[ad_1]
به گزارش اتفاقات ایران و به نقل از خبرآنلاین از روابط عمومی انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، اولین سخنران این مراسم، هادی خانیکی از شاگردان معتمدنژاد و استاد دانشگاه علامه طباطبائی می بود که ضمن خوشامد گویی به میهمانان او گفت: منظومهای که امروز ناظر آن هستیم و دورهم گردآمدیم به منظور بازخوانی آرای دکتر معتمدنژاد شکل گرفته است و این بازخوانی منحصر به ماندن در قبل و گفتن خاطرات نیست. چون تاریخ و برگشت را با دو رویکرد میتوان جستوجو کرد؛ یکی از این رویکردها گفتن خاطرات است اما عدهای هم همانند فردریک جیسون اعتقاد دارند که باید از خاطرهها گذشت و به سمت آرزوها رفت به گفتن دیگر باید تاریخ را بر پایه آرزوها خواند.
او گفت: به نظر میآید بخشی از خاطراتی که در این فهمیدن تاریخی که به اعتبار دکتر معتمدنژاد سامان گرفت، در سال ۸۳ که نکوداشت او برگزار شد و سال ۹۲ که مراسم مختلفی برگزار شد، اتفاق افتاد. یقیناً کتاب «فرزانه فروتن» که مجموعه خواندنی است هم در همان سال تدارک دیده شد.
خانیکی در ادامه گفت: هر فردی از دور و نزدیک با مرحوم معتمدنژاد در ربط می بود با آرزوهای او آشنا می بود. مهم ترین آرزویش چیزی به اسم علم ربط، خانواده ارتباطات و این که منظومه ارتباطات شکل بگیرد و بتواند به حل و فصل مسائل ایران پشتیبانی کند. معتمدنژاد به همه تعلق دارد و منحصر به یک دانشکده یا دانشگاه نیست. همه حق دارند درمورد او سخن بزنند و نمیتوان ایشان را محدود به یک رشته کرد.اگرچه او حکم در وطن خویش غریب را داشت. امروز ملزوم است که به فناوریهای و تکنولوژیهای تازه همانند هوش مصنوعی بپردازیم و آنها را جزو آرزوهای معتمدنژاد ببینیم.
این استاد ارتباطات گسترش در آخر فرمود: این چنین در این برنامه ملزوم است از دو استاد دیگر که امروز در بین ما نیستند اما زیاد در حوزه ارتباطات تاثیرگذار بودند آقایان علی اسدی و مجید طهرانیان هم یاد کنم و بگویم که درمورد نظریات این دونفر هم ملزوم است به طور جدا گانه پرداخته بشود اگرچه دوران سرطان به من این زمان را داد که به اندیشههای آقای طهرانیان به طور مفصل بپردازم و دین خودم را به ایشان با انتشار کردن کتابی درموردشان ادا کنم.
سخنران بعدی این مراسم، اعظم راود راد استاد ارتباطات دانشگاه تهران می بود که او گفت: بنده هیچزمان سعادت نداشتم که به طور مستقیم شاگرد ایشان باشم اما از کتاب «وسایل ربط جمعی» مرحوم معتمدنژاد برای تدریس در کلاسهایم زیاد منفعت گیری کردم و از سال ۱۳۷۵ که به گروه ارتباطات دانشگاه تهران پیوستم برای تدریس درس مبانی ارتباطات اجتماعی زیاد از کتاب دکتر معتمدنژاد منفعت گیری کردم.

او گفت: موضوعی که برای من زیاد دلنشین می بود این که در آن سالها در کتابها و مجلات ارتباطی که انتشار میشد فردی به نوشته سینما و رسانه نمیپرداخت اما دکتر معتمدنژاد در کتاب «وسایل ربط جمعی» به خوبی به نوشته سینما و رسانه ارتباطی پرداختهاند. مشابهت و تفاوت سینما با دیگر وسایل ارتباطی از مباحثی می بود که به دکتر معتمدنژاد به آن دقت داشت. این رویکرد نشان از نگاه همه جانبه گرایی دکتر معتمدنژاد داشت.
راود راد در آخر فرمود: در آن سال ها دکتر معتمدنژاد تلاش بسیاری انجام داد که پیش نویس سند میثاق اصول اخلاقی حرفه روزنامه نگاری به قانون تبدیل بشود، اما به سرانجام نرسید. ما در دانشگاه تهران در دوره ارشد و دکتری در منبع های داخلی، زیاد به جستوجو اخلاق در رسانه ها هستیم که کمیاب است و تنها به همین پیش نویس می رسیم. امیدوارم دانشجویان این مهم را پیگیری کنند و به جایی برسانند.
سخنران بعدی این مراسم، شهیندخت خوارزمی استاد مدیریت و ارتباطات می بود. وی او گفت: بنده پیش از انقلاب با مرحوم علی اسدی افتخار دوستی و آشنایی داشتم و از همین طریق هم با مرحوم معتمدنژاد آشنا شدم و وجود در انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی به من این زمان را داد که با دکتر معتمدنژاد از نزدیک کار کنم. یکی از نکات مهم درمورد ویژگی ایشان این که، مرحوم معتمدنژاد این انجمن را در شرایطی تاسیس کردند که سرزمین در حوزه حکمرانی چالشهای جدی داشت و تعداد بسیاری از مسائل فقط به دست جامعه مدنی حل میشد.

