[ad_1]
به گزارش اصفهانیا
لیلی فرهادپور( Lily Farhadpour) بازیگر، نویسنده و روزنامهنگار است که این روزها با ایفای نقش مهین در فیلم سینمایی کیک محبوب من به شدت دیده شد.در ادامه این نوشته همراه ما باشید تا اطلاعاتی از بیوگرافی لیلی فرهادپور و همسرش را با سوابقی از فعالیت های وی را در اختیار شما همراهان گرامی قرار می دهیم.
مشخصات فردی
|
نام کامل
|
لیلی فرهادپور
|
|
تاریخ تولد
|
۱۳۴۰
|
|
محل تولد
|
تهران
|
|
شغل
|
بازیگر، نویسنده، روزنامهنگار و کنشگر
|
مشخصات فیزیکی
|
قد
|
۱۶۰
|
|
وزن
|
۹۰ کیلو
|
|
رنگ چشم
|
قهوه ای
|
|
رنگ مو
|
جوگندمی
|
|
چپ دست یا راست دست
|
راست دست
|
مشخصات خانوادگی
|
نام همسر
|
مسرور تنکابنی |
|
نام فرزندان
|
بهرنگ تنکابنی
|
مشخصات تحصیلی
|
رشته تحصیلی
|
روزنامهنگاری
|
|
مدرک
|
کارشناسی
|
بیوگرافی کامل لیلی فرهادپور
کودکی و اغاز زندگی
لیلی فرهادپور در سال ۱۳۴۰ در تهران به دنیا آمد و اطلاعاتی از تاریخ تولد وی در دسترس نیست اما وی هم اکنون ۶۲ سال سن دارد.اطلاعات دقیقی از قد و وزن این بازیگری در دسترس نیست اما از روی ظاهر می توان گمان زد که وی حدودا ۱۶۰ سانتی متر قد و ۹۰ کیلو وزن دارد.
خانواده
خانواده لیلی فرهادپور اشکار نیست چند نفره است و اطلاعاتی از تعداد خواهر و برارد، اسم و شفل پدر و مادر و حتی این که وی فرزند چندم خانواده هستید در دسترس نیست.
تحصیلات
تحصیلات لیلی فرهادپور در مقطع کارشناسی در رشته روزنامه نگاری است.
اغاز فعالیت
اغاز فعالیت لیلی فرهادپور در هنر با نویسندگی اغاز شد و با برخی دفاتر روزنامه و مطبوعات همکاری کرد. اولین رمان لیلی فرهاد پور « شنبه های راه راه » نام داشت که به این رمان به چاپ رسید و رمان دیگر او نیز با نام «خط چهار مترو » بعد از چاپ و انتشار کردن در لیست کاندیداهای جایزه ادبی مهرگان قرار گرفت.
اما اولین فعالیت وی در دنیای بازیگری از سال ۱۸۸ با فیلم سینمایی « لطفا مزاحم نشوید » به کارگردانی عبدالوهاب اغاز شد اما اوج شهرت وی با نقش مهین در فیلم سینمایی کیک محبوب من رقم خورد.
لیلی فرهادپور و همسرش
لیلی فرهاد پور با مسرور تنکابنی ازدواج کرده و تنها فرزند آن ها بهرنگ نام دارد.متاسفانه اطلاعات یا عکس همسر لیلی فرهادپور در شبکه های اجتماعی حاضر نیست که در اختیار شما قرار دهیم.

لیلی فرهادپور در شبکه های اجتماعی
اینستاگرام لیلی فرهادپور
اینستاگرام لیلی فرهادپور به آدرس lilyfarhadpour است که ۴۹۵۰ هزار فالور دارد، ۳۸۶ صفحه را جستوجو می کند و ۶۱ پست بارگذاری کرده است.

