[ad_1]
به گزارش اصفهانیا
اصفهان امروز_شهرزاد فلاح: در خیابانهای اصفهان، هر قدم که به سمت مغازهها و میدانهای ترهبار میروی، سفره مردم را میتوان دید؛ اما نه پهنشده، بلکه هر روز جمعتر و نحیفتر از دیروز. دیگر نه صدای قلقل قابلمه خورش در خانهها هست، نه برش پنیر کنار نان سنگک. صدای غالب، غرغر معدهای است که بین نان خشک و چای شیرین مانده و نگاهی حسرتبار به یخچال خالی دارد. سفرهها اکنون فقط نشانهای از مصرف نیستند؛ سندی می باشند بر سقوط آرام و تدریجی قوت خرید، سلامت عمومی و کرامت خانوار.
گوشت قرمز دیگر حضوری در سفره تعداد بسیاری از خانوادهها ندارد؛ حتی مرغ هم که وقتی جانشین اقتصادی آن می بود، اکنون به محصولی دور از دسترس تبدیل شده است. تخممرغ نیز دیگر غذای روزمره نیست، بلکه کالایی است که بهندرت خریده میشود. حبوبات هم که روزگاری جانشین پروتئین حیوانی بودند، پابهپای دیگر اقلام، افزایش قیمت اشکار کردهاند و از «جانشین مقرونبهصرفه» به «کالای پرهزینه» تبدیل شدهاند.
لبنیات که ستون فقرات تغذیه سالم کودکان به شمار میرفت، امروز در تعداد بسیاری از خانهها جایگاهی ندارد. پنیر، شیر، ماست و دوغ دیگر وجود روزانه ندارند و به اقلامی تبدیل شدهاند که خریدشان بااحتیاط و گاه با حسرت همراه است. در میدانهای میوه و ترهبار، تابلوهای قیمت نهتنها مشتری، بلکه امید را هم از پا انداختهاند. زردآلو، آلبالو، گیلاس و حتی هندوانه اکنون دیگر نماد طراوت نیستند، بلکه نماد فاصلهاند؛ فاصله بین دستهای خالی و ویترینهای پُر.
نان، آخرین پناهگاه سفرهها، هم دیگر پناه مطمئنی نیست. نهتنها قیمت آن دیگر قابلپیشبینی نیست، بلکه حتی در سادهترین شکل خود هم به کالایی فکر شده تبدیل شده است. خانوادههای پرجمعیت، مستأجران، و اقشار کارگر، حتی برای سیرشدن با نان هم برنامهریزی میکنند.
خانم ف – الف، مادر دو کودک در خیابان احمدآباد، میگوید: «گوشت و مرغ از سفره ما رفته، اکنون پنیر هم نمیخریم. نان و تخممرغ هم که گران شد. شبها به بچههایم نان و چای میدهم، چون میترسم صبح مدرسه از گرسنگی حالشان بد شود.»
در خیابان طاهرزاده آقای ناصری، بازنشسته فرهنگی، نگاهی به میوهفروشی میاندازد و میگوید: «زردآلو رو فقط نگاه میکنم. نوهام میگوید بخر، میگویم گرانه، سپس هم از کنارش رد میشویم. من برای نوهام فقط شرم دارم و دیگر هیچ.»
هنگامی از سبد غذایی، گوشت، مرغ، لبنیات، تخممرغ، برنج و حبوبات یکییکی حذف خواهد شد، دیگر چیزی باقی نمیماند مگر نان خشک، چای تلخ، و قولهای حذفشده. این زنگ خطر نه فقط برای تغذیه است، بلکه برای سلامت ملی است. افت مصرف منبع های پروتئینی، آهن، کلسیم و ویتامینها علتابراز موج جدیدی از بیماریهای خاموش خواهد شد. سونامی کمخونی، ضعف سیستم ایمنی، پوکیاستخوان، افت تمرکز در کودکان و افزایش نرخ سوءتغذیه، میهمانخانههایی شده که دیگر در یخچالشان خبری از لبنیات، گوشت یا حتی برنج نیست.
در این بین، سازمان بهداشت جهانی در تازه ترین هشدار خود نسبت به تبعات تغذیه ناکافی و تنوع غذایی پایین در جوامع مشکلاتزده، زنگ خطر را به صدا درآورده و اظهار کرده است که صدمههای تغذیهای جاری میتواند تا دو نسل آینده ادامه یابد. بهاختصاصی در کشورهایی با بحران معیشت، حذف مداوم اقلام پایهای از سبد غذایی خانوار، به ابراز بیماریهای مزمن، اختلالات روانی و کم شدن یادگیری در کودکان منجر خواهد شد.
مطالعهای که در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شده نیز مشخص می کند بیشتر از نیمی از خانوادههای شهری، کمتر از نصف نیاز روزانه خود به منبع های کلسیم، آهن و پروتئین را فراهم میکنند. دکتر منصوره آقایی، متخصص تغذیه میگوید: «آنچه امروز از سفرهها حذف شده، فقط غذا نیست؛ این حذفها، آینده کودکان را نشانه گرفتهاند. ما با نسلی روبه رو خواهیم می بود که در سنین جوانی با اختلالات رشد، ضعف یادگیری و افت منفعتوری ذهنی مواجه خواهد شد.»
در پژوهشی میدانی که در چند منطقه با سطح اقتصادی متفاوت در اصفهان انجام شده، اشکار شد که تعداد بسیاری از مادران به طور روزانه هیچ لبنیاتی به فرزندان خود نمیدهند و مصرف میوه به یک یا دو وعده در هفته محدود شده است. خانم نوری، معلم یکی از مدارس منطقه محروم، روایت میکند: «بچهها بیحال و خوابآلود سر کلاس میآیند. قبلاً با شیر و تخممرغ میآمدند، اکنون نان خشک و چای سهم صبحانهشان شده. برخی از آنها از گرسنگی سردرد میگیرند یا تمرکز ندارند.»
آنچه کمتر در او گفتوگوهای رسمی حرف های میشود؛ اما در دل کوچه و بازار شنیده میشود، تحول معنی «قولغذایی» است. دیگر قولغذا به معنی سیرشدن باکیفیت نیست، بلکه فقط چیزی است برای دوامآوردن. مادری در صف نانوایی سنگک آهسته او گفت: «من فقط میخواهم شب فردی از گرسنگی گریه نکند. مهم نیست چه میخوریم، فقط گرسنه نباشیم.»
این گزارش نه برای ترساندن که برای بیدار کردن است. خطر، در یخچالهای خالی نیست؛ در خانههایی است که دیگر حتی امید به بهبود را از سبدشان بیرون گذاشتهاند. اگر صدای قلقل غذا خاموش شده، صدای هشدار کارشناسان سلامت هم باید شنیده شود. صدای چاقوی آشپزخانهها این روزها زیاد تر همانند صدای بریدن امید از خانهها است.
دسته بندی مطالب
[ad_2]
منبع