او گفت: دکتر معتمدنژاد به علت نگاه جهان شمولی که داشتند انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی را با رویکرد جهانی تاسیس کردند و دغدغه گسترش ایشان در چارچوب دغدغه های گسترش سازمان ملل می بود و وجود فعال ایشان در اجلاسهای بین المللیwsis به خوبی این نوشته را مشخص می کند چون سپس از درگذشت ایشان دیگر ایران وجود فعال در این اجلاسهای مهم و جهانی نداشت. دکتر معتمدنژاد یک نوع نگاه فرا ارتباطی داشت و تلاش کرده می بود که ایران در اجلاسهای wsis جایگاه خاصی اشکار کند اما متاسفانه سپس از فوت ایشان دیگر این اتفاق نیفتاد.
این استاد دانشگاه با گفتن این که درسی که از معتمدنژاد باید گرفت درس پایداری، شکیبایی و عزم راهبردی است او گفت: دکتر معتمدنژاد به هر قیمتی می خواست انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی به اهدافش برسد. این انجمن توانست نقش موثری ایفا کند اما متأسفانه سپس از درگذشت دکتر معتمدنژاد، این انجمن هم تعطیل شد و این یک صدمه جدی است، در حالیکه جامعه ایرانی نیاز به این چنین نهادهایی دارد. اما چرا نمی توانیم این چنین نهادهایی را برقرار کنیم؟ چرا هنگامی بنیادی را تاسیس می کنیم نمی توانیم آن را نگه داری کنیم؟
خوارزمی در آخر فرمود: دکتر معتمدنژاد اگر امروز می بود حتما سراغ نوشته جامه اطلاعاتی و جامعه معرفتی میرفت بعد ملزوم است که این نوشته در دستور کار قرار بگیرد. به نظر ایشان چالشها و مسائل حکمرانی نمیتواند حل بشود مگر این که پای جامعه مدنی به بین بیاید. امروز هم ما اگر بخواهیم روی حقیقتهای جامعه ایران تاثیرگذار باشیم باید شبکهسازی کنیم چون مسائل امروز چند بعدی و پیچیده است.
حسن نمکدوست از شاگردان مرحوم معتمدنژاد و روزنامهنگار با سابقه کشورمان در ادامه این مراسم او گفت: دکتر معتمدنژاد از افرادی بودند که در تدوین قانون انتشار کردن و دسترسی آزاد به اطلاعات شراکت جدی داشت. تعداد بسیاری از حقوقدان ها قانون جاری را قانون فوق العاده ضعیفی می دانند یقیناً که به حق و درست است و مهم ترین نشانه آن ترکیب کمیسیون این قانون است که بر خلاف فرآیندهای مرسوم در دنیا که عموما مدافعان حرفه ای این حق و آزادی راهبری این کمیسیون را بر مسئولیت می گیرند، در قانون ما پیش بینی شده که مقامات دولتی این کمیسیون را راهبری کنند. یعنی در مواردی که شهروندان شکایتی دارند که از حق دسترسی محروم شدند، بایستی به خود حکومت شکایت کنند.
او گفت: سوالی که من دارم این است که آیا خانواده ارتباطات ما سپس از فوت دکتر معتمدنژاد گفتمان آزادی اطلاعات را پیگیری کرد؟ جواب آشکار است. خیر. این درحالیست که آزاد اطلاعات سنگ بنای آزادیهای دیگر است. تا قبل از مرحوم معتمدنژاد هیچ کس درمورد استقلال حقوق حرفهای روزنامه نگاری سخن نزده است. به نظر ایشان حرفه روزنامه نگاری و روزنامه نگاران باید ساز و کار خودشان را داشته باشند و انجمن صنفی روزنامه نگاری باید جدا گانه از حکومت باشد.

