[ad_1]
درمورد تتلو نوشته ام و برکشندگانش که دشمن زیبایی و آزادی اند و فهمی از فرهنگ و هنر ندارند و توضیح داده ام مشکل این جماعت بیشتر از آن که سیاسی باشد مشکل فرهنگی است. یعنی اصلا درکی از زیبایی و موسیقی و این سخن ها ندارند و اگر سال ها پیش ذوق زده شده اند و برای عکس گرفتن با تتلو از یکدیگر پیشی گرفته اند به این علت بوده که فهمیدن و استعدادشان از هنر و زیبایی همین بوده و دشمنی شان با شجریان هم بیشتر از آن که به سیاست برگردد به این علت بوده که اصلا نمی فهمیده اند شجریان یعنی چه؟ یعنی به علت همان توانایی و فهمیدن خاصشان نمی توانند با این شکل از موسیقی و شعر ربط برقرار کنند چون اصلا آن را نمی فهمند. صد بار هم اصرار کرده ام که این سخن ها را با گوش سیاست نشنوید. و آن زمان خوب است چه پاسخی بشنوم: چطور به ساسی مانکن اشاره نمی کنی که رفت به دیدار کروبی؟ چرا به اصلاح طلبان چیزی نمی گی؟ خب، چه باید او گفت به این موجودات؟ یعنی مجدد باید بنشینم آن چند هزار کلمه ای را که به ساده ترین شکل نوشته ام تکرار کنم؟ بی خیال. مدعی گر نکند فهمیدن سخن گو سر و خشت، اما این وسط یک چیز دستگیرم شد و این که حقیقتا ما نفرین شده ایم و روزگار ما روزگار بلبله بابلیان است. فردی سخن فرد دیگر را فهمیدن نمی کند. هرکسی سخن خودش را می زند و گوشش بدهکار هیچ سخنی جز سخن خودش نیست. علت این که در عالم سیاست نیز این همه تشتت است و هیچ ائتلافی شکل نمی گیرد و اگر هم بگیرد کم از دوهفته از هم می پاشد به همین علت عدم همسخنی و همزبانی است. فرمود همدلی از همزبانی خوشتر است اما در روزگاری که همزبانی به امری محال بدل شده است همدلی آرزوی دور و دیری است که احتمالا در عالمی دیگر به دست آید.
اکنون با این همه نومیدی توضیح دادن منفعت ای هم دارد؟ قطعا خیر. بهترین شیوه خاموشی است:
سخنی نیست که خاموشی از آن بهتر نیست
نیست علمی که فراموشی از آن بهتر نیست
ای کاش می شد خاموش ماند و فراموش کرد. ای کاش اما دریغا کوتاه که خواستن توانستن نیست. بگذاریم و بگذریم.
برگردیم به همان عالم غفلت خودمان و بازی را ادامه دهیم. خب،مگر من از آقای کروبی دفاع کرده ام؟ من هیچ زمان دفاع کننده آقای کروبی نبوده ام. نه در ستاد ایشان بوده ام و نه به ایشان رای داده ام. شماها اگر زیاد کارتان درست است بروید یقه فیلم ساز محبوتان بهروز افخمی را بگیرید که مشاور تبلیغاتی و انتخاباتی او بوده یا یقه هرکس فرد دیگر که ساسی مانکن را به گفتن هنرمند به ستاد ایشان دعوت کرده و سپس خواست ساخت آهنگ هم به ایشان داده. در ثانی آقای کروبی که هیچ زمان ملاقات خصوصی با ساسی مانکن نداشته. مشاوران نادانش این چنین نانی را در سفره او گذاشتند. آقای کروبی هم به ساسی مانکن هیچ زمان نگفته که من فلان آهنگت را گوش کرده ام. دستی به سر و رویش هم نکشیده. مدافعان آقای کروبی هم برای ساسی مانکن در هیچ نهادی بزرگداشت برگزار نکردند. او را حر زمانه و معیار حق و باطل هم نخواندند. عده ای از مشاوران کج سلیقه آقای کروبی فقط از او منفعت گیری ابزاری کردند برای انتخابات. که یقیناً زیاد نادرست کردند و مطمئنم از آن قرتی بازی ها دو هزار تا رای هم برای آقای کروبی در نیامد. همین. حالی تان شد یا باز ادامه بدهم؟
می دانید مسئله تاسف بار ماجرا کجاست؟ این که دوقطبی بازی در این مملکت ته ندارد. بله، تا احمق در جهان است مفلس در نمی ماند. یعنی مفلسان خوب فهمیده اند مقدار بلاهت برخی ها را و اتفاقا خوب جایی هم اندوخته گذاری کرده اند. فردی که می تواند داخل بازی ابلهانه ساسی مانکن و تتلو بشود یعنی مستعد هرگونه بلاهتی است. یعنی به راحتی می تواند طرف اسرائیل بایستد و از کشته شدن هزاران کودک فلسطینی شاد بشود چرا که در عالم کوته فکرانه او هرکس چیزی علیه صهیونیست های جنایتکار بگوید حتما دفاع کننده بی چون و چرای وضع حاضر است.دو قطبی سازان خوب اشکار کرده اند سوراخ دعا را. جای خوبی هم اندوخته گذاری کرده اند.
دوقطبی سازان گرامی!
فقط امیدوارم بیشتر از اندازه روی هوش و ذکاوت شرکت کنندگان در این دو قطبی ها حساب باز نکنید. این چنین موجوداتی حتی برای خودشان هم قابل پیش بینی نیستند و امکان پذیر فردا روزی قالتاق تر از شماها یافت بشود و با ساختن یک دو قطبی تازه و بدیع همین موجودات را روبروی شماها قرار دهد. آن زمان است که تنها راهتان گریختن است که فرمود: گریز به زمان پیروزی است!
[ad_2]
منبع