فیلم و سریال های لیلی فرهادپور
سینمایی
|
نام
|
سال
|
توضیحات
|
| لطفاً مزاحم نشوید | ۱۳۸۸ | کارگردان: محسن عبدالوهاب بازیگران: باران کوثری، حامد بهداد |
| بوسیدن روی ماه | ۱۳۹۰ |
کارگردان: همایون اسعدیان
بازیگران: شیرین یزدانقسمت، رابعه مدنی
|
| طبقه هساث | ۱۳۹۲ |
نقش عمه(خواهر کمالی) کارگردان: کمال تبریزی
بازیگران: رضا عطاران، محمدرضا فروتن
|
| فرشتهها با هم میآیند | ۱۳۹۲ |
کارگردان: حامد محمدی
بازیگران: جواد عزتی، نازنین بیاتی
|
| دوران عاشقی | ۱۳۹۳ |
نقش مادر بیتا
کارگردان: علیرضا رئیسیان
بازیگران: لیلا حاتمی، شهاب حسینی
|
| خماری | ۱۳۹۴ |
کارگردان: داریوش غذبانی
بازیگران: سوگل خلیق ، کاظم سیاحی
|
| مرداد | ۱۳۹۵ |
کارگردان: بهمن کامیار
بازیگران: محمدرضا فروتن ، رعنا آزادیور
|
| پشت دیوار سکوت | ۱۳۹۵ |
نقش مادر آرش
کارگردان: مسعود جعفری جوزانی
بازیگران: سحر جعفری جوزانی، آرمان درویش
|
| تابستان داغ | ۱۳۹۵ |
نقش مدیر مهد
کارگردان: ابراهیم ایرجزاد
بازیگران: پریناز ایزدیار، علی مصفا
|
| روزهای نارنجی | ۱۳۹۶ |
کارگردان: آرش لاهوتی
بازیگران: هدیه تهرانی، علی مصفا
|
| هایلایت | ۱۳۹۶ |
کارگردان: اصغر نعیمی
بازیگران: پژمان بازغی، آزاده زارعی
|
| جمشیدیه | ۱۳۹۷ |
نقش سرور
کارگردان: یلدا جبلی
بازیگران: سارا بهرامی، حامد کمیلی
|
| یک دفعه درخت | ۱۳۹۷ |
نقش گیتی
کارگردان: صفی یزدانیان
بازیگران: پیمان معادی، مهناز افشار
|
| قصیده گاو سفید | ۱۳۹۸ |
نقش همسایه مینا
کارگردان: بهتاش صناعیها، مریم مقدم
بازیگران: مریم مقدم، علیرضا ثانیفر
|
| ملاقات خصوصی | ۱۴۰۰ |
کارگردان: امید شمس
بازیگران: پریناز ایزدیار ، هوتن شکیبا
|
| کیک محبوب من | ۱۴۰۲ |
نقش مهین
کارگردان: بهتاش صناعیها
بازیگران: اسماعیل محرابی، ملیکا پازوکی
|
مجموعه تلویزیونی
|
نام
|
سال
|
توضیحات
|
|
زمان صبح
|
۱۳۹۸
|
کارگردان: جواد میرزا آقازاده
بازیگران: کاوه خداشناس نسرین نصرتی
|
|
بیگانهای با من است
|
۱۳۹۸
|
نقش عصمت
کارگردان: احمد امینی و آرش معیریان
بازیگران: پرویز پورحسینی، شبنم قلی خانی
|
|
زن زندگی مرد زندگی
|
۱۴۰۰
|
کارگردان: غلامرضا رمضانی و مسعود شامحمدی
بازیگران: محمود جعفری، عزتالله مهرآوران
|
|
همبازی
|
۱۴۰۰
|
نقش سودابه
کارگردان: سروش محمدزاده
بازیگران: حسین مهری، کامران تفتی
|
مجموعه نمایش خانگی
|
نام
|
سال
|
توضیحات
|
|
آکتور
|
۱۴۰۱
|
نقش مادر جعلی صمدیان
کارگردان: نیما جاویدی
بازیگران: نوید محمدزاده، احمد مهرانفر
|
کتابها
- خط چهار مترو، نشر ثالث، ۱۳۹۳ (این کتاب چهار سال در انتظار مجوز می بود).[۱۰]
- به جستوجو کاغذ اخبار، انتشارات ققنوس، ۱۳۹۰.[۱۱]

حقیقت هایی از زندگی لیلی فرهاد پور
-
صفحه اینستاگرام وی تیک آبی ندارد.