نمکدوست فرمود: متاسفانه خانواده دانش ارتباطات بعد از فوت ایشان قصه را ادامه نداده است و ما در این حوزه با خلاء جدی روبه رو هستیم. ایشان معتقد بودند مناسبات بین روزنامه نگاران و مدیران آن، باید از جنس خاصی باشد و سندیکای انجمن صنفی روزنامهنگاران بایستی کاملا جدا گانه از حکومت باشند.
کامبیز نوروزی، حقوقدان ارتباطاتی کشورمان در این برنامه نیز وجود داشت و سخنرانی کرد. وی با اشاره به این که رشته حقوق یک رشته اعتباری است او گفت: هنگامی میگوییم اعتباری یعنی این که ما باید اول نوشته را بشناسیم و سپس سراغ حقوق آن برویم. مرحوم معتمدنژاد نخستین فردی می بود که مسائل هم مطبوعات را خوب میشناخت هم حقوق آن را به همین علت هم میتوانست مباحث حقوق مطبوعات را سیستماتیک کند
او گفت: یکی از مشکلات همیشگی در حوزه حقوق این است که ما در دانشکدهها رشته ها را نمیشناسیم و تا هنگامی هم که رشتهها را نشناسیم نمیتوانیم درمورد حقوق آنها سخن بزنیم و راه حل حقوقی درست برای موضوعات اشکار کنیم علاوه براینکه متاسفانه رشته حقوق در ایران همیشه ضعیف بوده و است.

نوروزی اضافه کرد: رشته حقوق یک دانش تجربی است به این علت تا یک نوشته را توانایی نکنیم نمیتوانیم درمورد آنها فهمیدن حقوقی داشته باشیم. از زمان تاریخ مطبوعات تا بحال نزدیک به ۱۷۰- ۱۸۰ سال میگذرد و در این سالها نوسانهای تعداد بسیاری هم این تاریخ داشته اما مرحوم معتمدنژاد توانایی این را داشت که نظام حقوقی جاافتاده و سیستماتیک را به سیستم حقوقی ایران پیوند بزند.
محمد مهدی فرقانی استاد روزنامه نگاری دانشگاه علامه طباطبائی سخنران دیگر این مراسم می بود. وی او گفت: پیشگامان منشا اتفاقات نیستند بلکه آنها آنقدر الهامقسمت می باشند که بقیه را هم جستوجو خود میکشانند و راه را به همراهانشان هم نشان خواهند داد. به همین علت هم امروز سپس از ۱۰ سال شاگردان دکتر معتمدنژاد هرکدام میدانند که باید چه مسیری را بروند.
او گفت: بنده زیاد خوشحالم که نقش کوچکی در تحقق آرزوهای دکتر معتمدنژاد که تاسیس دانشکده ارتباطات در سال ۱۳۹۴ می بود داشتم یقیناً این افتتاح به طور غیررسمی در سال ۱۳۸۳ اتفاق افتاده می بود.
فرقانی با اشاره به این که معتمدنژاد یک انسان گسترش یافته و گسترشگرا می بود فرمود: ایشان تفکر انتقادی داشت از هرنوع خشونتی پرهیز میکرد و اهل مدارا و سعه صدر می بود. ادبیات در حوزه روزنامهنگاری وامدار تشکیل محتوای مرحوم معتمدنژاد است. از دیگر تلاش های دکتر معتمدنژاد، تمرکز بر تشکیل ادبیات روزنامه نگاری علمی و حرفه ای و تلاش برای تثبیت جایگاه حقوقی و قانونی و حرفه ای روزنامه نگاری می بود.

این استاد روزنامهنگاری و ارتباطات در آخر او گفت: تلاش های دکتر معتمدنژاد برای تبدیل تعداد بسیاری از اصول حقوقی و روزنامه نگاری به قانون ناکام ماند و باید شاگردانش تلاش های دکتر را مجدد به حرکت دربیاورند و ادامه دهنده راه دکتر معتمدنژاد باشند تا خواست و علایق او را به منصه ظهور برسانند.
یونس شکرخواه استاد روزنامه نگاری و مترجم کشورمان در قسمت پایانی این مراسم او گفت: یکی از ویژگیهای مهم مرحوم معتمدنژاد این می بود که مسیر را نشان میداد اما نمیاو گفت کجا تمرکز کن. من فکر میکنم که ما برای این «پایدار بیآزار» تعبیری که سید فرید قاسمی در جواب به سوال یک روزنامهنگار در مراسم تشییع مرحوم معتمدنژاد برای معارفه ایشان به کار برد کاری نکردیم و او را به درستی به کشورمان و کشورهای دیگر معارفه نکردیم. تبلیغ نظریات این مرد به گفتن یک مکتب فکری زیاد ملزوم و الزامی است چون خاطرات و نشستها از بین میروال اما کارهای پایهای و اساسی درمورد ایشان به جا میهمانند؛ اقداماتی همانند قرار دادن یک واحد درسی به نام ایشان یا تهیه و تدوین کتاب با مقصد معارفهشان.

