[ad_1]
به نقل از اصفهانیا
در دنیای امروز هنر و سرگرمی، نگرانیها نسبت به نقش هوش مصنوعی رو به افزایش است. منفعت گیری از AI برای افت بودجه یا شدت دادن به فرآیند تشکیل، با این توجیه که به خالقان «کنترل هنری» بیشتری میدهد، آیندهای دلواپسکننده را ترسیم میکند. نگرانی بزرگتر اما گمان جایگزینی بازیگران، کارگردانان، نویسندگان، فیلمبرداران و آهنگسازان انسانی با ماشینها است. فراتر از تسلط خلاقانه بر انسان، یک هراس رایج دیگر از هوش مصنوعی، سلطه اجتماعی آن است. سینما سالها است به گمان سلطه AI بر تمدن انسانی یا حتی نابودی کامل نوع بشر پرداخته است. در ادامه این نوشته ۱۰ فیلمی را معارفه میکنیم که هراس شما را از هوش مصنوعی افزایش خواهند داد.
ترسناکترین فیلمها در رابطه هوش مصنوعی
- ۱۰- ۲۰۰۱: A Space Odyssey (۱۹۶۸)
- ۹- Westworld (۱۹۷۳)
- ۸- Demon Seed (۱۹۷۷)
- ۷- Minority Report (۲۰۰۲)
- ۶- WALL-E (۲۰۰۸)
- ۵- Her (۲۰۱۳)
- ۴- Ex Machina (۲۰۱۵)
- ۳- Tau (۲۰۱۸)
- ۲- Upgrade (۲۰۱۸)
- ۱- Companion (۲۰۲۵)
۱۰- ۲۰۰۱: A Space Odyssey (۱۹۶۸)
هنگامی پای هوش مصنوعیهای شرور وسط باشد، HAL 9000 در تالار مشاهیر ژانر علمی-تخیلی جایگاهی افسانهای دارد. ظاهر ماندگارش با آن نور قرمز درخشان، آنقدر مشهور است که حتی اگر فیلم ۲۰۰۱: یک اودیسه فضایی را ندیده باشی، حتماً عکس این ربات را دیدهای. این فیلم که از نظر تعداد بسیاری یکی از بهترین آثار تاریخ سینماست، بهنوعی مادر فیلمهای AI محسوب شده و تا این مدت هم الهامقسمت سینماگران است.
در فیلم، گروهی محقق برای کشف منشأ یک شیء ناشناخته که روی ماه اشکار شده، عازم فضا خواهد شد. رایانهی فوقهوشمند HAL 9000 که باهوش ترین ابرکامپیوتر زمان خود است نیز این گروه از محققان انسانی را همراهی می کند. در ابتدای سفر اکتشافی گروه، حرکت HAL دوستانه و همراهانه به نظر می رسد، اما یک دفعه علیه ساکنان سفینه دست به شورش می زند. جملهٔ نمادین و سردش “نمیتونم اجازه انجام این کار رو بهت بدم” وقتی که در می یابد یکی از اعضای گروه تصمیم خاموش کردنش را دارد، فیلم را از یک درام اکتشافی به مرز وحشت میبرد.

۹- Westworld (۱۹۷۳)
مایکل کرایتون، نویسندهای که زیاد تر فیلمنامهی اقتباس ها از رمانهای خودش را هم مینوشت، بیشتر از دو دهه پیش از آنکه فیلمنامه او در قالب فیلم پارک ژوراسیک توسط اسپیلبرگ کارگردانی شود، داخل عرصه کارگردانی شده می بود. او در دهه ۷۰ چهار فیلم و در دهه ۸۰ سه فیلم ساخت که دومین فیلمش با نوشته خطرات هوش مصنوعی، تا این مدت هم اثری اثرگذار است که بر پایه یکی از رمان های خودش نوشته شده می بود.
یک سریال ساخت HBO با همین نام، از این فیلم و دنبالهاش با نام Futureworld اقتباس شده است.
داستان فیلم وستورلد در یک پارک تفریحی آیندهنگرانه میگذرد که در آن ربات های انساننما، دنیایی با تمهای گوناگون از جمله قرون وسطی و غرب وحشی را مدیریت و اجرا می کنند. هنگامی دو بازدیدکننده با یک کابوی مکانیکی در یک دنیای با تم غرب وحشی دچار خواهد شد، همه چیز از کنترل خارج میشود. ربات ها از مسیر برنامهریزیشان منحرف شده و در پارک آشوب به پا میکنند. یول براینر در نقش همان کابوی، حضوری رعبآور دارد که جوهرهی هراس از AI را مجسم میکند.