-
لیلی فرهادپور در ملاقات خصوصی بازی نکرده است و بازیگر نقش مادر فرهاد، شیرین آقارضاکاشی است.
-
لیلی فرهاد پور علاوه بر نویسندگی و بازیگری مدیر مسئول موسسه « آپ آرت مان » نیز هست .
-
لیلی فرهادپور و اسماعیل محرابی در سریال کیک محبوب من هم بازی بوده اند.
-
لیلی فرهادپور برای ایفای نقش مهین در فیلم کیک محبوب من کشف حجاب کرد.
-
لیلی فرهادپور در فیلم فروشنده وجود ندارد و به نظر می رسد، این نوشته تنها یک شایعه در فضای مجازی بوده است
-
لیلی فرهادپور در سریال آنام وجود نداشته است.
-
هامون تنکابنی تنها نوه ای اوست.
-
لیلی فرهادپور به گفتن نویسنده و فعال اجتماعی، در جریان اعتراضات سپس از انتخابات ۱۳۸۸ در اول ماه بهمن همان سال در منزلش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد

مصاحبه لیلی فرهادپور
لیلی فرهادپور درمورد «کیک محبوب من» و حضورش در سینما او گفتوگویی انجام داده که در سایت سلام سینما انتشار شده است . این او مباحثه را میخوانید:
چطور شد که در ۴۸ سالگی آن هم با سابقه سالها روزنامهنگاری و نویسندگی داخل دنیای بازیگری شدید؟
سپس انتخابات ۸۸ می بود و من میخواستم به نویسندگان دفاع مقدس نامهای بنویسم و از شرایط حاضر انتقاد کنم. من از یکی از همکارانم در روزنامه مطمعن ملی خواستم به من برای ارسال این نامه پشتیبانی کند و چون او قبول نکرد بین ما او گفت و گو درگرفت. من با ناراحتی و خشمگینی از دفتر روزنامه بیرون آمدم و به فروشگاهی در خیابان سنایی رفتم. پسرم آنجا می بود و من با خشمگینی و جدیت اغاز کردم به تعریف آنچه بین من و همکارم رد و بدل شده می بود. این در حالی می بود که آقای مجتبی میرطهماسب و محسن عبدالوهاب در حال تماشای این موقعیت بودند و هیچ کدام هیچ حرفی نمیزدند. شب پسرم با من تماس گرفت و او گفت مامان فیلم بازی میکنی؟ من جواب دادم فقط همین کار را تا اکنون نکردهام و او او گفت یعنی بازی نمیکنی؟ که من گفتم چرا بازی میکنم. و این جوری می بود که داخل سینما شدم.
شما بدون گذراندن هیچ دوره بازیگری جلو دوربین رفتهاید. از توانایی بازیگری با این چنین پیشعرصهای برای ما بگویید.
اولا فکر نمیکنم همه بازیگرها دوره بازیگری گذرانده باشند. از طرف دیگر من فکر میکنم دو چیز مهم ملزوم است. اول این که تو جلوی مخاطب اجرا داشته باشی؛ هر نوع پرفورمنسی. من سابقه سخنرانی و میزگرد داشتم و به این خاطر اصلا مشکل روبه رو با مخاطب را نداشتم. قضیه دوم این است که من نویسندهام و چون شخصیتپردازی میدانم، هنگامی که قرار است نقشی را بازی کنم همانند این است که دارم این نقش را مجدد مینویسم. من در زمان روبه رو و بازی هر نقش با همان روش شخصیتپردازی و پرسیدن این سوالها که اگر من این شخصیت را مینوشتم چطور راه میرفت، سخن میزد و …. آن نقش را برای خودم از نو خلق میکنم. من در کلاسهای نویسندگیام به شرکتکنندهها میگویم باید جزئیات شخصیت خود را بدانند. به این علت هنگامی با نقش برخورد میکردم این کار انجام میدادم و زیاد زمانها به کارگردانها حرف هایام که برای مثال این شخصیت این کار را انجام نمیدهد.
