ساختمان‌های ناایمن، بمب‌های ساعتی فرونشست زیر پای شهر گنبدها

ساختمان‌های ناایمن، بمب‌های ساعتی فرونشست زیر پای شهر گنبدها

[ad_1]
به گزارش اصفهانیا




آخرین و جدیدترین اخبار سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، کارگری ، ورزشی، حوادث و سلامتی ، استان اصفهان و ایران را در وب سایت اصفهانیا دنبال کنید

اصفهان امروز_ شهرزاد فلاح: سال‌ها است که از ترک‌های عمیق در دل شهر اصفهان سخن زده‌ایم، اما گره‌ای گشوده نشده است. اکنون این بحران به بمب ساعتی تبدیل شده که هر لحظه امکان پذیر منفجر شود و فاجعه‌ای به بزرگی پلاسکو یا متروپل آبادان رقم بزند. ساختمان‌های ناایمنی چون تیمچه ملک‌التجار، سرای گلشن، بازار مسگرها، پاساژهای چهارباغ، آمادگاه و خیابان سپه، بیشتر از هر زمان فرد دیگر در معرض فروپاشی می باشند و اگر به سرعتت عمل نکنیم، دیگر درمان‌ناپذیر خواهند شد.

 اصفهان، روی لبه ترک‌ها؛ هنگامی فرونشست آرام‌تر از زلزله می‌کُشد

 فرونشست در اصفهان دیگر فقط یک اتفاق زمین‌شناسی نیست؛ اکنون به استعاره‌ای بدل شده برای فروپاشی آرام شهری که قرن‌ها بر ستون‌های معماری، هنر و تدبیر ایستاده می بود. زیر پوست این شهر، ترک‌هایی در جریان‌اند؛ نه فقط در خاک، در سازه‌ها، هویت تاریخی، امنیت شهری و وجدان نهادهایی که تا این مدت سکوت کرده‌اند. در بازار بزرگ میدان نقش‌جهان، در لابه‌لای سقف‌های کاشی‌کاری شده و گذرهای شلوغ، ترک‌هایی که از چشم‌ها نهان نیستند. مغازه‌داران با وحشتی بی‌صدا به سقف‌هایی نگاه می‌کنند که سال‌ها است مرمت نشده، اما اکنون حتی از بالا چکه می‌کنند؛ نه از سوراخ که از شکاف. این شکاف‌ها آرام و بی‌صدا رشد می‌کنند، تا به فاجعه‌ای تبدیل شوند. اما خطر فقط در بازار نیست. ساختمان‌هایی در کوچه‌های فراموش‌شده همانند شکرشکن یا میدان قدیمی، دیگر با زلزله هم کاری ندارند؛ اینجا فرونشست، تهدیدی روزانه است. خاکی که چون استخوانی دچار اُستئوپرو (پوکی‌استخوانن) شده، دیگر توان تحمل سنگینی خاطره‌ها را ندارد و بااین‌حال، هیچ آژیری شنیده نمی‌شود. بر پایه داده‌های رسمی سازمان نقشه‌برداری سرزمین، فرونشست زمین در دشت اصفهان از مرز هشدار عبور کرده و به مرحله بحرانی رسیده است. در مناطقی از شمال، شرق و حتی محدوده مرکزی شهر، نرخ نشست تا ۱۵ الی ۱۸ سانتی‌متر در سال گزارش شده؛ عددی معادل یکی از شدیدترین نرخ‌های فرونشست در خاورمیانه. آتش‌نشانی هشدار می‌دهد، نظام‌مهندسی گزارش می‌دهد، اما هم چنان ساختمان‌های ناایمن به کسب‌وکار ادامه خواهند داد. آنچه فرومی‌ریزد فقط دیوار نیست، بخشی از آبروی این شهر است که اگر سریع نجنبیم، در اولین حادثه، همراه آجرها دفن خواهد شد. فرونشست؛ نام دیگرِ بی‌تدبیری تاریخی ماست. هنگامی زاینده‌رود را به عکس تقلیل دادیم و عمق شکاف‌ها را به سکوت سپردیم، پایه‌های شهر را سست کردیم. در میدان نقش‌جهان، نشانه‌های ضعف سازه‌ای در بناهایی چون تیمچه ملک‌التجار، سرای گلشن، و قسمت‌هایی از بازار مسگرها مشهود است. کارشناسان چندین دفعه هشدار داده‌اند که در نبوده است مطالعات ژئوتکنیکی و مقاوم‌سازی، حتی نشست چندمیلی‌متری می‌تواند به فروپاشی زنجیره‌ای بی انجامد. اما فاجعه تنها در ابنیه تاریخی نهان نشده؛ در ساختمان‌های تجاری نیمه قدیمی سطح شهر، خطری خاموش در جریان است. آنچه امروز بیش‌ازپیش دلواپس‌کننده است، نبوده است هیچ فهرست دقیق یا بانک اطلاعاتی از ساختمان‌های تجاری ناایمن اصفهان است. نه شهرداری، نه سازمان نظام‌مهندسی، و نه حتی نهادهای ایمنی، لیستی از این سازه‌های صدمه‌پذیر در اختیار ندارند. هر مغازه، هر پاساژ و هر ساختمان اداری می‌تواند بالقوه محل فاجعه‌ای قریب‌الوقوع باشد. در امتداد خیابان چهارباغ و شیخ بهایی پاساژهایی از دهه ۴۰ و ۵۰ خورشیدی، هم چنان بدون کمترین بازنگری سازه‌ای، نفس‌زنان ایستاده‌اند. تعداد بسیاری حتی به طور دقیق اشکار نیستند که چه وقتی و با چه مجوزهایی ساخته شده‌اند. اکنون با فرونشست، سیم‌کشی‌های قدیمی، و نبوده است امکانات اولیه ایمنی، این بناها همانند تله‌هایی، آماده انفجار شده‌اند. در خیابان سپه، کارگاه‌های کوچک کفاشی، قلب تپندهٔ مشاغل سنتی اصفهان‌اند؛ اما این قلب زیر سقف‌هایی پوسیده و سیم‌کشی‌هایی خطرناک می‌تپد. خطر آتش‌سوزی در این سازه‌ها، نه یک گمان که تهدیدی دائمی است؛ تهدیدی که هیچ متولی روشنی برای کنترل آن وجود ندارد. تعداد بسیاری از ساختمان‌های تجاری مهم شهر نه نقشه پیش‌سازه دارند، نه گزارش‌های به‌روز لرزه‌نگاری. برخی از آن‌ها در دوره‌ای ساخته شده‌اند که نه مطالعات خاک در نظر گرفته می‌شد و نه مقررات ایمنی وجود داشت. امروز همان بی‌توجهی‌ها، بدل به تله‌هایی مرگبار شده‌اند که در ظاهر مشغول کسب‌وکارند اما در باطن، تاب هیچ لرزه یا تکانی را ندارند. احتمالا با اهمیت ترین جنبه تهدید فرونشست در اصفهان، آثار مخربی است که به میراث جهانی شهر داخل می‌شود. آثار ثبت‌شده همانند میدان نقش‌جهان، مسجد جامع، مسجد سید، مدرسه چهارباغ، و پل خواجو، نه‌تنها به لحاظ معماری کم‌نظیرند، بلکه هرگونه صدمه به آن‌ها، به اعتبار بین‌المللی سرزمین در حوزه حفاظت از میراث جهانی لطمه می‌زند.

