر، در قالب مجموعهها و رویکردهای تازه ادامه دهیم. مسیر سیمرغ همه نشده.
سیمرغ؛ افسانهای برای امروز
معینیان در آخر پافشاری کرد: سیمرغ برای من فقط یک نماد اسطورهای نیست، بلکه امیدی جمعی و استعارهای برای بازسازی فرهنگیست. همان گونه که در علتالطیر عطار سیمرغ به جستوجو سیمرغ میروال و درمییابند که خودشان سیمرغاند، در این نمایشگاه نیز ما، هنرمندان، با باهم شدن توانستیم جرقهای از امید را روشن کنیم. ملزوم به ذکر است: نمایشگاه «برگشت سیمرغ» از ۱۰ تا ۲۱ مرداد، هر روز از ساعت ۱۷ تا ۲۱ در نگارخانه صفوی میزبان علاقهمندان خواهد می بود.
دسته بندی مطالب
[ad_2]
منبع