در این شرایط با کارگردانها داخل چالش نمیشوید؟
خیر. یکبار رضا بهبودی به من او گفت تو همانند یک توریست در سینما میمانی. گویا آمدی یک جایی را تماشا کنی. همانند توریستی که از جهان اول به جهان سوم آمده است. همانند توریستی که بقیه را تماشا میکند و میگوید اااا چه دلنشین شما کلهپاچه میخورید؟! شما این طور زندگی میکنید؟ ما اینطور زندگی نمیکنیم! بهبودی میاو گفت تا این حد من رفتارم توریستوار است. در واقع عین آدمی که از یک جایی آمده است که زیاد بالاتر از سینماست ، به ما به گفتن توریست و از بالا نگاه میکنی. به بهبودی گفتم واقعا این طور هستم؟ او گفت دقیقا همینطور حرکت میکنی. یک بار هم سید علی هاشمی به من او گفت چنان داخل لوکیشن میشوی که انگار رضا گلزار و هدیه تهرانی آمده است. در حالی که من نقش دوم و یا سوم را دارم. به این علت من برای یاد گرفتن بازیگری هیچزمان چالشی نداشته ام.
پشت صحنه سینما عموما مقهورکننده است. برای شما چطور بوده است؟
نه برای من این این چنین نبوده است. من در سینما یک مشاهدهگر هستم. زیاد از جاها برایم ازردهکننده است. مخصوصا حرکت با هنروران. در سریال سرزمین کهن که در محله خاوران فیلمبرداری میشد، هروقت اهالی برای عکس گرفتن میآمدند من هر بار میگفتم که هنرور هستم تا عکس نگیرم. سپس یکی از هنرورها به من او گفت شما چه کاری کردید که به شما دیالوگ دادند؟ هنگامی این را او گفت واقعا از ناراحتی داشتم میمردم. واقعا نمیدانستم در جوابش چه بگویم.
این تواناییها از پشت صحنه را با اهالی سینما هم نقل میکنید؟
زیاد. سر سریال آخری که کار کردم و احتمالا دوست نداشته باشند اسمش را بگویم، سپس از گرفتن یک پلان کارگردان به من او گفت اکنون که پلانی برای ضبط نداری سریعتر از بقیه بازیگران مهم برای صرف ناهار برو. من به سالنی رفتم که ناهار سرو میشد گفتم کارگردان حرف های است که سریعتر از بقیه ناهار بخورم. افراد آنجا هی به همدیگر نگاه میکردند و پچ پچ میکردند. سپس از من پرسیدند شما برای کدام گروهی و من گفتم بازیگر هستم. سپس اغاز کردند به معذرت خواهی کردن و سپس یک غذای دیگر برای من آوردند که مخصوص بازیگرها می بود و با غذای گروههای دیگر فرق داشت. من داشتم از ناراحتی میمردم. به کارگردان گفتم و او گفت برخورد میکنم و حتی کارگردان هم باورش نمیشد. گفتم شماها خبر ندارید آن پایین چه میگذرد و بازیگرها هم این چیزها را اصلا نمیبینند.
با این تواناییهایی که گذراندید باز این شوق را دارید که برای بازی کردن در این سینما و جلو دوربین رفتن بجنگید؟
نه! یقیناً پولی که از سینما درمیآید زیاد راحتتر از دیگر عرصهها همانند نوشتن است. یقیناً به غیر از نقش اول. یعنی آن خوشی و راحتی که برای نقش دو و سه توانایی میکنی و پول خوبی که به نسبت هنگامی که میگذاری میگیری با پولی که از راه ویراستاری و ترجمه و نویسندگی و روزنامهنگاری درمیآوری زیاد متفاوت است. برای مثال برای ترجمه جدیدم رمان ارکستر اقلیتها دو سال زمان گذاشتهام یک سال برای ترجمه یک سال برای چاپ اما در نهایت ۱۰ میلیون درآمد داری. این در حالی است که برای دو روز کار در سینما ۱۰ میلیون دستمزد میگیری. اما اگر نقش اول بازی کنی خوشبختی نقش دو و سه همه میشود. برای فردی که کار بازیگری میکند زیاد مهم است که نقش اول بازی کند. اما برای من سینما شوخی می بود. نقشی بازی میکردی و پولی میگرفتی و سپس پشت صحنه سر به سر دیگران میگذاری. سپس با آدمهایی پشت صحنه رودرو و آشنا میشوی که فیلمشان را میبینی و درموردشان نقد مینویسی و با آنها گهگاه مصاحبه میکنی. روال تشکیل فیلم و سریال را میشناسی و میتوانی درمورد همه آنها بهتر بنویسی. زیاد خوب می بود. ولی هنگامی میبینی داری یک نقش اول و مهم بازی میکنی میبینی دیگر جدی داخل سینما شدهای و خدا را شکر که یک نقش جدی بازی کردم که یک نقطه زیاد خوب برای من می بود. من پِی بردم هنگامی میگویند بازیگری سخت است یعنی بازی کردن یک نقش اول سخت است و نه خود بازیگری. مسئولیت و فشاری که بازیگری نقش اول با خود همراه دارد زیاد سخت است.