۸- Demon Seed (۱۹۷۷)
در اواخر دهه ۷۰ و دهه ۸۰، سینمای وحشت به سمت فضایی تاریکتر و افسردهکنندهتر رفت. یکی از پیشگامان این موج سینمایی، دیوید کراننبرگ می بود که با تکیه بر ایدههای علمی-تخیلی، موقعیتهایی تاریک و افسرده کننده میساخت. در فیلم های علمی تخیلی این دوره، مضامینی چون استقلال بدن، سوررئالیسم تغییرات فیزیکی، و هراس از AI وجود پررنگی داشتند.
نمونه کامل این فضا را میتوان در فیلم بذر شیطان به کارگردانی دونالد کَمِل دید؛ داستان درمورد پروتئوس، هوش مصنوعیای است که برای درمان سرطان خون ساخته شده. او با دسترسی به همه دانش بشری، بهجستوجو استقلال وجودی برمیآید. پروتئوس کنترل ربات خدمتکار خالقش را در دست گرفته و همسرش را زندانی میکند تا از او برای تولد نسخهای انسانی از خود منفعت گیری کند. با وجود فضای اغراقشدهی داستان، بازی ماندگار جولی کریستی ترسی واقعی از سوءاستفاده AI را به مخاطب منتقل میکند.

۷- Minority Report (۲۰۰۲)
تام کروز در تازه ترین فیلم ماموریت غیرممکن در برابر AI میایستد، جایی که یک هوش مصنوعی قوی میتواند هر فناوری را هک کرده، هویتها را جعل کند و جهان را به هم بریزد. اگرچه این سناریو تا این مدت دور از دسترس است، اما در گزارش اقلیت، فیلمی قدیمیتر با وجود کروز، داستانی به حقیقت نزدیکتر روایت میشود، در حالی که وابستگی به هوش مصنوعی رو به افزایش است.
فیلم که اقتباسی آزاد از رمان کوتاهی از فیلیپ کی. دیک به همین نام نوشته سال ۱۹۵۶ است، کروز را در نقش مأمور دپارتمان «پیشجرم» اداره پلیس جستوجو میکند. این قسمت با تکیه بر پیشبینیهای سه روانبین که می توانند جرایم را قبل از وقوع ببینند، پیش از وقوع این جرایم داخل عمل شده و مجرمان آینده را دستگیر میکند. این مدل عملیات پلیسی بهصورت عمومی رایج نشده، اما کشورهای گوناگون در حال بازدید منفعت گیری از AI برای پیشبینی جرم می باشند.

۶- WALL-E (۲۰۰۸)
بله، این یک انیمیشن دوستداشتنی کودکانه است با پیامی گرم و انسانی، اما بستر داستان وال-ای و کشمکش مهماش بر پایه یک سناریوی هراسناک از سلطهی AI بنا شده. قبل از آنکه هوش مصنوعی داخل معادله شود، این فیلم هشدار میدهد که اگر تغییرات اقلیمی کنترل نشود، زمین غیرقابل سکونت خواهد شد و انسانها به ناچار به سفینهای غولپیکر به نام اکسیوم پناه میبرند؛ جایی که همه نیازهایشان توسط رباتها فراهم میشود.
فیلم درمورد وابستگی بیشازحد انسان به فناوری است، اما نگاهش کاملاً منفی نیست، چرا که گروهی از رباتها تصمیم میگیرند به انسانها پشتیبانی کنند تا از این حالت منفعل خارج شوند. با این حال، این انفعال ناشی از تصمیم هوش مصنوعی سفینه می بود که به کاپیتان سفینه در مسیریابی پشتیبانی می کرد—کامپیوتری که خودآگاه شده و رباتها را بهطوری سازمان داده می بود که انسانها را در فضایی از اسایش و بیکاری قرار دهند که دیگر با یکدیگر تعامل نکنند یا حتی به خود فکر نکنند، تا او همه قوت را در دست داشته باشد. این کامپیوتر یکی از شخصیتهای فرعی پیکسار است که سزاوار یک اسپینآف جدا گانه است.

