یک سال دیگر گذشت. سالی پر از وعده برای اصفهان. اصفهانی که سالها است به قولهای رنگارنگ دلخوش کرده است و اکنون در آخر سال ۱۴۰۲ که پایانی بر کار مجلس یازدهم می بود و دولت هم به آخر سومین سال خودش رسیده میتوان او گفت از بعد این سالها دستاوردی نداشته است. نه مجلس یازدهم و نمایندگانی که قول احیای زایندهرود را بیشتر از مجالس قبل به مردم اصفهان دادند توانستند کاری از پیش ببرند و نه دولت به قولهایش عمل کرد.
یک سال دیگر گذشت. سالی پر از وعده برای اصفهان. اصفهانی که سالها است به قولهای رنگارنگ دلخوش کرده است و اکنون در آخر سال ۱۴۰۲ که پایانی بر کار مجلس یازدهم می بود و دولت هم به آخر سومین سال خودش رسیده میتوان او گفت از بعد این سالها دستاوردی نداشته است. نه مجلس یازدهم و نمایندگانی که قول احیای زایندهرود را بیشتر از مجالس قبل به مردم اصفهان دادند توانستند کاری از پیش ببرند و نه دولت به قولهایش عمل کرد. در یک سال قبل اگر روزهای خوبی هم می بود در نبوده است زایندهرود و بیرمقی رودخانه رنگ میباخت و کام اصفهان را تلخ میکرد. هنگامی رگ حیات یک شهر و یک استان را از جریان باز میدارند چه توقعی به نشاط و نشاط میماند. اصفهان امروز در کماست. نه هوا برایش مانده که نیمی از سال را در هوای ناسالم باید نفس بکشد و نه آبی در رگهایش جریان دارد. در این دولت هم همانند دو سه دهه قبل تنها زخم بر پیکر اصفهان نشست و آخرین جراحت را هم مطرح بن – بروجن به این دیار نشاند. درحالیکه مردم، مسئولان و نمایندگان اصفهان در بهت بودند در روزی که به نام اصفهان می بود باز نیشتری بر رگ حیات اصفهان زده شد. آبی که از حوضه زایندهرود در دولتهای قبل به شهرها و استانهای دیگر برده شد، در دولتی هم مدیریت آن را از اصفهان گرفتند این بار هم با اجرای یک مطرح غیرقانونی و افزایش بار برداشت از آن باز از حقابه اصفهان کاسته شد.
بعدازاین می بود که باز وزرای نیرو و سرزمین به اصفهان آمدند و قولهایشان را بهروز کردند و رفتند. قرار شد تا ۹۰ روز سپس مطرح پمپاژ کوهرنگ سه را کلید بزنند. اما از آن ۹۰ روز ۲۶ روز هم گذشت و هیچ خبری از وزارت نیرو نشد. دستانی که سالها حقابه اصفهان را گرفتند این بار هم جلوی پمپاژ آب را حتی بهاندازه برداشتی که کردند گرفتند. حتی برخی تلاش کردند تا بگویند پمپاژ صورتگرفته؛ اما مقدار ذخیره پشت سد حتی در روزهای پربارش زمستان کمتر شد که زیاد تر نشد. همین گویای واقعیتی است که صدای برخی مسئولان استان را هم درآورد و از عملنکردن وزارت نیرو به قولهایش انها گفتند.
سال قبل کمتر جایی از تن خشکیده اصفهان می بود که ترک نخورده باشد و فرو ننشسته باشد. شهری که فقط در یک مسیر دهها بار زمین نشست کرد و لولههای فاضلابش ترکید. فرونشست یک سال دیگر عمیقتر شد و هیچکس صدایش هم در نیامد. گنبدهای فیروزهای شهر یک سال زیاد تر ترک برداشتند و در غفلت مدیران میراث و سکوت مدیران شهر و استان باید با هراس به استقبال نوروز بروند. تا این مدت عکس گودال عمیقی که در ماههای ابتدایی امسال در وسط اتوبان شهر فروریخت تا همین هفتههای پیش که در یکی از خیابانهای شهر فرونشستی عمیق رقم خورد در خاطرمان هست.
از تصاویر آلودگی که کورههای ذوبآهن و برخی صنایع برای اصفهان تشکیل کردند و راه نفسی که از هر شهروندی اکنون با مازوت سوزی بریده میشود و باید تا آخر سال را با روزهای آلوده طی کنیم در خاطرمان میماند.
یک سال تصویرهای مختلفی را در شهر دیدیم از بریدن درختان ملاصدرا تا آتشزدن دهها درخت در مناطق و معابر گوناگون شهر تا بریدن صدها درخت در ناژوان و این قطعکردنهای مداوم یعنی بریدن ریه شهر.
ما در اصفهان امروز یک سال تلاش کردیم که صدای شهروندان و هم استانیهایمان باشیم. هر چه وعده داده شد را ایستادیم و مطالبه کردیم. از مشکلاتی که در شهر می بود گفتیم. مطالبههایی که شهروندان داشتند را منعکس کردیم تا رسانهای درخور و زبانی گویا برای مردم اصفهان باشیم و حتماً سال آینده این راه را باقدرت و قوت زیاد تر ادامه خواهیم داد و از پای نخواهیم نشست. احتمالا تنها امید امروز اصفهان به تحقق قولهایی باشد که سال پیش پوچ درآمد و قولهایی که نمایندگان تازه دادند و باید رسانه پای در کفش آهنین کند و با نگاه پرسشگرانه مسئولان را به پاسخگویی در برابر هر آنچه وعده دادهاند وادار کند. اصفهان روزهای حیاتی را پشت سر میگذارد و هر یک روز حکم مرگ و حیاتش را دارد بعد ما هم بهحکم رسالتی که بر دوش داریم نباید خسته شویم. بعد ادامه میدهیم.