بازی شما در کیک محبوب من زیاد تحسین شده و یک نقطه عطف در کارنامه کاری شما محسوب میشود. برای این که بتوانید به این چنین بازی روانی در نقش مهین برسید چه حال و هوا و چالشهایی را پشت سر گذاشتید؟
اول این که تعامل زیاد بسیاری با هر دو کارگردان داشتم. به خصوص از نظر بازیگری با مریم مقدم. به نظر من مریم در کسوت کارگردانی بازیگردان می بود. بهتاش زیاد تر ایرادات را نقل میکرد و مریم به من راهحل نظر میداد. دوم این که ما دو ماه در پیش تشکیل روخوانی داشتیم. حتی قبل از این که آقای محرابی انتخاب و به ما ملحق شوند. اتفاق فرد دیگر هم که میافتاد و برای من عادی نبوده است این می بود که هر پلان چندین مرتبه گرفته میشد. من در تواناییهای قبلیام عموما تک برداشته بازی میکردم. احتمالا برای دلایل دیگر به برداشت دوم و سوم میرسید اما برای بازی هیچ زمان این اتفاق برای من نیفتاده می بود. من زیاد تر از سه برداشت را در تواناییهای قبلیام برای نمیآورم. همیشه کارگردانها سریع تحت تاثییر بازیام قرار میگرفتند. و خب من چون تا به حال نقش اول بازی نکرده بودم و به نسبت نقش مکملهایی که به من سپرده میشد کار من خوب می بود و میدانستم چه کار میکنم. یادم میآید در سریال آکتور یک صحنهای میبایست سالاد میخوردم و قرار می بود نمای اینسرت از دست من گرفته شود. نیما جاویدی او گفت که یک چنگال برای من بیاورند اما من گفتم این شخصیت با چنگال غذا نمیخورد با قاشق سالاد میخورد. جاویدی از این سخن من زیاد خوشش آمد. تنها جایی که دو برداشت زیاد تر شد در همین سریال می بود. آن هم چون کارگردان میاو گفت چرا سخن «ر» را تلفظ نمیکنی. من چون عموما این سخن را تلفظ نمیکنم. زیاد سخت می بود برایم. هم باید به لهجه جنوب شهری سخن میزدم و هم تلاش میکردم «ر» را تلفظ کنم. فردای آن روز کارگردان او گفت که تدوینگر جاهایی که من ر را تلفظ نکرده بودم زیاد تر پسندیده می بود. ولی سپس به بهتاش صناعیها رسیدیم و ۲۰ برداشت کمتر امکان نداشت. در همه این فیلم که همه سکانس پلان می بود امکان نداشت زیر ۲۰ برداشت بگیرد. مرتب میاو گفت لیلی نشو مهین باش. ولی به هرحال زیاد سخت می بود اما توانایی خوبی می بود. سپس این کار دچار ترومای نقش اول شده بودم.