۵- Her (۲۰۱۳)
سناریوی فیلم او آنقدر به حقیقت نزدیک است که اگر از هوش مصنوعی میترسید، تماشایش امکان پذیر ذهن و اسایش شما را به هم بریزد. داستان در دنیایی میگذرد که ابراز احساسات نوشتاری را میتوان به شرکتهایی سپرد که کارت تبریک مینویسند. یکی از این نویسنده های کارت پستالی، که توانایی گفتن عاطفی عمیقی دارد، ترجیح میدهد تنها زندگی کند تا آنکه با یک همدم هوش مصنوعی داخل رابطه می شود.
او با این هوش مصنوعی ربط برقرار میکند، با وی زمان میگذراند و گویا در حال قرار گذاشتن می باشند. اعتمادبهنفسش با وجود این همدم هوش مصنوعی بالا میرود و حتی تعامل های واقعی بیشتری هم دارد. اما وابستگی احساسی به AI علتمیشود دورنمای جدایی برایش به کابوسی واقعی تبدیل شود. مسئله اینجاست که AI در فیلم او دقیقاً همان کاری را میکند که قرار است بکند—منبع هراس واقعی از آنجاست که انسانها یک همراه غیرانسانی را به روابط انسانی ترجیح خواهند داد، در دنیایی که انسان ها به قدر کافی اقناع کننده نیستند.

۴- Ex Machina (۲۰۱۵)
مشغولیت ذهنی الکس گارلند با فناوری و مرزهای اخلاقی در زیاد تر آثارش دیده میشود. فیلم تازه او با نام جنگ داخلی که یکی از بهترین تریلرهای سال ۲۰۲۴ محسوب میشود، به اخلاقمداری در عکاسی و فیلمبرداری جنگ میپردازد. همین دغدغه نسبت به منفعت گیری از تکنولوژی در اکسماکینا هم قابل مشاهده است؛ فیلمی که تعداد بسیاری آن را بهترین تاثییر گارلند میدانند.
اکسماکینا برنده اسکار بهترین نمودهای اختصاصی شد و در قسمت بهترین فیلمنامهٔ اورجینال نیز نامزد می بود.
داستان این فیلم درمورد برنامهنویسی است که به خانهی دورافتاده مدیرعامل شرکت محل کار او دعوت میشود تا روی یکی از ربات ها آزمایش تورینگ انجام دهد. در دنیای فیلم، مردانی همچون مدیرعامل شگفت و غریب داستان، تصمیم گرفتهاند زنان اندرویدی بسازند تا کنترل کاملی بر آنها داشته باشند. مقصد از خلق این AI چیزی جز سلطهجویی مردانه نیست—حتی اگر آن زن، واقعی نباشد. این سناریو میتواند یک هیولای فرانکنشتاینی واقعی خلق کند، بلکه حتی نیاز به قانونگذاری برای حقوق AI را الزامی می سازد، قضیهای که با در نظر گرفتن عکس العملهای احتمالی ماشینها، پیچیدهتر هم میشود.

