تاریخ ایران نشاندهنده روزها، ماهها، سالها و قرنهای فوق الاده در طول خود بوده که هرکدام به فراخور حال توانسته است قسمتی از تمدن علمی و فرهنگی را به همراه داشته باشد. آنچه از این طریق میتواند در روال زندگی آحاد جامعه موثر باشد دقت مسئولان هر دولت به تغییرات ایجادشده مثبت و منفی در روال اقتصادی و اجتماعی آن است
تاریخ ایران نشاندهنده روزها، ماهها، سالها و قرنهای فوق الاده در طول خود بوده که هرکدام به فراخور حال توانسته است قسمتی از تمدن علمی و فرهنگی را به همراه داشته باشد. آنچه از این طریق میتواند در روال زندگی آحاد جامعه موثر باشد دقت مسئولان هر دولت به تغییرات ایجادشده مثبت و منفی در روال اقتصادی و اجتماعی آن است که حاصل برنامهریزیهای دقیق بر پایه توانایی جوانی جمعیت و ادامه آن است اما هنگامی در یک نقطه تزلزلی تشکیل میشود و درحالیکه دهه شصت یکی از بینظیرترین دوران تاریخ یک سرزمین است تا زادوولد در طول آن جهشی اتفاق بیفتد اما از اغاز دهه هفتاد این منحنی بهشدت سقوط کند که و یک نقطه از آخر دهه نود و ورود به قرن چهاردهم شمسی در دو قدمی صفر زنگ خطر را به صدا درآورد درحالیکه اندوخته باارزشی از جمعیت بالقوه و بالفعل دهه شصت را بهگفتن اندوختههای بیبدیل به همراه دارد و ناچار است جبران همه کمبودها را طی بیست سال آینده به مسئولیت بگیرد. رجبعلی اعتمادی یکی از رماننویسهای مشهور دهه چهل در کتابی تحت گفتن ما نسل فرد دیگر هستیم به تشریح و پیشبینی این گروه رفته که بیست سال سپس یعنی در دهه شصت متولد خواهد شد تا همه معیارهای سنتی و بعضا مزاحم را از پیش پای جوامع بعدی بردارند. آنها اگرچه دورانهای طفولیت، کودکی، خردسالی و نوجوانی خود را در برهوت تضاد فکری گذرانند اما همینگونه منقلب خواهد شد تا آینده را برای دیگران روشنتر از امروز کنند که یقیناً با چالش بیسابقهای به نام عدم فهمیدن دیگران روبه رو خواهد شد تا گروهی محدود و اندکی کوتهفکر به طرد آنها بپردازند که پیامدهای تازهای به نام زندگی مجردی نتیجه آن می بود و این کار علتمیشد تا پارهای از این نسل در ادامه هم چنان مجرد بمانند و همین امر کم شدن جمعیت را به همراه داشته باشد که اگر ادامه یابد میتواند در سال ۱۴۴۰ به صفر برسد. اگرچه برای آشتی این نسل سوخته که اتفاقا فعالترین گروه پرجمعیت در تغیرات تازه علمی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و از همه مهتر دانشبنیانهای سرزمین می باشند تا درصد قابل توجهی از اعضای شرکتهای علمی کاربردی در پارکهای فناوری باشند باید چارهای اندیشید. این گروه چند میلیون نفری که این روزها قدم اول را از مرحله جوانی بهسوی میانسالی برمیدارند سکانداران کشتی نجات سرزمین در آینده نزدیک می باشند با دقت به این که گفتن نسل سوخته را هم چنان به همراه دارند اما غریبترین آحاد جامعه در بین دو نسل سالمند، جوان و نوجوان میباشند چون نهتنها در دوران کودکی، نوجوانی و جوانی بلکه در همین مرحله میانسالی هم روی پای خود استوارند که ازنظر آماری پایینترین مقدار ازدواج بین این گروه صورت گرفته است. یقیناً هم امروز و دو دهه سپس مسئولیتهای استراتژیک سرزمین در همه عرصهها به مسئولیت آنها است چون اکثریت بالاتفاق اعضای پارکهای فناوری و شهرکهای دانشبنیان و حتی استادان همه دانشگاهها، معلمان و مدیران آموزشوپرورش و متولیان صنایع سرزمین و در ادامه تکه اعظمی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی دوره دوازدهم و درنهایت نیروهای اثرگذار نظامی را همین بهظاهر نسل راه اندازی خواهند داد؛ به این علت میتوانند در روال آینده سرزمین هم نقش و تأثیر بسزایی داشته باشند به شرطی که کشوذ از روال گذر بی نتیجه عمر در آنها غافل نماند و زمانهای ملزوم عرضاندام را به آنها بدهد تا از قافله سیاست ورزیهای نو جا نمانند چون این نسل در رشته تحصیلی حقوق و گستردگی آن نیز ید طولایی دارند. دهه شصت بیشترین آمار زادوولد را در طول تاریخ ثبتاحوال سرزمین داشته که نمیتوان از این برجستگیها و جمعیت قابلاحتیاط این نسل بهسادگی عبور کرد بلکه باید نهادی برای نگه داری و حراست از این اندوخته مورد قیمت و بازدید تفکرات و ایدههای مثبت آنها راه اندازی شود تا بهگفتن اندیشه آموزش از مقطع ابتدایی تا فرا دانشگاه مورداستفاده قرار گیرد؛ چون این چنین نسلهای فوق الاده همانند ستاره سهیل می باشند که احتمالا هرچند قرن یکبار نمودار خواهد شد.
ادامه دارد