اولین توانایی شما به ۱۵ سال پیش برمیگردد. در طی این ۱۵ سال در سریالهای صدا و سیما، شبکه خانگی و فیلمهای سینمایی وجود داشتهاید تا به فیلم کیک محبوب من رسیدهاید. شما در این زمان چه تفاوتهایی را توانایی کردید؟
راستش برای این سوال نمیتوانم جواب دقیقی بدهم. اما بر پایه تواناییهایم میتوانم بگویم محدودیتهایی که برای حجاب در صدا و سیما وجود دارد با شبکه نمایش خانگی و سینما اصلا قابل قیاس نیست. اما در کیک محبوب من منشی صحنه با یک موقعیت کاملا متفاوت روبرو شده می بود دیگر نباید به غبغب و مچ دست کار میداشت. هنگامی شخصیت در خیابان وجود داشت منشی صحنه کار او با قبل زیاد متفاوت نبوده است. اما در خانه نمیدانستند چه کار کنند. منشی صحنه دچار این می بود که این طره مو در صحنه قبل چطور می بود و اکنون باید چطور باشد. اما مریم مقدم میاو گفت در سینمای خارج این چنین حساسیتی وجود ندارد. مو است و دارد تکان میخورد و میتواند تکان بخورد. نه گریمور میدانست با راکورد مو چکار کند و نه منشی صحنه. و مریم به دادشان رسید. چون آنها دچار این بودند که این طره مو پیچش کدام سمت است. این برای من زیاد دلنشین می بود.
هنگامی که تازه داخل سینما شدید فکر میکردید روزی این چنین نقشی را در فیلمی چون کیک محبوب من بازی کنید؟
نه اصلا. دلم میخواست یک روز کتابهایم به این چنین موقعیتی برسند اما درمورد بازیگری این چنین تصوری نداشتم. هنگامی که روی فرش قرمز بودم به این فکر میکردم که چه مقدار آدمها و بازیگران می باشند که فقط آرزویشان این است که روی این فرش قرمز وجود داشته باشند و به این چنین موقعیتی برسند. اما در آن لحظه فقط این برایم مهم می بود که من نماینده مریم و بهتاش هستم و به جای آنها چه باید بگویم و چطور باید حرکت کنم. اصلا برایم فرش قرمز مهم نبوده است و فکر میکردم چه مقدار برای دیگران یک رویاست و برای من اصلا آن معنی را نداشت.
وقتی که مطلع شدید کیک محبوب من به جشنواره فیلم برلین راه یافته است چه حسی داشتید؟
هنگامی که بهتاش به من زنگ زد و او گفت فیلم برای برلیناله انتخاب شده است من همراه با برادرم در خیابان مشغول خرید بودم. من زیاد خوشحال شدم از این خبر اما اولین چیزی که به برادرم گفتم این می بود که من از شهرت میترسم. از توی چشم بودن میترسم و نمیدانم با این وحشت چکار کنم. اما هنگامی به روی فرش قرمز رسیدم فقط خود واقعیام بودم، لیلی فرهادپور و تنها به این فکر میکردم نماینده بهتاش و مریم هستم. چون همانطور که میدانید آنها ممنوع الخروج شده بودند.
شخصیت مهین با مادرانی که سینمای ایران تا به امروز تلاش در بازنمایی داشته متفاوت است. شما در این باره چطور فکر میکنید؟
ما همان نسلی هستیم که انقلاب کرد. این را نباید فراموش کنیم. میخواهم بگویم ما بچههای انقلاب هستیم و نمیتوانیم سنتی باشیم. سینمای ما مامانهای ۵۰-۶۰ ساله الان را نمیبیند. نمیخواهد ببیند. مادران این سن و سال همان نسل انقلاب می باشند که انقلاب کردند. در واقع این افراد حذف شده بودند. نمیگویم آنچه سینمای ایران از زن و مادر بازنمایی کرده وجود ندارد. چرا آن هم وجود دارد اما همهاش نیست. یک عده همانند ماها همانند مهین حذف شده است.
این که فیلم به قشری حذف شده میپردازد قابل دقت است. در واقع ایده مهم فیلم بر حذفشدهها محکم است.
