[ad_1]
به گزارش اصفهانیا
در حالیکه تنها در بیست روز نخست مهرماه، هوای اصفهان هر روز آلوده بوده است، مدیرکل حفاظت محیطزیست استان از تخصیص ۸۸ میلیون لیتر مازوت کمگوگرد به نیروگاه شهید منتظری خبر داده؛ سوختی که به حرف های او «برای مصرف احتمالی» در نظر گرفته شده است. اما مردم اصفهان از واژههایی چون احتمالی و موقتی خستهاند. توانایی سالهای قبل نشان داده که در این شهر، هیچ چیز به اندازه آلودگی هوا دائمیتر از تصمیمهای موقتی نیست.
هر سال با اغاز فصل سرد، ماجرای تکراری «تعمیرات خطوط گاز» یا «افتسوخت گازی» پیش کشیده میشود تا سوزاندن مازوت توجیه شود. امسال نیز همان روایت تکرار میشود: مسئولان میگویند نیروگاه برای استمرار تشکیل برق ناچار است مدتی از مازوت منفعت گیری کند؛ اما این «زمان مختصر» دقیقاً از چه وقتی تا چه وقتی است؟
هنگامی مازوتسوزی در نیمه دوم سال قبل ماهها ادامه داشت و از ابتدای امسال هم رد دود آن در آسمان دیده میشود، دیگر نمیتوان این حالت را «موقت» نامید. ضروریِ تکرارشونده، دیگر ضروری نیست؛ عادت است.
از نظر دیگر، تخصیص ۸۸ میلیون لیتر مازوت حتی اگر کمگوگرد باشد، نشانه آمادگی برای منفعت گیری است نه پرهیز از آن. هیچ دستگاهی دهها میلیون لیتر سوخت آلاینده ذخیره نمیکند مگر برای مصرف قطعی یا قریبالوقوع. در واقع، همین «مصرف احتمالی» بهانهای شده برای عادیسازی مازوتسوزی در اصفهان.
قضیه آنقدر جدی است که مردم حق دارند بپرسند که اگر قرار نیست این سوخت منفعت گیری شود، چرا باید این چنین حجمی از آن به نیروگاه تعلق یابد؟ مدیرکل محیطزیست اصفهان پافشاری کرده مازوت مورد منفعت گیری «کمگوگرد» است و گوگرد آن تا پنجهزار تکه در میلیون افت یافته. این مسئله از نظر فنی درست است، اما حقیقت آن است که حتی مازوت کمگوگرد هم سوختی آلاینده و خطرناک است. ذرات معلق، اکسیدهای نیتروژن، ترکیبات آلی و فلزات سنگین ناشی از احتراق مازوت، در هوای خشک و بیباد اصفهان، هفتهها در جو باقی میماند. تفاوت بین مازوت معمولی و کمگوگرد احتمالا برای آزمایشگاهها معنی داشته باشد، اما برای ریههای مردم، هر دو صدمهزا می باشند و احتمالا تنها تفاوتی اندک در آمار مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا و مازوت سوزی تشکیل کند.
در کنار این، نبوده است شفافیت در خبررسانی نیز بر بیاعتمادی عمومی افزوده است. شهروندان نمیدانند دقیقاً چه روزهایی نیروگاهها مازوت میسوزاند، چه مقدار آلاینده در فضا انتشار میشود، و چه نهادی مسئول نظارت و جوابگویی است. در حالی که طی تنها ۲۰ روز نخست مهرماه، شاخص آلودگی هوای اصفهان در همه روزها بالاتر از حد مجاز بوده، هیچ گزارش رسمی درمورد نوع سوخت نیروگاهها و سهم آنها در این آلودگی انتشار نشده است. در این چنین شرایطی، واژههایی همانند «موقتی» یا «اضطراری» بیشتر از آنکه اسایشقسمت باشند، مبهم و فرسایندهاند.
قضیه مازوتسوزی فقط یک چالش فنی یا انرژی نیست؛ یک بحران اجتماعی و زیستمحیطی است. تصمیم برای منفعت گیری از مازوت مستقیماً با سلامت مردم، کیفیت زندگی شهری و آینده زیستپذیری اصفهان گره خورده است. در شهری که با بحران آب، فرونشست زمین، نابودی فضای سبز و مهاجرت اقلیمی روبهروست، افزودن آلودگی هوا به این فهرست، تنها شتاب دادن به سقوط است. نمیتوان برای فراهم برق، هوای تنفسی مردم را قربانی کرد. بیتردید سرزمین با محدودیت در منبع های گاز روبهروست، اما راهحل، برگشت به سوختهای آلاینده نیست. نیروگاهها باید به فناوریهای کنترل آلایندگی تجهیزشوند، انرژیهای تجدیدپذیر گسترش یابند و برنامههای مدیریت مصرف برق جدی گرفته شوند.
تعداد بسیاری از کشورها با منفعت گیری از سیستمهای ذخیرهسازی انرژی، بهینهسازی مصرف در ساعات پیک و اصلاح الگوی تشکیل، توانستهاند بحران شبیه را بدون آلوده کردن آسمان شهرهایشان پشت سر بگذارند. امروز اصفهان بیشتر از هر زمان فرد دیگر نیازمند شجاعت مدیریتی است؛ شجاعتی برای گفتن «نه» به تصمیمهای آسان و مخرب. مازوتسوزی، حتی اگر کمگوگرد باشد، نشانه عقبگرد در سیاستهای انرژی و زیستمحیطی است. مردمی که هوای آلوده را هر روز نفس میکشند، از مدیران خود انتظار دارند صادقانه بگویندتا کی قرار است آلودگی هوا، هزینه افتبرق باشد؟
حقیقت این است که در اصفهان، «موقتی بودن» سالها است به قاعده تبدیل شده است. اکنون زمان آن رسیده که این چرخه تکراری شکسته شود. آسمان اصفهان به قول و شعار نیاز ندارد؛ به تصمیمهای شفاف، مسئولانه و شجاعانه نیاز دارد ؛ پیش از آنکه نفسهایش همه شود.
دسته بندی مطالب
[ad_2]
منبع