 این‌ها فقط سیم نیستند

سیم‌های آویزان از سقف بازارهای میدان تاریخی نقش‌جهان که چون تارهای عنکبوت آویزان می باشند. طناب‌هایی‌اند بین دیروز و امروز که اگر پاره شوند، فردا هم همراهشان سقوط خواهد کرد. اصفهان، زیر پوست زیبایش، زخمی دارد که برق آن را تیزتر می‌کند. زخمی که اگر بادقت و فوریت درمان نشود، نه فقط یک بازار که یک هویت را خواهد سوزاند. مسئله دلواپس‌کننده‌تر آنجاست که تا این مدت برای تعداد بسیاری از ساختمان‌های در معرض خطر، هیچ برچسب ایمنی، نقشه‌برداری دقیق از پیش‌سازه، یا مطالعات دینامیکی خاک انجام نشده است. نبوده است یک بانک اطلاعات جامع از سازه‌های ناایمن، فقدان دستورالعمل مشترک بین نهادهای مسئول، و بی‌توجهی به هشدارهای کارشناسی، مشخص می کند که مدیریت شهری تا این مدت عمق این بحران را جدی نگرفته است. اکنون زمان آن نیست که گرد بحران را زیر فرش بزنیم؛ باید با همه ابزارهای مهندسی، حقوقی، شهری و رسانه‌ای، پیش از آن که دیر شود، برای نجات اصفهان برخیزیم. این بمب ساعتی به شمارش معکوس رسیده است و هر لحظه امکان انفجارش هست.










دسته بندی مطالب

خبرهای ورزشی

اخبار پزشکی

آاخبار اجتماعی

اخبار فرهنگی

کسب وکار

اخبار فناوری

[ad_2]

منبع