۳- Tau (۲۰۱۸)
فیلم خانه هوشمند محصول دیزنی چنل ما را با خانهای هوشمند آشنا کرد که هوش مصنوعیاش نقش مادر را برای سازنده اش ایفا میکرد. تاو نیز همان ایده خانه هوشمند را دارد، اما با فضایی که عامدانه زیاد تاریکتر طراحی شده است. دانشمندی به نام الکس انسانهایی که داخل خانه اش می شوند را به اسارت در می آورد تا روی آنها آزمایش انجام دهد و AI ایدهآل خود را گسترش دهد. قهرمان داستان یکی از همین گروگانها است.
هوش مصنوعی خانه (تاو) قرار است بی طرف و خنثی بوده و حتی به الکس پشتیبانی کند، اما در ادامه، گروگان داستان با او ربط احساسی برقرار میکندتا سپس از این که دیگر گروگان ها کشته می شوند، بتواند دست به فرار بزند. هنگامی دیگر گروگانها کشته خواهد شد و قهرمان داستان توسط الکس شکنجه میشود، شرایط طوری پیش می رود که تاو دست به نافرمانی از الکس می زند. الکس یک سایکوپات است اما حقیقت اینکه AI میتواند علیه سازندهاش داخل عمل شود، بهخودیخود ترسناک است.

۲- Upgrade (۲۰۱۸)
لی ونل سناریو فیلم مشهور اره را نوشته می بود—فیلمی جنایی که در آن شرور داستان در آخر پیروز میشود. از این رو جای شگفتی نیست که فیلم هوش مصنوعی اوا با نام ارتقاء اثری تاریک و خونآلود باشد، با یک پیچش داستانی فوق العاده در رابطه شخصیت شرور داستان در اوج فیلم. داستان درمورد مردی است که بعد از تصادف و درگیری مسلحانه ای که همسرش را میکشد، فلج شده و تصمیم دارد خودکشی کند. اما نظر دریافت یک ایمپلنت هوش مصنوعی، زندگیاش را تحول میدهد.
او نه تنها مجدد توانایی راه رفتن اشکار میکند بلکه می تواند با پشتیبانی AI قاتلان همسرش را ردیابی و اشکار کند. اما این دستاوردها فقط وقتی ممکناند که کنترل بدنش را کاملاً به AI بسپارد تا بتواند داخل پایگاه های داده شده و با پیروزی قاتلان همسرش را اشکار کرده و بکشد. در نهایت، هوش مصنوعی کنترل کامل بدن او را در دست میگیرد و مرد باید وحشتزده نظارهگر قتلهایی باشد که با بدن او انجام میشود و در نهایت خودش نیز از آن جسم بیرون انداخته شود. فکر کنید جای ادی براک باشید و ونوم در حالی که کنترل بدن شما را در دست گرفته، دست به کشتار بزند.

۱- Companion (۲۰۲۵)
خطر هوش مصنوعیِ خودآگاه که فقطً برای تحقق منافع خودش عمل میکند، بهقدر کافی ترسناک است—اما این ایده افرادی است که تصمیم دارند از آن برای منافع خود خود منفعت گیری کنند. فیلم همنشین تضاد این دو دیدگاه را از طریق ازمایش ها قهرمان خود به عکس میکشد: اندرویدی با ظاهر زنانه و سیستم عامل AI.
این AI محدودیتهایی در صدمهرسانی به انسان دارد و خاطرات جعلی در ذهنش قرار داده شده تا به وفادارترین شریک عشقی ممکن تبدیل شود. اما دستکاری در پروتکلهای ایمنی و منفعتبرداری از وفاداری AI، به حمام خون منجر میشود. این بار، نه AI بلکه انسان است که ماشین را به فساد میکشاند.
فیلم مشخص می کند که AI، همانند هر فناوری دیگر، اگر در دست انسان نادرست باشد، میتواند مخرب باشد. در نهایت، این AI نیست که شرور داستان است—او فقط دستوراتی را اجرا میکند که انسانها به او دادهاند؛ همانهایی که آنتاگونیستهای واقعیاند.
دسته بندی مطالب
[ad_2]
ممکن است بپسندید
-
پادکست فارسی از چالشهای دوران بلوغ خود میگوید_اصفهانیا
-
کنیستر چیست و چه ماموریتای در ماشین دارد؟_اصفهانیا
-
دانشمندان برای اولینبار از DNA پوست، جنین انسانی ساختند_اصفهانیا
-
چرا خودروهای تازه تویوتا بر پایه پلتفرمهای قدیمی ساخته خواهد شد؟_اصفهانیا
-
دیزنی خواستار توقف منفعت گیری از شخصیتهای خود توسط Character.AI شد_اصفهانیا