او گفت: امروز زمان احترام گذاشتن واقعی است؛ آرزوها یعنی آیندهسازی بعد آینده را از همین الان بسازیم. مطمئنم دکتر معتمدنژاد اگر امروز می بود درمورد هوش مصنوعی و متاورس سخن میزد و درس « نقش ارتباطات در سلطه جهانی» را تدریس میکرد و نمیگذاشت که ما برای هوش مصنوعی کف و سوت بزنیم چون او میدانست که نباید چطور را با چرا قاطی کنیم.
شکرخواه در آخر اضافه کرد: امروزه ارتباطات در حال تبدیل شدن از مفهوم به ابزار است اما ما حواسمان به این نوشته نیست. برای مرحوم معتمدنژاد ارتباطات یکجور طعم و چشیدن می بود نه ابزار بعد باید مجدد امروز طعم ارتباطات را بچشیم.
عباس عبدی، فعال سیاسی و روزنامه نگار دیگر سخنران این مراسم می بود. وی او گفت: من مرحوم معتمدنژاد را از سال ۱۳۶۹ میشناسم و در یکسری از جلسات مهم در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با ایشان آشنا شدم. به زعم من ایشان جزو استادهای کلاسیک می بود. اساتیدی که به نظر میرسد نسلشان رو به آخر است.
او گفت: مرحوم معتمدنژاد درحوزه مسائل داخلی و بینالمللی به روز می بود و همیشه سخنهای ایجابی و سازنده میزد. یقیناً انتقاد هم میکرد اما غُر یا به کلمه نِق نمیزد و به همین خاطر هم حرفهایش همیشه شنونده داشت. معتمدنژاد اصلاح بنیان جامعه در ایران را از طریق نظام رسانهای میدید و میدانست بدون اصلاح رویکرد صدا و سیما به گفتن رسانه مهم کشورمان و نظام مطبوعاتی، تغییری رخ نمیدهد.
پژمان موسوی از روزنامه نگاران نسل تازه کشورمان در ادامه سخنرانی کوتاهی درمورد شیوه آشناییش با معتمدنژاد و درسهایی که از وی گرفته اراعه داد و بعد از آن احمد میرعابدینی از همراهان و همکاران مرحوم معتمدنژاد سخنرانی کرد.

این استاد دانشگاه او گفت: با این که مرحوم معتمدنژاد ۱۰ سال که در بین ما نیستند اما من هرروز با ایشان در ربط هستم و انگار هرروز دکتر به من زنگ میزند.
وی او گفت: آرمان دکتر معتمدنژاد تشکیل یک جریان و فضای آزاد برای روزنامهنگاری می بود. دکتر به مطالعات انتقادی باور داشت وآرمان او در حوزه روزنامهنگاری نوعی گسترش تشکیل کرد. هرجایی هم که ملزوم می بود انتقاد میکرد همانند انتقادی که به مک لوهان در مقدمه کتاب چهار کهکشان ارتباطی کرده است.
آخرین سخنران این مراسم اما علی ربیعی عضو هیات مدیره انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات می بود. وی او گفت: برگزاری مراسم نکوداشت برای دکتر معتمدنژاد نوعی نماد است. افرادی همانند مرحوم معتمدنژاد فقط یک فرد نیستند آنها هرکدام یک نهاد می باشند.
او گفت: بنده افتخار شاگردی ایشان را نداشتم اما آثار و کتابهایشان را خواندم و در دانشگاه تدریس کردم. خواست من در این مراسم این است که همه انها تلاش کنیم نهادهای مدنی سرپا بمانند چون با وضعیتی که ناظر آن هستیم تا چند سال آینده حوزه نظریه پردازی علوم انسانی و علوم اجتماعی از بین ما رخت خواهند بست و رفتم. انجمنها و نهادها در این نوشته نقش کلیدی دارند و میتوانند به گفتن واسطه و میانجی عمل کنند.
۵۷۵۷
[ad_2]
منبع