بله. در این فیلم بخشی از جامعه حذف شده نشان داده میشود. من شخصا خودم هیچ زمان نمیتوانم خود لیلی فرهادپور را در سینمای ایران اشکار کنم. با این که مهین با من فرق دارد اما باز شکلش همانند من است. یا حداقل دوستان مهین در آن مهمانی همانند دوستهای خودم می باشند.
شما با فیلم کیک محبوب من توانایی منحصربهفردی را کسب کردید و در واقع این نقش یک نقطه عطف در کارنامه بازیگری شما محسوب میشود. اکنون با رسیدن به این نقطه، آینده بازیگری خود را چطور میبینید؟
نقطه آخر. فقط احتمالا یک نقشی را بازی کنم که قبل از این فیلم یکی از دوستان راجعبه آن با من سخن بگویید کرده می بود. یقیناً الان نمیتوانم اسمی ببرم.
این به این معناست که شما ممنوعالکار شدهاید؟
نه فردی به من نگفته است. چون اصلا سپس از بازی در این فیلم و حتی قبل از این که فیلم اکران شود من همه پیشنهادات بازی در فیلم را رد کردم. چون همان گونه که گفتم این فیلم را نقطه آخر بازیگری خودم لحاظ کرده بودم. در واقع خودم را سنگین نگه داشتم که چشم به راه ممنوع الکاری نمانم.
از بین فیلمسازانی که با آنها همکاری داشتهاید کدام یک را زیاد تر دوست دارید؟
مریم مقدم و بهتاش صناعیها و صفی یزدانیان را زیاد دوست دارم. یزدانیان در فیلم یک دفعه درخت سر تمرین دائم به من میاو گفت که نه اینجوری نه! من با خودم فکر کردم از من چه مدل بازی میخواهد. و سپس فیلم در دنیای تو ساعت چند است یزدانیان را در ذهنم مرور کردم و به نظرم آمد حالت خانم زری خوشکام را که در آن فیلم وجود داشتند اینجا از من میخواهد. که سپس هنگامی من آن را اجرا کردم انها گفتند همین را میخواهند. یک بار هم آقای یزدانیان از من سوال کرد رانندگی بلد هستم که گفتم من فقط به اجسام ایستاده میزنم. اجسام متحرک خودشان از من دور خواهد شد. با این سخن من رنگ از صورت یزدانیان و مسئول ماشین پرید اما از بعد ماشین برآمدم. در کل یک دفعه درخت زیاد خاطره خوبی برای من شد. همکاری با حمید نعمتالله هم زیاد خوب می بود. هر چند که نقش من کلا در این فیلم حذف شد. واقعا دیدن نعمتالله در لوکیشن عالی می بود. همیشه قبل فیلمبرداری داخل لوکیشن میرفت قدم میزد و سپس اغاز به فیلمبرداری میکرد. نیما جاویدی هم کارگردان زیاد خوبی است و کار کردن با او توانایی خوبی می بود.
فارغ از بازیگری الان مشغول چه کاری هستید؟
اکنون مشغول نوشتن کتابی هستم با نوشته نوشتن خلاق که فکر میکنم کار بامزه و خوبی شود. چون از تجریبات خودم در عرصه نویسندگی منفعت گیری کردم. فکر میکنم یک سالی نگارش این کتاب طول خواهد کشید. و این چنین قرار است یکسری نشستهایی با گفتن سینما- ادبیات که متفاوت از سینما و اقتباس است برگزار کنیم. در نهایت میخواهم بگویم کیک محبوب من فارغ از این که من در آن بازی کردهام واقعا فیلم خوبی است و امیدوارم همه ببینند.
عکس لیلی فرهادپور



سوال های متداول
لیلی فرهادپور کجا زندگی میکند؟
لیلی فرهادپور در تهران زندگی میکند
سخن آخر
از شما مخاطبان گرامی از این که تا انتهای بیوگرافی لیلی فرهادپور بازیگر نقش مهین در فیلم کیک محبوب من با ما همراه بودید متشکریم.اگر شما هم از علاقهمندان به این بازیگر هستید و اطلاعات بیشتری از زندگی شخصی وی دارید در تکه نظرات با ما و دیگر مخاطبان به اشتراک بگذارید.
دسته بندی مطالب
[ad_2]
منبع